به گزارش تحریریه، تارنمای «میدل ایست مانیتور» در تحلیل دکترین بازدارندگی ایران عنوان داشت: ایران در حال حرکت از استراتژی بازدارندگی افقی به استراتژی بازدارندگی عمودی است که تغییر عمدهای به شمار میآید. کاهش نفوذ منطقهای آن و کاهش اثرگذاری شبکههای نیابتیاش، این کشور را مجبور به انجام بازنگری استراتژیک کرده است که در این تغییر بازتاب یافته است.
ایران از نظر تاریخی قدرت خود را خارج از مرزهایش با استفاده از استراتژی بازدارندگی افقی تحت عنوان «دفاع رو به جلو» یا «دفاع موزاییکی» به نمایش گذاشته است که شامل بهکارگیری نمایندگان نیابتی، موشکهای بالستیک، تاکتیکهای چریکی دریایی و فناوریهای سایبری میشد.
هدف از این استراتژی این بود که تهدیدها پیش از رسیدن به مرزهای کشور خنثی شوند و عمق دفاعی حفظ گردد. اما حوادث اخیر نشان دادهاند که این سیاست با کاستیهایی مواجه شده و موجب تغییر به سمت یک موضع بازدارندگی مرکزی و مبتنی بر فناوریهای نوین شده است.
ضعف بازدارندگی افقی
سیاست بازدارندگی افقی ایران در سالهای اخیر با مشکلات فزایندهای مواجه شده است. کارآیی شبکههای نیابتی ایران به دلیل تلفات سنگینی که در نبردهای جاری، به ویژه در غزه و لبنان متحمل شدهاند، تحت تاثیر قرار گرفته است. ناکافی بودن تسلیحات بازدارندگی متعارف ایران در برابر دشمنان دارای تکنولوژی پیشرفته، با حملات موشکی ایران به اسرائیل در آوریل ۲۰۲۴ آشکار شد. استراتژی سنتی ایران همچنین به دلیل تحولات منطقهای، مانند تغییر موضع شدید اسرائیل و افزایش حضور نظامی ایالات متحده، تحت فشار قرار گرفته است. به همین دلیل، استراتژی دفاع روبه جلوی ایران به طور گستردهای به عنوان یک راهحل ناتوان در برابر تهدیدات مدرن شناخته میشود.
ترکیبی از نیازهای امنیتی بلندمدت، چالشهای خارجی و تحولات داخلی، ایران را به سوی بازدارندگی عمودی سوق داده است. تهران مجبور شده است تا به ارزیابی مجدد وابستگی خود به شبکههای نیابتی برای دفاع بپردازد، چرا که این شبکهها به دلیل بیثباتی منطقهای و بحرانهای غزه و لبنان، کارآیی خود را از دست دادهاند.
علاوه بر این، نیاز به نوآوری فناوری با عملیاتهای نظامی اسرائیلی که ضعفهای جدی در توان تولید موشکهای سوخت جامد و سیستمهای دفاع هوایی ایران را نشان دادند، برجسته شده است. علیرغم محدودیتهای بودجهای و اقتصاد تحریمشده، ایران بودجه نظامی خود را برای سال ۱۴۰۴ (مارس ۲۰۲۵ تا مارس ۲۰۲۶) به میزان ۲۰۰ درصد افزایش داده و اولویت را بر توسعه فناوریهای دفاعی مدرن، از جمله پهپادها، سامانههای دفاع هوایی و سیستمهای موشکی قرار داده است.
این سرمایهگذاری نشاندهنده عزم ایران برای بهبود وضعیت استراتژیک خود و رفع کاستیهای فناوری است. حتی اگر رهبری ایران بهطور رسمی هرگونه طرح برای تسلیحاتی کردن کشور را رد کند، بحثهای داخلی مداوم در خصوص بازدارندگی هستهای، احتمال تغییر استراتژی را مطرح کرده است. تمام این عناصر با هم کار میکنند تا تغییر حتمی ایران به سمت یک سیاست دفاعی عمودی و یکپارچه که هدف آن حفاظت از منافع ملی این کشور در برابر تهدیدات فزاینده منطقهای و بینالمللی است را نشان دهند.
پیامدهای تغییر استراتژیک
انتقال ایران از بازدارندگی افقی به بازدارندگی عمودی پیامدهای مهمی برای امنیت منطقهای و بینالمللی دارد و ممکن است پیامدهای بیثباتکنندهای به دنبال داشته باشد. پیشرفتهای ایران در زمینه پهپادها، موشکها و تسلیحات هستهای ممکن است معمای امنیتی در منطقه ایجاد کرده و کشورهای همجوار را وادار به تقویت ابتکارات دفاعی خود کند و در نتیجه رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه شدت یابد. خطرات درگیری به دلیل گسترش این فناوریهای نظامی افزایش خواهد یافت، زیرا کشورهایی مانند عربستان سعودی، امارات متحده عربی و دیگران سعی خواهند کرد تا برتری نظامی ایران را جبران کنند.
