از زمان اعلام انقلاب اسلامی در ایران، ماشین رسانهای غربی صفحات و منابر خود را پر از این مطلب کرده است که نظام اسلامی ایران در آستانه تغییر است. من فکر میکردم که صاحبان این گفتمان و قلمها روزی خسته میشوند، اما پس از گذشت نزدیک به نیم قرن از انقلاب اسلامی و با پیشرفت مداوم در صنعت، کشاورزی، آموزش و فناوریهای نوین، آنها سکوت میکنند و سپس دوباره شروع به تکرار این مطالب میکنند، گویی کسی آتش این گفتمان را دوباره شعلهور میکند.
همه کسانی که این گفتمان را به کار میبرند، معتقدند که تغییر نظام از طریق سلسله تحریمهای آمریکا رخ میدهد که تأثیر آن بر شهروندان ایرانی است. خدمات تحقیقاتی کنگره تأکید کرده است که تحریمهایی که واشنگتن بر تهران اعمال میکند، تقریباً همه اشکال تجارت آمریکایی را با این کشور ممنوع میکند، داراییهای دولت را در ایالات متحده مسدود میکند، کمکهای خارجی و فروش سلاحهای آمریکایی را ممنوع میکند و از فروش نفت خود جلوگیری میکند. هزاران نفر و شرکت، اعم از ایرانی و خارجی، در چارچوب برنامه تحریمها هدف قرار گرفتهاند، در تلاش برای اعمال محدودیت بر دولت ایران و تغییر رفتار آن.
سؤال این است: آیا این تحریمها بر ایران تأثیر گذاشتهاند؟ آیا واقعاً رفتار آن را تغییر دادهاند؟ ایران از زمان انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ دشمنی خود را با ایالات متحده اعلام کرده است و دانشجویان ایرانی سفارت آمریکا را اشغال کردند و آن را «استکبار جهانی» و «شیطان بزرگ» نامیدند. این موضعگیری تاکنون بدون هیچ تنازل یا تغییر در رفتار ادامه داشته است. همچنین، موضعگیری ایران علیه اسرائیل و تلاش برای نابودی آن همزمان با موضعگیریاش علیه ایالات متحده بوده است.
ایران با چالشهای بینالمللی شدید پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مواجه شد، جایی که تفرد و هژمونی آمریکا بر جهان وجود داشت و بسیاری از کشورها فروپاشیدند. ایران توانست در این شرایط به تنهایی در زمینه ساخت و ساز و بازسازی پیشرفت کند و ارتش قوی با عقیده اسلامی ایجاد کند. عمق استراتژیک ایران در منطقه و حمایتش از مقاومت در اوج خود بود، به ویژه در دوران تفرد آمریکا بر جهان. دلیل عدم فروپاشی ایران با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این بود که شعار «نه شرقی، نه غربی» را برافراشت و به هیچ یک از پروژههای کمونیسم یا لیبرالیسم نپیوست، بنابراین استقلال تصمیمگیری خود را حفظ کرد.
اکنون میخوانیم و میشنویم که گزارشهای غربی به سرعت توسط آژانسهای ما ترجمه میشود و میگویند آمریکا در تلاش است تا نظام ایران را تغییر دهد، پس از آنکه ناوگانها و ارتش خود را برای حمله به ایران و تحریک داخلی جمعآوری کرده است. این گزارشها توسط آژانسهایی که توسط لابی صهیونی حمایت میشوند، منتشر میشود و توسط رسانههای عربی که بهصورت طایفهای یا قومی علیه ایران هستند، بهویژه عربستان سعودی، ترویج میشود.
مهمترین نکته برای ایران این است که ایران کشوری برای گردشگری است که گردشگران از کشورهای عربی و اسلامی به آن سفر میکنند، بهویژه از کشورهای خلیج فارس، و به اصطلاح «گردشگری خانوادگی» که خانوادههای شرقی به دنبال مکانهایی هستند که با سنتهای آنها مطابقت داشته باشد. همچنین گردشگری دینی و پس از پیشرفتهای بزرگ در این زمینه، گردشگری پزشکی نیز به آن اضافه شده است. این گردشگران به توسعه و پیشرفت ایران در همه زمینهها شهادت میدهند، اما مشکل رسانههای ایرانی این است که غرق در مسائل محلی هستند و شهروندان ایرانی فقط به زندگی در ایران فکر میکنند. بنابراین، مردم ایران بهطور گسترده در داخل کشور خود سفر میکنند، به دلیل تنوع آبوهوا، کشاورزی و جغرافیا و وسعت زیاد این کشور که ۱,۶۴۸,۱۹۵ کیلومتر مربع است.
چون رسانههای ایرانی به تبلیغ دستاوردهای کشور خود بیعلاقه هستند، برخی هنوز به تجربه اسلامی ایران میگویند «دولت روحانیون». ورود به ایران از نظر رفتار و نظم و مدیریت و پاکیزگی و ساختوساز و نورپردازی بسیار بهتر از کشورهای اروپایی است. زنان در ایران پیشرفتهتر از زنان در کشورهای اسلامی و عربی ما هستند و در همه زمینههای کاری مشارکت دارند. اما اینکه آنها از حجاب رنج میبرند، این یک موضوع حرام است که ما مسلمانان آن را مطرح کنیم، زیرا ۹۹ درصد زنان مسلمان در اروپا حجاب میپوشند و این هویت زن مسلمان است.
من اینجا میپرسم: چه منفعتی برای ما اعراب و مسلمانان در تغییر نظام ایران وجود دارد؟ آمریکا با سلاحها و توطئههایش نظامهای عربی را تغییر داده است و ما را به «عامل کوچک» تبدیل کرده است که هر وقت بخواهد ما را میزند. پس چه فایدهای از این گفتمان و خیالات داریم؟ چرا در کنار آمریکا و اسرائیل علیه ایران میایستیم؟ آیا این همان اعتیاد به شکست نیست؟ و چرا از حمایت ایران از مقاومت ناراحت میشویم؟ آیا فلسطین هنوز قضیه اول ما نیست؟ ایران نه یک ساختمان است که آمریکا هر وقت بخواهد آن را حمله کند و تخریب کند، اگر توانسته بود، لحظهای هم تردید نمیکرد. ایران از خاک خود میخورد و از خاک خود صادرات دارد و همین که داروهایش را به ۵۵ کشور صادر میکند و خودروهایش را به اکثر کشورهای همسایه و بازارهایش پر از کالاهای محلی است، کافی است.
ایران روی زمان شرط بندی کرد و اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و دوباره روی زمان شرط بندی کرد و علائم آغاز فروپاشی آمریکا شروع شد، آیا اینطور نیست؟ رهبر عالی جمهوری اسلامی، امام خامنهای، میگوید: «آمدن ترامپ به قدرت آمریکا، زمان انحطاط آن را تسریع میکند». نظر شما چیست؟
منبع: موسسه مطالعات جهان معاصر
پایان/
نظر شما