به گزارش تحریریه، «جان هافمن» پژوهشگر حوزه دفاعی و سیاست خارجی اندیشکده «کیتو» در آمریکا گزارشی را در نشریه هیل درباره سیاست آتی دولت دونالد ترامپ در قبال ایران نوشته است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید:
تنشها بین ایران و ایالات متحده احتمالاً یکی از نخستین چالشهای مهم سیاست خارجی دولت جدید ترامپ خواهد بود. ایران بیش از هر زمان دیگری در تاریخ خود به ساخت سلاح هستهای نزدیک شده و خطر جنگ بین اسرائیل و ایران، با دخالت مستقیم ایالات متحده، بالا است.
اگرچه بیاعتمادی جدی بین واشنگتن و تهران وجود دارد، اما دیپلماسی امکانپذیر است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا باید با ایران وارد تعامل شود و از فرصت محدود کنونی برای خنثی کردن برنامه هستهای تهران به شیوهای مسالمتآمیز و کاهش تنش با جمهوری اسلامی بهره ببرد. از دست دادن این فرصت، خطر نزدیکتر کردن ایالات متحده به یک جنگ فاجعهبار دیگر در خاورمیانه را به همراه دارد، چیزی که او به رأیدهندگان وعده داده بود از آن اجتناب کند.
دولت اول ترامپ درسهای آموزندهای برای دولت دوم ارائه میدهد. ترامپ با خروج از توافق هستهای (برجام) با ایران، سیاست «فشار حداکثری» را با هدف انزوای جمهوری اسلامی از نظر اقتصادی و دیپلماتیک به اجرا گذاشت. ترامپ گستردهترین تحریمهای ایالات متحده علیه ایران را تا به امروز وضع کرد.
سیاست فشار حداکثری ترامپ که تا حد زیادی توسط دولت بایدن ادامه یافت، در نهایت نتوانست برنامه هستهای تهران را متوقف کند و رفتار آن را در داخل یا خارج از کشور محدود کند.
ایران ذخایر اورانیوم با درصد غنای بالا را به میزان زیادی افزایش داده است، به طوری که برای تولید سوخت کافی برای چندین بمب هستهای در صورت حرکت تهران به سمت تسلیحاتی کردن، کافی است. تخمین زده میشود زمان گریز هستهای ایران به چند هفته کاهش یافته است؛ اگرچه همچنان احتمالاً چند ماه تا یک سال طول میکشد تا تهران یک سلاح هستهای قابل استفاده تولید کند.
با بازگشت ترامپ به کاخ سفید در ژانویه، سیگنالهای متناقضی از سوی ترامپ و مشاورانش مشاهده میشود. از یک سو، گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه رئیسجمهور منتخب مایل به تجدید کارزار «فشار حداکثری» خود علیه ایران است و حتی به حملات هوایی به تاسیسات هستهای ایران میاندیشد. از سوی دیگر، نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه رئیسجمهور منتخب، چشمانداز معامله با تهران را بررسی میکند.
ترامپ نسبت به تلاشها در آمریکا برای تغییر رژیم در تهران هشدار داده و تنها چند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ایلان ماسک، از نزدیکان رئیسجمهور منتخب، با سفیر ایران در سازمان ملل برای گفتگو درباره کاهش تنش بین تهران و واشنگتن دیدار کرد. مسعد بولس، مشاور ترامپ در امور خاورمیانه، اخیراً گفته است که ترامپ آماده «مذاکرات جدی» با ایران است.
تهران نیز به نوبه خود اخیراً با لحنی آشتیجویانهتر، هرچند محتاطانه، با رئیس جمهور اصلاحطلب، مسعود پزشکیان، پیش رفته است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در ماه نوامبر در تلویزیون دولتی گفت که تهران آماده از سرگیری مذاکرات بر سر برنامه هستهای خود است، اما هشدار داد که فرصت برای چنین گفتگوهایی محدود است.
رهبر ایران نیز در ماه اوت گفت که «هیچ مانعی» برای مذاکره وجود ندارد، در حالی که نسبت به اعتماد به ایالات متحده هشدار داد.
این پنجره برای مذاکرات ممکن است برای مدت طولانی باز نماند. دو مانع اصلی در طرف ایالات متحده برای مذاکرات وجود دارد.
اول، دههها بیعملی در سیاست، واشنگتن را به سمت رویارویی با ایران سوق میدهد. این ریشه در یک سوء تفاهم اساسی از تهدیدی است که ایران برای منافع ایالات متحده ایجاد می کند. این تهدید در داخل واشنگتن به شدت اغراق شده است.
مانع دوم برای مذاکرات، هم از مخالفتهای اسرائیل و هم از ادامه تشدید تنشها در خاورمیانه نشأت میگیرد. در ۱۴ ماه پس از حمله حماس به اسرائیل و جنگهای بعدی اسرائیل در غزه و لبنان، خاورمیانه شاهد موجی از تشدید تنش در سراسر منطقه از جمله اولین تبادلات نظامی مستقیم بین ایران و اسرائیل بوده است. هرگونه توافق بین ایالات متحده و ایران احتمالاً با مخالفت شدید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روبرو خواهد شد، که مدتهاست از تشدید تنشها با تهران استقبال کرده است.
جایگزین احتمالی دیپلماسی، جنگ بین ایالات متحده و ایران است که برای ثبات منطقه ای و منافع ایالات متحده فاجعه بار خواهد بود. همچنین این اقدام در تهران نتیجه معکوس خواهد داشت. حملات پیشگیرانه علیه تاسیسات هستهای ایران – که احتمالاً موفق به از بین بردن برنامه هستهای ایران نمیشوند، خطر تشویق بیشتر تهران برای حرکت سریع به سمت بمب را به همراه دارد. پدافند هوایی و قابلیتهای موشکی بالستیک ایران هزینههای مالی و انسانی قابل توجهی را بر ارتش ایالات متحده تحمیل میکند.
نیروهای آمریکایی پراکنده در سراسر خاورمیانه، اهداف آسانی برای حملات تلافی جویانه از سوی ایران یا شرکای منطقهای آن خواهند بود. بدون مسیر مشخصی به پیروزی یا چشماندازی از چگونگی پایان چنین درگیری طولانی، واشنگتن خود را به پرتگاه خواهد انداخت.
وقتی صحبت از ایران به میان می آید، بهترین گزینه ترامپ دیپلماسی است. او باید برای کاهش تنش با تهران تلاش کند، که یک گام ضروری به سوی فاصله گرفتن مورد نیاز ایالات متحده از خاورمیانه است.
منبع: ایران نوانس
پایان/
نظر شما