اقتصاد در بحران ایران ممکن است بهدلیل تلاشهای آن برای دستیابی به تسلیحات پیشرفته، بهویژه رویکرد هستهای احتیاطی آن، بدتر شود. افزایش هزینههای دفاعی ممکن است منجر به انزوای دیپلماتیک بیشتر تهران شود، تحریمهای بینالمللی را افزایش دهد و منابع مالی را از نیازهای داخلی فوری دور کند.
ابهام پیرامون نیتهای هستهای ایران، همچنین تلاشهای جهانی برای جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای را تضعیف میکند، زیرا جامعه بینالمللی همچنان در مورد اهداف هستهای واقعی تهران نگران است. ایران با حفظ برنامه هستهای خود در آستانه تسلیحاتی شدن، نگرانیهایی را در مورد احتمال بروز رقابت تسلیحات هستهای در منطقه ایجاد میکند که چارچوب جهانی عدم گسترش سلاحهای هستهای را به چالش میکشد و باعث میشود حل و فصل دیپلماتیک این موضوع سختتر شود. این وضعیت پویا، نیازمند توجه دقیق از سوی بازیگران منطقهای و جامعه بینالمللی است تا خطرات تشدید بحران کاهش یابد و از بیثباتی بیشتر منطقه جلوگیری شود.
نقش ایدئولوژی شیعه
اعتقادات دینی شیعه ایران که اهداف استراتژیک را با توضیحات مذهبی ترکیب میکند، تأثیر زیادی بر سیاست بازدارندگی آن دارد. ایران قادر است تا بقا و امنیت ملی حکومت را در اولویت قرار دهد؛ ایدئولوژی ولایت فقیه به ولی فقیه این امکان را میدهد تا تصمیمات استراتژیک را با اصول اسلامی هماهنگ کند. استفاده ایران از تکنیکهای جنگ نامتقارن، مانند موشکهای بالستیک، پهپادها و نمایندگان نیابتی، انعطافپذیری این سیستم را نشان میدهد و با باورهای شیعه در مورد دفاع از شیعیان در منطقه و مقابله با ظلم همراستا است. تعهد دولت ایران به دفاع از متحدانی مانند حزبالله و گروههای شبهنظامی عراقی از طریق سلطه منطقهای آن، که در «محور شیعه» تجلی یافته، نشاندهنده این رویکرد است.
محاسبات استراتژیک ایران با بازگشت دونالد ترامپ به ریاستجمهوری در ۲۰۲۵ به طور قابل توجهی پیچیدهتر شده است و امکان دارد انتقال ایران به بازدارندگی عمودی را تسریع کند. تهران به دلیل بازگشت اقدامات «فشار حداکثری»، از جمله تحریمهای اقتصادی شدیدتر و حمایت قاطع از عملیاتهای نظامی اسرائیل تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت. ایران ممکن است در پاسخ به این فشارهای خارجی و خطر ادعایی حملات اسرائیلی یا آمریکایی به تأسیسات حیاتی، اقدامات بازدارندگی عمودی خود را تسریع کند.
دنبال کردن وضعیت «آستانه هستهای»، جایی که ایران تواناییهای هستهای پیچیدهای را حفظ کرده، بدون اینکه کاملاً تسلیحاتی شود، یکی از واکنشهای ممکن است. این استراتژی موجب حفظ ابهام استراتژیک خواهد شد و در عین حال از انتقامجویی آشکار بینالمللی جلوگیری میکند. با این حال، گروههای تندرو در داخل ایران ممکن است - با ادعای اینکه این تنها بازدارندگی قابل اعتماد در برابر دشمنیهای فزاینده ایالات متحده و اسرائیل است- فشار بیاورند تا از آستانه عبور کنند و سلاح هستهای بسازند.
در عین حال، تهران ممکن است از برنامه هستهای پیشرفته خود به عنوان اهرمی در مذاکرات دیپلماتیک استفاده کند و امتیازات یا تضمینهای امنیتی بخواهد تا فشارهای خارجی را کاهش دهد. اراده ایران برای محافظت از امنیت ملی خود و تطبیق با چشمانداز ژئوپولیتیک خصمانهتر در دوران ریاستجمهوری دوم ترامپ، در این استراتژی چندوجهی منعطف قابل مشاهده است.
ایران در داخل کشور، با چالش تعادل میان سرمایهگذاریهای نظامی و فشار اقتصادی ناشی از تحریمها و نارضایتیها روبرو است. افزایش هزینههای دفاعی برای فناوریهای موشکی و هستهای ممکن است منابع کشور را بیشتر تحت فشار قرار دهد، که همین امر میتواند سختیهای اقتصادی داخلی را تشدید کرده و احتمالاً موجب بروز ناآرامیها شود.
تصمیمات ایران در ماههای آینده پیامدهای طولانیمدتی برای دینامیکهای ژئوپولیتیکی خاورمیانه خواهد داشت، و جامعه بینالمللی باید بهطور قاطعانه به علل اصلی تغییر استراتژیک ایران بپردازد و در عین حال ثبات منطقهای و جهانی را تقویت کند.
*متن فوق صرف ترجمه دیدگاه میدل ایست مانیتور است.
پایان/
نظر شما