رمان «زیبایی گمشده» در سال 2013 م. توسط «امی هارمن» به نگارش درآمده و در سال 1398ش. توسط «آتنا رحمتی» در نشر آموت ترجمه و منتشر شد. رمانی رئالیستی با ژانر جنگی و درام که با روایتی رومانتیک در پی جذب خواننده برمیآید.
درونمایه و مضمون اصلی زیبایی گمشده، عشق و جنگ است که با گرتهبرداری از داستانهای کودکانه و فطری همچون «جوجه اردک زشت» نوشته «هانس کریستین اندرسن» و قصه سنتی و قدیمی فرانسوی، «دیو دلبر» نوشته «گابریل سوزان بربو دو ویلنوو» اقتباس شده است. نویسنده در خلال بکار بردن مضمون فطری دو داستان نوستالژیک(Nostalogic)، به اطناب و تطویل خرده داستانهای زائد دیگری همچون جنگ در عراق و غیره نیز میپردازد. خرده داستانهای که به پیشبرد داستان مدد نمیرساند اما به تفهیم ضرورت قهرمانسازی در آمریکا کمک شایانی میکند.
رمان جوجه اردک یکی از داستانهای شاه پریانی شاعر و نویسنده به نام دانمارکی، هانس کریستین اندرسن است. جوجه اردکی در مزرعهای سر از تخم بیرون میآورد و به واسطه زشتیاش مورد ریشخند و تمسخر هرروزه دیگر حیوانات مزرعه قرار میگیرد، تا اینکه با رسیدن به سن بلوغ به قوی سپید زیبایی تبدیل میشود و شگفتی و شرمساری دیگر حیوانات را برمیانگیزد.
رمان دیو دلبر داستان بل یک دختر زیبا و جوان است. یک دیو بل را در ازای آزادی پدر بل در قلعه خودش زندانی میکند. بل با وجود ترس با کارکنان سحر شده قلعه دیو دوست میشود و یاد میگیرد که چگونه به قلب و روح انسانمندانه درون دیو پی ببرد. در همین حین یک شکارچی به نام گاستون که میخواهد به هر قیمتی بل را بدست آورد سعی در نجات او از زندان دارد اما در نهایت بل در کنار دیو انسان سرشت میماند.
«زیبایی گمشده» فراز و فرودهای تعدادی از نوجوانان آمریکا را بازگو میکند که توانستهاند با روحیه قهرمان محور خود بر رنجها و مشکلات فائق آیند. مشقتها و دشواریهای که اجتماع بر آنها بار کرده و آنها نه از سر اختیار بلکه به جبر تن به آن دادهاند.
«فرن تیلور» دختر نوجوانی که با ایماژی از حضرت یحیی (علیه السلام) نمایانده میشود. کسی که به مثابه حضرت یحیی(علیه السلام) در زمان پیری به حضرت زکریا (علیه السلام) مرحمت شد و باعث خیر و سعادت در زندگی آنها گشت. فرن دختری با سیمای نازیبا اما سرشتی پاک نهاد است که در نهایت روح والایی او به تحول درونی کسان خود منتهی میشود. شاه پیرنگ رمان بر اساس علاقه فرن نازیبا به آمبروز دلرباست، تعلیقی که نویسنده با هوشمندی خود در ابتدای رمان ایجاد میکند تا خواننده را نسبت به دانستن سرنوشت این جوجه اردک زشت راغب سازد.
«امی هارمن» (زاده 17 سپتامبر 1968م) یک روزنامه نگار آمریکایی است. وی به عنوان خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز توانست با کتاب «تأثیر علم و فناوری بر زندگی روزمره» جایزه پولیتزر را دریافت کند. هارمون از روایت داستان برای روشن کردن معضلات انسانی ناشی از پیشرفت در علم استفاده میکند. در سال 2013م، او به عنوان همکار گوگنهایم معرفی شد. از آثار دیگر او که به فارسی برگردانده شده میتوان «به باد میداند» و «از خاک خاکستر» اشاره کرد.
درآمد «زیبای گمشده» با پرداختن به قهرمان افسانهای، هرکول آغاز میشود. قهرمانی که به دنیای هادس(خدای مردگان) پا میگذارد تا خان آخر خود را به اتمام برساند. نویسنده در همان ابتدا مخاطب را به خواندن یک رمان کلاسیک قهرمان محور فرا میخواند. مهمترین وجه قابل تأمل این قصه، قهرمانسازی شخصیتهای مختلف در رمان است. فرقی ندارد جوان باشی یا پیر، معلم باشی یا سرباز ارتش همه و همه شخصیتهای تراز آمریکایی تصویر شدهاند، شخصیتهای که مخاطب را بخوبی جذب میکند.
«فرن» قهرمان فعالی است که برای حل مسائل خود و دیگران دست به تقلا و تلاش بیشماری میزند. کسی از اَوان نوجوانی کشمشهای درونی متعددی با خود دارد و نمیتواند خود را از سندرم زشت دیده شدن، افکار و القاعات منفی رها سازد. «فرن» نازیبا که در جلب توجه پسران همسن و سال خود درمانده؛ درنهایت به صورت فردیِ با خصایص فضیله دیگری همچون رأفت و مهربانی، نویسندگی و ... نشان داده میشود که این خصوصیات میتواند نقص ظاهری او را بپوشاند. «هارمن» در «زیبای گمشده»، فرارسیدن زمان گذار از ظاهر به باطن را به مردم آمریکا یادآور میشود. زمانی که برای قهرمان شدن توجه به صورت امر باید کنار گذاشته شود و سیرت و صفات وارسته اخلاقی در مرکزیت قرار گیرد. باطنی که در معنای ژرفتر خود بازگشت به دوران قهرمان محوری را در بردارد؛ اوقاتی که هیچگاه وجود خارجی در جامعه آمریکا نداشته است.
