استراتژی معاملاتی
استراتژی های معاملاتی را چگونه یاد بگیریم؟
اهمیت استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی با توجه به اینکه افراد بدون داشتن استراتژی امکان دارد با شانس مدتی سود کنند و سپس سرمایه خود را از دست بدهند و زیانهای سنگینی را متحمل شوند بر کسی پوشیده نیست.
سالانه افراد زیادی وارد بازارهای مالی میشوند اما افراد کمی فعالیتشان پایدار و مستمر میشود. بنا بر آمار اعلامی توسط کارگزاریهای مختلف حدود ۷۰ – ۸۰ درصد افراد در کمتر از یک سال همه یا بخش قابل توجهی از سرمایه خود را از دست میدهند و از بازار خارج میشوند. یکی از دلایل این اتفاق نداشتن استراتژی یا آشنا نبودن به اصول تدوین استراتژی است.
سوالات مهمی که در این مقاله به آنها پاسخ میدهیم شامل موارد زیر هستند:
۱- استراتژی های معاملاتی را چگونه یاد بگیریم؟
۲- یک استراتژی معملاتی خوب و کاربردی چه ویژگیهایی دارد؟
۳- نکات لازم برای استفاده از یک استراتژی چیست؟
استراتژی معاملاتی کاربردی
یک معاملهگر برای حضور در بورس و معامله در این بازار، نیاز به برنامه مشخصی دارد که با توجه به آن برای معاملات خرید و فروش خود را انجام دهد. به این طرح و برنامه از پیش تعیینشده، استراتژی معاملاتی میگویند. حال این استراتژی برای هر معاملهگر با توجه به اهداف او از سرمایهگذاری تعریف میشود و هدف معاملهگر از تدوین آن رسیدن به حداقل ریسک و بیشینه کردن سود، یا افزایش نسبت پاداش به ریسک است.
لزوم داشتن یک استراتژی معاملاتی
داشتن یک استراتژی معاملاتی در بازار سرمایه به دلیل وجود ریسکهای مختلف در بازار و نیاز به مدیریت ریسک و سرمایه اهمیت دارد. همچنین داشتن استراتژی معاملاتی به شناسایی قاعدهمند نقاط ورود و خروج و در نتیجه پایبندی به روشی مشخص منتج میشود.
انواع سبک های معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی تنوع زیادی دارند، به این دلیل که اساسا استراتژی هر معاملهگر و سرمایهگذار با توجه به اهداف و ویژگیهای شخصیتی او میتواند متفاوت باشد.
برای استراتژی های معاملاتی دو روش تحلیل شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی است. البته هیچکدام از این تحلیلها بر دیگری برتری ندارند و ترکیب این دو استراتژی است که میتواند برای معاملهگران در شناسایی سهم مناسب و نقطه ورود بهینه کمک کند.
برخی از استراتژیهای معاملاتی:
۱- سرمایهگذاری (افق بلندمدت و تحلیل فاندامنتال)
۲- اندیکاتورها و اسیلاتورها ( افق میانمدت و تحلیل تکنیکال)
۳- نوسانگیری یا اسکالپینگ (افق کوتاهمدت و معاملات فرکانس بالا)
ملزومات یک استراتژی معاملاتی کاربردی
یک استراتژی معاملاتی کاربردی و خوب از چهار بخش اصلی تشکیل شامل موارد زیر تشکیل شده است:
۱- تشخیص روند بازار
۲- تعیین حد ضرر و آستانه سود
۳- تعیین چهارچوب زمانی اصلی معاملات
۴- داشتن یک برنامه مدیریت ریسک
تشخیص روند بازار
اهمیت شناخت روند نزولی یا صعودی بازار بسیار زیاد است. به صورت کلی تشخیص تمایل حرکتی بازار به شما در تصمیمگیریهای معاملاتی کمک میکند.
فرایند تشخیص روند بازار را میتوان در دو بخش خلاصه کرد:
۱- پیشبینی حرکت بازار (صعودی-نزولی)
۲- قوانین معاملاتی برای اخذ تاییدیه روند حرکت
به منظور تعیین نقطه ورود معاملات میتوان به دو روش زیر عمل کرد:
۱- تحلیل فاندامنتال
۲- تحلیل تکنیکال
اگر در بازارهای ریسکی فقط بر مبنای تحلیل تکنیکال فعالیت میکنید؛ توصیه میشود درباره مباحث فاندامنتال و تحلیل شاخصهای اقتصادی با توجه به اهمیت اخبار و آثار شدیدی که بر نوسانات دارند آموزش ببینید. بدین منظور باید بدانید چه مسائل و عوامل بنیادینی بر سهام یا جفتارز شما اثر میگذارند.بر
ای مثال باید از تاریخ پرداخت سود نقدی سهام مورد نظر خود مطلع باشید، چرا که بر ارزش سهام اثر دارد و امکان دارد بتوانید با تحلیل تکنیکال از آن به نفع خود استفاده کنید.
