به گزارش تحریریه، درحالی که خاورمیانه یکی پرتنش ترین فصل های خود را می گذراند، صدها بانکدار و مدیر اجرایی در کنفرانس پر زرق و برق "داووس صحرا" در ریاض گرد هم آمدند. نمایندگان پول تلاش داشتند وانمود کنند این نشست به طور معمول و در شرایط عادی برگزار می شود. یکی از مهمترین دلایل این عادی انگاری وضعیت منطقه بازی دوگانه حکومت های عرب خلیج فارس است که تلاش دارند علیرغم شرایط بغرنج منطقه، رابطه مخفیانه خود با اسرائیل را حفظ کنند، استراتژیای که اکونومیست از آن به بازی دو سر باخت تعبیر کرده و معتقد است می تواند برای آنان پر هزینه باشد.
اکونومیست می نویسد، جنگ اسرائیل و حماس تهدیدی برای اقتصادهای کشورهای حاشیه خلیج فارس که کلید بازارهای جهانی نفت و گاز را در اختیار دارند، به شمار می آید. کشورهای حاشیه خلیج فارس امیدوار بودند که سال جاری شاهد کاهش تنش در منطقه باشند. آنها آرامش را می خواستند تا بر برنامه های بلندپروازانه شان جهت تنوع بخشیدن به اقتصادشان متمرکز شوند. اما اکنون زخم قدیمیترین درگیری منطقه دوباره باز شده و سه کشور قطر، امارات و سعودی در برابر آن مواضع متفاوتی اتخاذ کرده اند.
در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس، قطر آسیب پذیرتر به نظر می رسد و مسئله این کشور حفظ موجودیت است. این بازیگر هم متحد آمریکاست و هم حامی حماس. از ۷ اکتبر، زمانی که حماس به اسرائیل حمله کرد، دوحه در شرایط سختی قرار گرفت. برخی از رهبران حماس در دوحه، پایتخت قطر زندگی می کنند. دوحه سالها است که به متحدانش گفته روابطش با حماس براساس اصل منفعت دو جانبه تعریف شده است.
در حال حاضر قطر در تلاش است تا نشان دهد که هنوز هم می تواند برای آمریکا مفید باشد. ۲۰ اکتبر، حماس دو شهروند دوتابعیتی آمریکایی-اسرائیلی را از میان بیش از ۲۰۰ اسیر، در معامله ای که قطر واسطه اش بود، آزاد کرد. اما نشانه هایی از انکار و وحشت نیز در این کشور کوچک و ثروتمند دیده می شود.
۱۴ اکتبر، یک دیپلمات قطری مدعی شد که اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در دوحه نیست، بلکه در ترکیه است. ساعاتی بعد امیر عبداللهیان، در دوحه با هنیه دیداری تلویزیونی داشت. روابط قطر با حماس یکی از دلایلی تحریم دوحه از سوی سعودی و متحدینش در سال ۲۰۱۷ بود. از همین رو ناظران مدعی اند، وقتی گرد و غبار جنگ فرو نشست، این کشور ممکن است تحت فشار بیشتر آمریکا برای قطع ارتباط خود با حماس قرار بگیرد.
امارات که در سال ۲۰۲۰ اولین کشور خلیج فارس بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت، موضع متفاوتی اتخاذ کرده است.این بازیگر بر خلاف بسیاری از همسایگان خود، با انتشار بیانیه اول با اسرائیل همدردی کرد. اما پس از انفجار در بیمارستان غزه در ۱۷ اکتبر، امارات برای محکومیت اسرائیل به سایر کشورهای عربی پیوست. چنین مواضعی نشان از یک تصوری هولناک است.
اما سعودی سعی کرده مسیری میانه را ترسیم کند. این بازیگر در واکنش به حمله حماس فهرستی از بدعهدیهای گذشته اسرائیل را متذکر شد و بر برقراری آتشبس فوری تاکید کرد. ۱۷ اکتبر، ترکی بن فیصل آل سعود، با یک اندیشکده آمریکایی صحبت کرد و در بازی دوگانه در دو زمین، همزمان هم حماس را مورد انتقاد قرار داد و هم اسرائیل را به چالش کشید.
ناظران در مورد نیات سعودی معتقدند، اول، این کشور می خواهد حماس را کنار بگذارد. دوم، تلاش دارد از رویارویی احتمالی با ایران بپرهیزد. به همین دلیل شاهزاده ترکی تلویحا گفت که توافق سعودی و ایران هنوز زنده است. سعودیها نگران هستند که یک جنگ منطقهای منافع پادشاهی را به خطر بیاندازد. با این حال سعودی درهای عادی سازی با اسرائیل را نبسته است.
آمریکا بخش زیادی از این سال را صرف فشار برای دستیابی به توافقی عادی سازی میان سعودی و اسرائیل کرد. اکنون محمد بن سلمان، خواستار ایجاد یک کشور فلسطینی شده است. گفتوگوها با اسرائیل ادامه خواهد یافت، هرچند آرامتر از گذشته، اما اسرائیل امروز باید بهای بیشتری بپردازد.
در حال حاضر بسیاری از تحولات به ماهیت تهاجم زمینی احتمالی اسرائیل به غزه بستگی دارد؛ با افزایش تلفات غیرنظامیان، کشورهای خلیج فارس برای محکوم کردن اسرائیل و قطع روابط تحت فشار فزاینده در داخل و در سراسر جهان عرب قرار گرفته اند. هنوز هم یک چیز وجود دارد که رهبران خلیج فارس می توانند روی آن اتفاق نظر داشته باشند؛ آنها می خواهند جنگ پایان یابد.
سرمایهدارانی که در ریاض گرد هم آمدند، میخواهند درباره ایدههای میلیارد دلاری برای سفر، تجارت و گردشگری صحبت کنند. در صورت وجود خطر پرواز موشک ها بر فراز خاک این سرزمین، هیچ یک از آنها احتمالا به نتیجه نمی رسند و این چیزی است که پادشاهی از آن فراری است.
منبع: مطالعات خلیج فارس
پایان/
نظر شما