به گزارش تحریریه، موسسه «شورای آتلانتیک» در تحلیلی نوشت، هیچیک از نامزدها در انتخابات آمریکا هنوز بهقدر کافی به مردم آمریکا درباره خطرات ناشی از همکاریهای فزاینده ژئوپولیتیکی و صنعتی دفاعی میان چین، روسیه، ایران و کره شمالی صحبت نکردهاند. این محور مهاجمان ممکن است آمریکا را با خطراتی بیسابقه مواجه کند.
هیچیک از نامزدها نوعی استراتژی را که ایالات متحده برای مقابله با این چالش نیاز دارد، مشخص نکردهاند. فارغ از اینکه آیا دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین، یا کاملا هریس، معاون رئیسجمهور، انتخاب شوند، این یک موضوع اجتنابناپذیر در ریاستجمهوری آنها خواهد بود. یکی از این دو نامزد در بحرانیترین لحظه ژئوپولیتیکی از زمان جنگ سرد به بعد—و شاید از زمان جنگ جهانی دوم—به عنوان فرمانده کل قوای ایالات متحده منصوب خواهد شد.
در همین راستا، «جورج اف. ویل» سرمقاله نویس واشنگتن پست، چند روز قبل انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده را با انتخابات ۱۹۴۰ مقایسه کرد یعنی همان زمانی که ایالات متحده هنوز بهطور رسمی علیه امپراتوری ژاپن، آلمان هیتلری یا ایتالیا موسولینی اعلام جنگ نکرده بود.
نکته متفاوت با آن زمان این بود که یکی از دو نامزد، «فرانکلین دلانو روزولت» رئیسجمهور وقت، حس میکرد که به زودی به یک رئیسجمهور در زمان جنگ تبدیل خواهد شد و در همین راستا رفتار میکرد.
ویل در تحلیل خود نوشت که روزولت با سخنرانی خود در سال ۱۹۳۷ در مورد کشورهای مهاجم و از طریق تقویت نظامی کشورش در دوره بعد از آن، «ملت عمدتاً انزواطلب آمریکا را به سمت دخالت در یک درگیری جهانی هدایت میکرد.»
رقیب روزولت، «وندل ویلکی» یک کارآفرین جمهوریخواه بود که از نظر سنت نخبگان حزبی آن زمان همچون روزولت بیشتر بینالمللیگرا بود تا انزواطلب.
ویل مینویسد که در هفته های آینده آمریکاییها گزینهای قابل اعتماد ندارند تا رئیس جمهوری را انتخاب کنند که رفتار ملت را در طول جنگ جهانی سوم، که آغاز شده، مدیریت کند.
نکته این است که درست همانطور که جنگ جهانی دوم با «یک رشته بحرانها» آغاز شد، که محور ژاپن، آلمان و ایتالیا را شکل میداد، امروز نیز محور مشابهی وجود دارد: چین، روسیه، ایران و کره شمالی.
ویل معتقد است که بحران جهانی کنونی ما تقریبا از زمان تصرف کریمه توسط روسیه در سال ۲۰۱۴ آغاز شد.
دیپلمات-تاریخنگار فیلیپ زلیکوف تابستان امسال در نشریه امنیت ملی تگزاس نوشت که رئیسجمهور بعدی دارای ۲۰ تا ۳۰ درصد شانس برای درگیری در جنگ جهانی خواهد بود؛ البته او آن را با جنگ جهانی متمایز دانست به این دلیل که همه طرفها در همه عرصه ها یا منطقه ها درگیر نخواهند بود.
زلیکوف بر این باور است که سه سال آینده دوره ای با حداکثر خطر (برای غرب) است. اگر ایالات متحده بتواند این دوره را بهخوبی پشت سر بگذارد و در کنار متحدان و شرکای جهانی، نقاط قوت اساسی اقتصاد، صنعت دفاعی، فناوری و جامعه آمریکایی خود را نشان دهد، برتری خود را بر استبدادیها ثابت خواهد کرد.
مشکل در کوتاهمدت این است که ایالات متحده با رقبایی مانند ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، و شی جین پینگ، رهبر چین، مواجه است، که ممکن است به دنبال فرصت های درچالش های داخلی آمریکا باشند. بخش دفاعی هنوز برای چالشهای نوظهور قدرتمند نیست و انتخابات آینده هم ارزش و ضرورت مشارکت بینالمللی ایالات متحده را زیر سوال میبرد. هر دو رهبر ممکن است محاسبه کنند که اقدام قاطعتر علیه اوکراین و تایوان در حال حاضر میتواند شانس موفقیت بیشتری نسبت به چند سال آینده به همراه داشته باشد.
ویل نوشت: از مرز غربی روسیه تا آبهایی که چین بهطور تهاجمی به حاکمیت فیلیپین نزدیک میشود، میدان جنگهای امروز و اپیزودهای نزدیک به جنگ هستند. او میگوید این همان طوفان جمع شونده (the gathering storm) جنگ جهانی است که وی از جلد اول یادداشتهای وینستون چرچیل از جنگ جهانی دوم به عاریت گرفته است.
ویل از دو نامزد ریاستجمهوری به دلیل عدم توجه جسورانه به این نکته که به رایدهندگان آگاهی و تفکر جدی درباره، بحران شدید و فزاینده جهانی ارائه نمیدهند، انتقاد میکند.
اگر این برای شما بزرگنمایی به نظر میرسد، ارزش خواندن سومین سخنرانی آغازین روزولت در ژانویه ۱۹۴۱ را دارد که تقریباً یک سال قبل از حمله ژاپنیها به پرل هاربر ایراد شد، همان حمله ای که باعث شد کنگره روز بعد علیه ژاپن اعلام جنگ کند.
روزولت گفت: زمانی برای ما فرا رسیده است ... در میان رویدادهای سریع، لحظهای توقف و ارزیابی کنیم—برای به یاد آوردن جایگاه ما در تاریخ و دوباره کشف کنیم که چه هستیم و چه میتوانیم باشیم. اگر این کار را نکنیم، با خطر واقعی انزوا، خطر واقعی عدم اقدام روبهرو خواهیم شد. سرنوشت ملل نه بر اساس شمار سالها، بلکه بر اساس عمر روح انسانی تعیین میشود.
اکنون جنگ به اندازه آن زمان اجتنابناپذیر نیست. با این حال، زمانی که طوفانهای جمعشونده نادیده گرفته شوند، قدرت بیشتری میگیرند.
روزولت به این نتیجه رسید: در مواجهه با خطرات بزرگ که هرگز با آنها روبرو نشدهایم، هدف محکم ما حفاظت و تداوم تمامیت دموکراسی است. برای این کار روح آمریکا و ایمان آمریکا را جمع میکنیم.
پایان//
نظر شما