به گزارش تحریریه، رسانه خصوصی وابسته به شرکت فناوری بایتدنس چین «توتیاو» در گزارشی دربارهی تاثیر سیاستهای اقتصادی ایالات متحده بر صنایع آسیایی و نحوهی بهرهبرداری چین از این بحرانها، چنین آورده است:
تعرفههای ترامپ؛ پیروزی بزرگِ چین!
چین، به عنوان بزرگترین برنده احتمالی جنگ تعرفه ای ترامپ، باید چگونه در برابر وضعیت کنونی واکنش نشان دهد؟
در حالی که آمریکا با تهدیدهای تجاری خود به جنگی جهانی دامن میزند، چین میتواند دقیقاً برعکس عمل کند. اگر آمریکا تصمیم به مقابله با جهانیسازی گرفته، چین باید آن را به فرصت تبدیل کرده و با حمایت کامل از جهانیسازی، خود را به عنوان یک کشور مسئول و یکی از بازیگران اصلی تجارت جهانی معرفی کند. این وضعیت، بهترین زمان برای چین است تا از هرج و مرج پیشآمده توسط ترامپ بهره برده و جایگاه خود را تثبیت کند.
نخستین گام این است که چین باید سیاستهای آمریکا در زمینه افزایش تعرفهها را به شدت مورد انتقاد قرار دهد و از جهانیسازی و مخالفت با جنگهای تجاری حمایت کند. چین باید به جهان اطمینان دهد که موضع آن ثابت است و هرگونه بینظمی در آمریکا مسئلهای داخلی است که تاثیری بر سیاستهای چین ندارد.
گام بعدی اعلام روشهای مقابله ضروری است. محصولات کشاورزی آمریکا به احتمال زیاد هدف اصلی خواهند بود، زیرا این محصولات عمدتاً از ایالتهای حامی ترامپ میآیند که بیشترین حمایت را از او دارند. چین میتواند پیشگام این اقدام باشد و الگوی مقابله را به جهانیان نشان دهد، تا سایر کشورها نیز آزادانه بتوانند به آن بپیوندند.
سپس، چین باید فرصت را غنیمت شمرده و توافقات اقتصادی منطقهای که پیش از این متوقف شده بودند، مانند توافقات میان چین، ژاپن و کره جنوبی، را مجدداً به جریان اندازد یا آنها را عمیقتر کند. همکاریهای جدید با کشورهای آسیای جنوب شرقی، آمریکای لاتین، اروپا، آفریقا و خاورمیانه نیز باید تسریع شود. چین باید به جای سیاستهای انزواگرایانه آمریکا، با برگزاری اجلاسهای جهانی تجاری، گشایش بیشتری در بازارها و همکاریهای اقتصادی ایجاد کند.
در نهایت، چین باید به تقویت بازار داخلی خود ادامه دهد. اگرچه این روند مدت زیادی است که در جریان است، اما هنوز نتایج چشمگیری نداشته است. احتمالاً چین باید از سیاستهای پولی و سرمایهگذاری جدید در زمینههای علمی و اقتصادی استفاده کند تا این روند را تسریع کرده و رونق اقتصادی بیشتری ایجاد کند.
از آنجا که هر دو طرف اکنون در حال مبارزه برای اثبات مقاومت خود هستند، به نظر میرسد که چین در موقعیت بهتری قرار دارد. مشکل اصلی برای آمریکا این است که مردم آن مستقیماً تحت تاثیر سیاستهای اقتصادی قرار خواهند گرفت، در حالی که کشورهای مختلف جهان هنوز بازارهای جایگزین زیادی دارند که میتوانند با صادرات به آنها، فشارهای اقتصادی را تحمل کنند. هرچند ممکن است در کوتاهمدت مشکلاتی پیش آید، اما چین میتواند با صبر و استراتژی مناسب، مدت زمان بیشتری در برابر این فشارها دوام بیاورد.
ویتنام در تیررس تعرفهها: چین، برنده نهایی
دولت ترامپ اعلام کرده که تعرفهای ۴۶ درصدی بر واردات از ویتنام اعمال خواهد کرد، تصمیمی که میتواند آسیبهای شدیدی به اقتصاد ویتنام وارد کند. ایالات متحده بزرگترین بازار صادراتی ویتنام است و در سال ۲۰۲۴، صادرات این کشور به آمریکا به ۱۴۲ میلیارد دلار رسید که نزدیک به ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی ویتنام را تشکیل میدهد. مازاد تجاری ویتنام با آمریکا نیز از ۱۲۳ میلیارد دلار فراتر رفته است. در نتیجه، این تعرفهها میتوانند ویتنام را با بحران اقتصادی عمیق و شاید حتی ویرانگری روبهرو کنند.
اما تأثیر این تصمیم محدود به ویتنام نیست. اقتصادهای نوظهور دیگری مانند ژاپن و کره جنوبی، که در عرصه تولیدات پیشرفته تکنولوژیک فعال هستند و وابستگی زیادی به صادرات به آمریکا دارند، نیز تحت فشار قرار خواهند گرفت. در صورتی که این کشورها با فشارهای سنگین اقتصادی مواجه شوند، نهایتاً آمریکا مجبور خواهد شد تا این تعرفهها را لغو کرده و از بحرانهای داخلی خود جلوگیری کند.
در این شرایط، اگر آمریکا از تصمیم خود عقبنشینی کند، کدام کشور میتواند بهتنهایی این بازار را تصاحب کند؟ بیتردید، کشوری که دارای قویترین و پویاترین بخش تولید در جهان است: چین.
در واقع، چین میتواند به بزرگترین برنده نهایی سیاستهای تعرفهای ترامپ تبدیل شود و موقعیت خود را در اقتصاد جهانی تحکیم کند.
