دلایل زوال فرهنگ در آمریکا

دستیار «دونالد ترامپ» دلایل عقب ماندگی جامعه و فرهنگ آمریکایی را بررسی کرد.

به گزارش تحریریه، «ویوک راماسوامی» کانرافرین و سرمایه دار از حزب جمهوریخواه است که اکنون در کنار «ایلان‌ ماسک» قرار است به «دونالد ترامپ» و کابینه اش برای بهره وری بیشتر دولت ایالات متحده کمک کنند.

وی چندی قبل پست تامل برانگیزی را در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) در مورد دگرگونی نگاه فرهنگی جامعه آمریکایی و دلایل عقب ماندن علمی مردم آمریکا به داشتن یک زندگی معمولی، تاثیر رسانه ها و پیامدهای هم‌رنگ شدن با جامعه منتشر کرد.

متن این پیام در بخش ذیل آمده است:

دلیل اینکه شرکت‌های بزرگ فناوری اغلب مهندسان مهاجر یا نسل اول را به جای آمریکایی‌های «بومی» استخدام می‌کنند، به دلیل یک نقص ذاتی در ضریب هوشی آمریکایی‌ها نیست (این توجیهی از روی تنبلی و اشتباه است).

بخش مهمی از این موضوع به یک کلمه خلاصه می‌شود: فرهنگ.

سوالات دشوار، پاسخ‌های دشوار می‌طلبند و اگر واقعاً جدی هستیم که این مشکل را حل کنیم، باید با حقیقت روبرو شویم:

فرهنگ آمریکایی ما مدت‌هاست که به جای برتری، میان‌مایگی (mediocrity) را ستوده است (حداقل از دهه ۹۰ و احتمالاً مدت‌ها قبل‌تر).

این موضوع از دانشگاه شروع نمی‌شود، بلکه از کودکی آغاز می‌شود.

فرهنگی که ملکه جشن ها را بیشتر از قهرمان المپیاد ریاضی، یا ورزشکار مدرسه را بیشتر از شاگرد اول کلاس ستایش می‌کند، بهترین مهندسان را پرورش نخواهد داد.

فرهنگی که «کوری» در سریال Boy Meets World، یا «زک و اسلیتر» را در سریال Saved by the Bell، یا «استفان» را به جای «استیو اورکل» در سریال Family Matters ترجیح می‌دهد، بهترین مهندسان را تولید نخواهد کرد.

(واقعیت: من والدین مهاجری را می‌شناسم که در دهه ۹۰ به‌ صورت جدی، زمان تماشای این نوع برنامه‌های تلویزیونی را برای فرزندانشان محدود کردند، دقیقاً به این دلیل که این برنامه‌ها میان‌مایگی را ترویج می‌دادند... و فرزندانشان به فارغ‌التحصیلان موفق رشته‌های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات -STEM- تبدیل شدند).

بیشتر فیلم‌هایی مثل Whiplash و کمتر بازپخش سریال Friends. بیشتر آموزش ریاضی و کمتر شب‌ بیداری با دوستان. بیشتر مسابقات علمی آخر هفته و کمتر کارتون‌های صبح شنبه. بیشتر کتاب خواندن و کمتر تماشای تلویزیون. بیشتر خلاقیت و کمتر وقت‌گذرانی. بیشتر فعالیت‌های فوق‌برنامه و کمتر پرسه زنی در مراکز خرید.

بیشتر والدین معمولی آمریکایی به چنین والدینی با شک نگاه می‌کنند. بیشتر کودکان معمولی آمریکایی نیز به چنین کودکانی با تمسخر نگاه می‌کنند. اگر از کودکی آرزوی معمولی بودن داشته باشید، معمولی بودن همان چیزی است که به آن دست خواهید یافت.

حالا چشمان خود را ببندید و خانواده‌هایی را که در دهه ۹۰ (یا حتی اکنون) می‌شناسید، تصور کنید؛ آن‌هایی که فرزندان خود را مطابق با یک مدل تربیت می‌کنند، در مقابل خانواده‌هایی که مطابق با مدل دیگر هستند. صادقانه قضاوت کنید.

«معمولی بودن» در یک بازار جهانی بسیار رقابتی، برای استعدادهای فنی کافی نیست. و اگر تظاهر کنیم که کافی است، از چین شکست خواهیم خورد.

این می‌تواند لحظه اسپوتنیک ما باشد. ما قبلاً از خواب بیدار شده‌ایم و دوباره می‌توانیم این کار را انجام دهیم.

انتخابات ترامپ امیدوارانه آغازگر یک عصر طلایی جدید در آمریکا است، اما فقط در صورتی که فرهنگ ما به طور کامل بیدار شود. فرهنگی که بار دیگر موفقیت را بر معمولی بودن، برتری را بر میان‌مایگی، نِرد بودن nerdy (علاقه شدید به چیزی در حد دیوانگی) را بر هم‌رنگ شدن، و سخت‌کوشی را بر تنبلی اولویت دهد.

این همان کاری است که باید انجام دهیم، به جای غرق شدن در قربانی‌نمایی و فقط آرزو کردن (یا قانون‌گذاری) برای شیوه‌هایی به جای استخدام.

من مطمئنم که می‌توانیم این کار را انجام دهیم.

پایان/

۲۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 31429

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 2 + 3 =