«آمبروز یانگ» نماینده تیپی از جوانان قهرمان کشور آمریکا است. کسانی که در زمان لازم از تعلقات فردی خود چون عشق، خانواده و عناوین قهرمانی در مسابقات ورزشی عبور کرده و به دفاع از حیثیت کشور خود میپردازند. نویسنده در خلال داستان خود «آمبروز یانگ» را به قهرمان ملی بدل میکند. کسی که دچار کشمکشهای فرافردی است و اغلب این کشمشها با جامعه در میگیرد. «آمبروز» شخصیت سرگردان در جامعه آمریکا است فردی که از قهرمان پوشالی بودن خسته شده و رغبت بی حدی برای بدل گشتن به قهرمان واقعی از خود دارد. او اسطورهای است که در هرحال وظیفهشناسی در قبال جامعه را بر هر چیزی ولو عشق برتر میداند. کسی که ارجحیت زندگی فردی را در حفاظت از کشور خود قرار داده و در این راه از جان خود نیز مایه میگذارد. «آمبروز» با کنش حمایتگرانه خود افراد ضعیف همچون بیلی و فرن را در پناه خود نگاه میدارد، ایماژ خامی که سیاستمداران آمریکایی در قبال کشورهای منطقه آسیایی غرب از خود دارند. در حالی که سیاست آمریکا تاکنون چیزی جز تعدی و تجاوز به کشورهای غرب آسیا نبوده است.
«هارمن» با اشاره به شکست کشتیگیر ایرانی در المیپک 1922.م بارسلون در مقابل جان اسمیت، او را قهرمان ملی کشورش معرفی میکند. او با زیرکی یک مسابقه کشتی و برد در آن را به یک مسئله ملی و شکست کشور ایران پیوند میزند. بهطوری که در معنای ضمنی غلبه بر ایران را یک آرزوی دست یافتنی برای مردمان آمریکا نشان میدهد.
«امی هارمن» در «زیبای گمشده» به دنبال قهرمان سازی برای نسل جدید آمریکا است. قهرمانهای که نیاز کنونی جامعه آمریکا محسوب میشوند. در رمان او افراد معلول همچون بیلی نیز مستعد قهرمان شدن هستند. افرادی که در حد توانشان باید به کشورشان خدمت کنند و در مواقع لزوم از جان خود بگذرنند. این رمان رویکرد کنونی جامعه آمریکا را به قهرمانپروری نشان میدهد. رویکردی که بر مبنای لزوم قهرمانهای ملی و فراملی است نه قهرمانهای پوشالی. جامعهای که از قهرمانهای همچون سوپرمن و بتمن با ویژگیهای خارقالعاده درآمده و به قهرمانهای عادی با زندگی و شرایط عادی پناه میآورد. ذکر این مطلب در اینجا به نظر ضروری است، کشوری که از تمدن و قهرمانهای واقعی برخوردار نیست، با نوشتن رمانهای مانند «زیبای گمشده» به دنبال قهرمانسازی در اذهان عمومی خود برآمدهاند، درحالی که کشوری همچون ایران با تمدنی چندین هزارساله و داشتن قهرمانهای در دوران پرافتخار دفاع مقدس این ضرورت را درنیافته که به تبین و معرفی قهرمانهای واقعی کشور خود بپردازد. شخصیتهای قهرمانی که زیست و حیات خارجی داشتند اما از دید نویسندگان به اصطلاح روشنفکر دور ماندهاند.
جنگ، دیگر وجه قابل توجه رمان است. گرهای که با حادثه یازده سپتامبر شروع میشود اما در باب علل وقوع آن سخنی به میان آورده نمیشود. نویسنده در رمان خود قصد ندارد به تبین علل حضور آمریکا در عراق بپردازد چراکه دغدغه اصلی نویسنده قهرمانسازی برای نسل نوجوان کشور خودش است ولو اگر تاریخ تحریف شود. جنگ موضوع بهعمد کمرنگ شده در رمان است چراکه بیم دور شدن خواننده از خط اصلی داستان وجود دارد. نویسنده زمانی به جنگ میپردازد که قصد تحقیر و تخریب فرهنگ کشورهای غرب آسیا را داشته باشد. هارمن تمایل ندارد ذهن مخاطب را با پرداختن به علل وقوع جنگ دچار تشویش کند او تنها به دنبال همراه کردن مخاطب و جلب احساس ترحم برای شخصیتهای رمانش است.
رمان نثر سیال دارد به نحوی که در جریان پرداخت داستان اصلی با پررنگ شدن کلمات مخاطب به گذشته ارجاع داده میشود و از گرهای که قبلاً برایش ایجاد شده بود، پرده بر میدارد. هارمن با زاویه دانایی کل به بیان حالات و ویژگیهای فردی هر کدام از شخصیتهایش میپردازد تا بتواند خود را بدون موضع در داستان نشان دهد. او با توصیفات دقیق، پویا و عینی خود داستانی رئال را در قالب رومانتیک بیان میکند که در این کار نسبتاً موفق عمل کرده است. در یک جمعبندی میتوان اظهار داشت؛ رمان «زیبای گمشده» رمانی برای دعوت مردم آمریکا برای کشف زیبایهای درونی و فردی با تعریف خودشان است ولو به تخریب فرهنگ کشورهای مخاطب تمام شود. رمانی که سراسر بی اخلاقی، رفتارهای ناشایست و اروتیک را برای مخاطب ترسیم میکند، چرا باید توسط وزارت ارشاد حق ترجمه و نشر داشته باشد؟!
پایان/
نظر شما