تعیین حدود سود و ضرر معاملات
تعیین حدود سود و ضرر یک معامله توسط معاملهگر پیش از ورود به هر معامله باید انجام شود. همچنین بهتر است نسبت سود به ضرر نیز مناسب باشد. باید در تعیین حد سود معاملات واقعبین بود. بدین منظور مهارت شما در تحلیل تکنیکال میتواند در یافتن حد مناسب برای سود در معاملات کمک کند.
اهمیت تایمفریم معاملاتی
هیچ تایمفریم خوب یا بدی برای معاملهگری وجود ندارد، بلکه انتخاب تایمفریم صرفاً به اهداف و روحیات معاملهگر بستگی دارد. معاملهگر باید قبل از انتخاب تایم فریم، به نقاط قوت و ضعف شخصیت خود مسلط شود و از نظر مدت زمانی که میتواند به فعالیت در بازار اختصاص دهد به جمعبندی برسد.
برای مثال اگر بخواهید معاملات خود را در لحظه زیر نظر داشته باشید و تحمل کمی برای کاهش موجودی در زمان باز بودن موقعیتهای معاملاتی دارید، یا اینکه میخواهید خیلی سریع به بازار وارد و سپس خارج شوید، در این صورت تایمفریمهای پایین و میانروزی انتخاب مناسبتری برای شما هستند.
اما اگر معاملهگری شغل اصلی شما نیست و زمان زیادی برای رصد بازار و اخبار آن ندارید؛ نمیتوانید در چهارچوبهای زمانی پایین مانند ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه یا یک ساعته معامله کنید. در این صورت بهتر است دید بلندمدتتری نسبت به بازار داشت و در تایمفریمهای بلندمدتتری از روزانه به بالا معامله کرد. روش خاصی برای انتخاب تایمفریم مناسب وجود ندارد و این به استراتژی معاملهگر بستگی دارد.
استراتژی مدیریت ریسک
مدیریت ریسک با اختلاف مهمترین بخش هر استراتژی معاملاتی است. برای موفقیت در معاملهگری و سرمایهگذاری باید به به قوانین مدیریت سرمایه پایبند بود.
بهتر است که ریسک هر معامله حداقل به اندازه نصف سود آن باشد. این عبارت یعنی سود احتمالی معامله به اندازه دو برابر ضرر احتمالی آن باشد. در هر صورت هرچه نسبت سود به ضرر معاملات بیشتر باشد، معامله شما بهتر و پر بازده تر خواهد بود، البته احتمال موفقیت معاملات هم نسبتا کاهش پیدا میکند. در این صورت حتی اگر درصد معاملات موفق کمتر از ۵۰ درصد باشد، استراتژی سودده خواهد بود.
قانون دو درصد یک استراتژی قدیمی مدیریت سرمایه است که برای هر معامله بیش از دو درصد موجودی حساب را تحت ریسک قرار نمیدهد. این قانون احتمال از دست دادن کامل و یا بخش عمده سرمایه را بسیار کاهش میدهد.
دو نکته مهم در طراحی استراتژی معاملاتی
۱- پایبندی به استراتژی: پس از اینکه یک استراتژی را تدوین کردید، باید به آن پایبند بود. اما در طراحی استراتژی باید دقت کرد که چهارچوب، قوانین و منطق آن مشخص باشند. همچنین احساسات نباید در طراحی استراتژی وارد شوند.
۲- سادگی استراتژی: شاید برای شما عجیب باشد اما سادگی استراتژی در طراحی آن بسیار مهم است. باید استراتژی شفاف و ساده باشد. همچنین لازم است در یک چکلیست مراحل آن درج شوند. توضیحات نوشته شده نیز باید به اندازهای ساده باشند تا معاملهگر را در ورود و خروج سر دوراهی نگذارند.
جمعبندی
در طراحی و تعیین قوانین استراتژی معاملاتی، لازم است که معاملهگر نیازها و اهداف خود را بشناسد. همچنین معاملهگر باید آگاهی کاملی از شخصیت و روحیات خود داشته باشد. ممکن است یک معاملهگر در تایمفریمهای پایین معامله کند و موفق باشد و فرد دیگری با این روش فقط زیان کند.
منبع: کلینیک اقتصاد
پایان/
نظر شما