به گزارش تحریریه، شبکه خبری «المیادین» لبنان در گزارش خود درباره موضع گیری عربستان در قبال عملیات «طوفان الاقصی» نوشت، عربستان پس از آغاز طوفان الاقصی از ایران خواست که برای جلوگیری از گسترش دامنه جنگ در منطقه تلاش کند. در جدیدترین اظهارات «محمد الجدعان» وزیر اقتصاد عربستان به شبکه «فرانس ۲۴» گفت سرمایه گذاری های عربستان در ایران به سرعت آغاز شده است. این موضع گیری، سوال های بسیاری را درباره رویکردهای سیاسی عربستان با وجود ادامه جنایت صهیونیست ها در غزه و شکست نظامی، سیاسی و اخلاقی رژیم صهیونیستی مطرح می کند.
پس از پایان جنگ جهانی اول و دوم، عربستان به عنوان یک رکن اساسی نظام های عربی مطرح شد. با روی کار آمدن «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان و تبدیل وی به اصلی ترین شخصیت سعودی و سیاست گذار جدید این کشور و در سایه جنگ های سختی که در سوریه میان نظام بین المللی موجود و قدرت های نوظهور در جریان بود نشانه هایی از خط مشی جدید عربستان آشکار شد.
بن سلمان تلاش کرد ارتباط عربستان را با همه مراحل تاریخی این کشور قطع کند تا به بلندپروازی های خود جامه عمل بپوشاند. او به شکلی نسجیده دست به ماجراجویی زد و وارد جنگ یمن شد. این موضوع بر وجهه وی تاثیر منفی برجای گذاشت زیرا نه تنها جنگ در یمن برپایه محاسبات وی پیش نرفت بلکه جهان هم به شکل پرشتابی در حال تغییر است.
با قدرت یابی چین و روسیه و کاهش نفوذ آمریکا، بن سلمان به تدریج گزینه های سیاسی و اقتصادی خود را میان شرق و غرب افزایش داد و به تدریج به سوی پکن و مسکو گرایش پیدا کرد و تلاش نمود در نظام منطقه ای جدید در غرب آسیا نقش آفرینی کند. زیرا جنگ ها در این منطقه نقطه عطفی است که سرنوشت نظام جهانی آینده را مشخص خواهد کرد.
طبق گزارش این رسانه، دو مانع اساسی برای نقش آفرینی عربستان در قالب چشم انداز ۲۰۳۰ این کشور و نظام جهانی جدید وجود دارد. دو مانع نه تنها برای آینده نقش منطقه ای این کشور خطرناک هستند، بلکه ساختار سیاسی جدید و قدیم این کشور را هم تهدید می کنند. نخستین مانع محور تهران- بغداد، دمشق، بیروت، غزه و صنعا می باشد که توانسته به عنوان یکی از مهمترین قدرت های نوظهور در منطقه خود را به اثبات برساند. این محور با وجود جنگ، تحریم، محاصره و فشارهای فراوان اقتصادی قادر شد گام های بسیاری را برای مشخص کردن جایگاه قوی خود در منطقه بردارد. این محور با دستاوردهای داخلی، نظامی و قدرت اقتصادی خود می تواند در منطقه نقش بارزی را ایفا کند.
جریان های اخوان المسلمین هم دومین مانع در برابر عربستان هستند. به همین دلیل بود که دربار سعودی در کودتای مصر و برکناری اخوان المسلمین از قدرت در قاهره نقش آفرینی کرد.
المیادین افزود: پس از ناکامی عربستان در یمن، تنها گزینه سعودی آن بود که به فکر موازنه میان شرق و غرب و بین ایران و اسرائیل باشد. از این رو ریاض از طریق چین در صدد برقراری ارتباط با تهران بر آمد. در کنار این موضوع عربستان به تدریج به دنبال عادی سازی روابط با اسرائیل هم بود. درست هنگامی که عربستان با سیاست موازنه به دنبال پشت سرگذاشتن موانع برای تحقق بلندپروازی ها و نقش منطقه ای خود بود با حماسه طوفان الاقصی روبرو شد. اقدام نظامی جریان حماس و دیگر جریان های مقاومت، قمار عربستان برای برقراری موازنه به نفع خود را به هم ریخته و نقش محور مقاومت به طور گسترده ای در غرب آسیا افزایش یافت.
موضوع دیگری که عربستان اکنون از آن می ترسد قدرت یابی دوباره جریان اخوان المسلمین است. این موضوع با شکست ارتش اسرائیل و احیای قضیه فلسطین صورت می گیرد زیرا همه عرب ها بر سر مساله فلسطین اتفاق نظر دارند. حال پس از سپری شدن بیش از ۷۰ روز جنگ در غزه، نشانه های شکست رژیم اسرائیل هم آشکار شده است. در نتیجه این شکست، واقعیت های جدیدی در منطقه غرب آسیا و سراسر جهان مطرح خواهد شد و معادلات جدید قدرت رقم خواهد خورد؛ میزان پیروزی یا شکست در میزان نقش آفرینی محورها و ترسیم جدید نقشه ها، تاثیرگذار خواهد بود.
شرط بندی عربستان برای موازنه میان ایران و رژیم اسرائیل هم نادرست از آب درآمد زیرا ایران بخش اساسی ساختار خاورمیانه است و این کشور در تمدن منطقه نقش آفرین بوده است. این کشور در سطح جهانی از جایگاه های ژئوپلتیکی برجسته ای برخوردار است. حال آنکه اسرائیل هیچ ریشه و تاریخی ندارد، تهدیدی برای همه کشورها به شمار می رود و حتی به ثروت ها و منابع عربستان هم چشم دوخته است.
تحلیلگر المیادین در پایان توصیه کرد: عربستان هم اکنون باید به تمدن های منطقه و مردم آن از دیدگاه تاریخی نگاه کند و برای ایجاد موازنه میان همه کشورهای آن به طور مستقیم تلاش کند و به مساله فلسطین نگاه اساسی داشته باشد تا بتواند در ایجاد نظام منطقه ای جدید که ثبات و توسعه همه کشورهای منطقه را به دنبال خواهد داشت، سهمی داشته باشد.
پایان/
نظر شما