آیا در آن زمان چین باید از ترامپ تشکر کند که آخرین سد پیشروی پروژه «ساخت چین» را برچیده است؟ شاید چین باید بهراستی از ترامپ بابت این «کمک بزرگ» قدردانی کند!
چین باید از آمریکا تشکر کند: نگاهی به صنعت کشتیسازی
۱. بحران اقتصادی و سیاستهای پولی آمریکا
از مارس ۲۰۲۲، زمانی که ایالات متحده وارد دور جدیدی از افزایش نرخ بهره شد، بیشترین تاثیر منفی بر اقتصاد کشورهای آسیایی نظیر ژاپن و کره جنوبی وارد شد، نه کشورهای آمریکای لاتین مانند آرژانتین یا برزیل. این وضعیت، داستانی پیچیده و تا حدی طنزآمیز را به دنبال داشت.
آمریکا بهطور مستمر از ابزارهای سیاستهای پولی خود، از جمله نوسانهای نرخ دلار، بهره میبرد. زمانی که نرخ بهره کاهش مییابد، دلار در بازارهای جهانی جریان بیشتری پیدا میکند و سرمایهگذاران به سمت کشورهای در حال توسعه روانه میشوند. اما این روند تنها موقتی است. زمانی که نرخ بهره افزایش مییابد، آمریکا همان دلارها را از این کشورها خارج کرده و بسیاری از صنایع واقعی این کشورها با بحران و ورشکستگی روبهرو میشوند. در این شرایط، سرمایهگذاران آمریکایی فرصت پیدا میکنند تا صنایع این کشورها را خریداری کرده و پس از چند سال، شاهد بازگشت سرمایهگذاریهای آمریکایی به این کشورها باشند.
۲. نقش چین در حمایت از کشورهای در حال فروپاشی
در این فرآیند، چین بهطور غیرمستقیم به کمک کشورهای در حال فروپاشی مانند آرژانتین شتافت و با ارائه کمکهای مالی به این کشورها، بحرانها را مهار کرد. در حالی که آمریکا به دلیل خروج سرمایههای خود و ناتوانی در بازگشت سود، با ضرر مواجه شد.
این اتفاق در حالی رخ داد که چین از لحاظ مالی بسیار قوی بود و در این موقعیت توانست به جای آمریکا به کشورهای در حال بحران کمک کند.
۳. بحران کشتیسازی در ژاپن و کره جنوبی
در این شرایط، بیشترین ضرر را دو ابرقدرت آسیایی، ژاپن و کره جنوبی، متحمل شدند. به دلیل افزایش نرخ بهره توسط ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی مجبور شدند به تبعیت از آمریکا نرخ بهره خود را بالا ببرند؛ در غیر این صورت، سرمایهها به سرعت از کشور خارج میشد و در نهایت این کشورها باید منتظر ورشکستگی و تسلط آمریکا میماندند.
بنابراین این دو کشور با مقاومت شدید به افزایش نرخ بهره ادامه دادند تا از خود در برابر بحران مالی محافظت کنند. اما حدس بزنید چه شد؟ صنعت کشتیسازی ژاپن و کره جنوبی فروپاشید و هیچ سفارشی دریافت نکردند.
۴. چین، قدرت جدید در صنعت کشتیسازی جهانی
علت این امر آن بود که چرخه ساخت کشتی طولانی است و هزینههای تأمین مالی و وامدهی به نرخ بهره بسیار حساس هستند. با افزایش نرخ بهره، هزینههای ساخت کشتی به طور چشمگیری افزایش یافت و قیمتهای پیشنهادی بسیار بالا رفت. در نتیجه، این دو کشور نتوانستند با چین رقابت کنند که از لحاظ مالی بسیار قوی بود.
جالب اینجاست که در حالی که آمریکا نرخ بهره را افزایش داد، چین نرخ بهره را کاهش داد. این اقدام کاملاً غیرمنتظره و عجیب به نظر میرسید، اما دلیل آن این بود که چین بیش از ۳۰ هزار میلیارد دلار ذخایر ارزی دارد و از نظر مالی بسیار قوی است، و این در حالی است که آمریکاییها از این وضعیت با تأسف سر تکان میدهند.
۵. رونق صنعت کشتیسازی چین و سلطه بر بازار جهانی
نتیجه این اتفاق کاهش نرخ بهره در چین بود که باعث رونق شدید صنعت کشتیسازی این کشور شد. از آنجا که اروپا پس از جنگ روسیه و اوکراین دیگر قادر به استفاده از گاز طبیعی روسیه نیست و به گاز مایع ایالات متحده و کشورهای خاورمیانه نیاز دارد، تقاضای زیادی برای کشتیهای حمل گاز مایع (LNG) به وجود آمد. چین با قیمتهای ارزانتر، زمان تحویل سریعتر و کیفیت بالاتر، توانست سفارشهای زیادی را جذب کند.
بنابراین، در سالهای بعد، صنعت کشتیسازی چین به شدت رونق یافت و بیش از ۷۰ درصد از سفارشها به چین رسید و در نهایت حتی تا ۹۰ درصد نیز افزایش یافت، در حالی که ژاپن و کره جنوبی تنها چند سفارش دریافت کردند.
در نهایت، چین با استفاده از استراتژیهای مالی هوشمندانه و قدرت اقتصادی خود، نشان داده است که میتواند از بحرانهای جهانی به نفع خود بهرهبرداری کند و موقعیت خود را در سطح بینالمللی تقویت نماید. با تکیه بر تجربههای گذشته و توانمندیهای موجود، چین به نظر میرسد که این بار نیز میتواند به عنوان یکی از بزرگترین برندگان تحولات تجاری و اقتصادی جهانی ظاهر شود.
پایان/
نظر شما