به گزارش تحریریه، نشریه اکونومیست در تحلیلی نوشت، در دولتهای دموکراتیک غربی، لحظۀ ناخوشایندِ شفافیت نسبت به چین فرا رسیده است. این اجماع غمانگیزشان در پی سالها سادهلوحی و خودفریبی خودخواسته دربارۀ ماهیت حکومت شی جینپینگ بود. وضعیت تغییر یافته – به ناراحتی مشترک و پایدار – در جلسۀ اخیر اجلاس استکهلم چین هویدا بود.
این جلسه گردهمآیی مسئولان آمریکایی و اروپایی، پژوهشگران و انواع کسب و کارهایی که بر اساس ملاحظات چاگوآن {ستون اکونومیست که این مقاله در آن منتشر شده است} از سال ۲۰۰۸ به این سو بعضی وقتها در این جلسه شرکت داشتهاند (دیپلماتها و پژوهشگران چینی هم در بعضی جلسات شرکت میکنند).
فضای حاکم بر جلسۀ اخیر، که وزارت امور خارجۀ سوئد و اندیشکدۀ جرمن مارشال فاند به صورت مشترک میزبانی آن را بر عهده داشتند، تحت تأثیر جنگ اوکراین بود. هیچ صحبت مثبتی دربارۀ میانجی ایدهآل صلح بودن چین، همانطور که رهبران اروپایی در ماههای اول گفته بودند، مطرح نشد. در عوض، شرکت کنندگان دربارۀ هیئتهای چینی صحبت کردند که در پایتختهای اروپایی میگویند اوکراین سلاحهایش را زمین بگذارد و دنبال صلح برود و در عین حال تصویری از ولادیمیر پوتین ارائه میکنند که به دنبال دفاع از خود است.
یکی از سخنرانان «تبانی» چین با روسیه را یک «شوک الکتریکی» برای دولتهای غربی خواند. از چین انتظار میرود در پایان دادن به این نزاع و بازسازی پساجنگ نقشی بازی کند، به ویژه به این دلیل که دولت اوکراین خواهان حضور آقای شی پای میز است. اما در استکهلم وحشت مشترکی نسبت کمک چین به طراحی معماری امنیتی آیندۀ اروپا وجود داشت. این بیاعتمادی ناشی از ناشی از شنیدن صحبتهای مسئولان چینی مبنی بر سرزنش پیمان دفاعی ناتو برای جنگ در اوکراین و ترویج نظم جهانی است که مطابق آن کشورها از طریق محاسبات ناپایدار و فارغ ارزشهای منافعشان به دنبال امنیت باشند.
دربارۀ نیاز به خطرزدایی از روابط تجاری با چین هم همگرایی فرااقیانوس اطلسی وجود دارد. خطرزدایی عبارتی زشت برای ایدهای با جذابیت گسترده و مفید است. در آمریکا، اروپا و دیگر کشورهای غربی، دولتها و کسبوکارها میخواهند از اتکای مفرط به ارائه دهندگان چینی کالاها و محصولات ضروری پرهیز کنند و مطمئن شوند که معامله با چین، همانطور که اولف کریسترسون، نخست وزیر سوئد در سخنرانی افتتاحیهاش گفت، با «منافع، ارزشها و نگرانیهای امنیتی»شان همخوانی دارد.
مسئولان چینی، با حمایت بعضی رؤسای کسبوکارهای خارجی، دولتهای غربی را متهم میکنند که به دنبال جدایی اقتصادی کامل از چین هستند که نتیجۀ مخرب و پرهزینهای خواهد داشت. در حقیقت، صحبت از جدایی یک بازنمایی عمداً اشتباه است. مقاماتی از هر دو طرف اقیانوس اطلس میگویند همگی توافق دارند که شاید دو سوم تجارت با چین هیچ پیامد راهبردی ندارد و باید تشویق شود.
در همین حال، دولتها دربارۀ لزوم بررسی دقیقتر بعضی بخشها و معاملات همنظرند. در زمینۀ کنترل صادرات برای جلوگیری از ساخت سلاحهای پیشرفته یا ابزارهای سرکوب توسط فناوریهای غربی، اروپاییها محتاطتر از آمریکاییها هستند. اما اکثر پایتختهای غربی کاملاً موافقند که به ابزارهای دفاعی جدیدی علیه زور اقتصادی چین نیاز است.
تجار و مسئولان خارجی با هم دربارۀ تأکید بیسابقۀ آقای شی بر امنیت همنظرند. قانون ضدخرابکاری جدیدی، جمعآوری نمونههای خاک برای بررسی پسماند سمی پیش از ساخت یک کارخانۀ گرانقیمت در چین یا جمعآوری دادههای مربوط به الگوهای آب و هوایی در تنگۀ تایوان پیش از سرمایهگذاری در یک مزرعۀ بادی ساحلی میتواند خطرناک باشد.
با غالب شدن چین در بخشهایی مثل وسایل نقلیۀ الکتریکی، دولتهای غربی هم با چالشهای مشترکی مواجهاند. در حالی که چین کاملاً حق دارد در صنایع آینده رقابت کند، این اجلاس دعوت شد به سیاستهای جهانی فکر کند که در آن میلیونها کارگر کارخانههای ساخت اتوموبیل بابت از دست دادن شغلشان، واردات کالاهای چینی را سرزنش میکنند که یارانههای دولتی گستردهای دریافت میکنند. یک سخنران گفت شرکتهای اتوموبیل آلمانی، که زمانی سودهای چشمگیری در چین داشتند، حالا باید برای بقا در بازار آن کشور بجنگد.
اما اگر حالا غرب در نگرانی نسبت به چین متحد است، در این گردهمآیی مسئولان و دانشمندان فرااقیانوس آرام از شکاف متفاوتی هم سخن گفته میشد. در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، آمریکا رهبری اردوگاه خوشبینهایی را بر عهده دارد که امیدوارند با ارادۀ سیاسی، منابع اقتصادی، نیروی نظامی و مهارت دیپلماتیک کافی، غرب میتواند از چین جلو بزند. اردوگاه دوم، تقدیرگراتر است.
مرزهای این گروهها چندان شفاف نیست. بعضی کشورهای اروپایی مانند فرانسه مانند دولت بایدن به سیاستهای صنعتی برای حفاظت از شغلهای تولیدی ایمان دارند. اما کسانی که با رئیسجمهور فرانسه، امانوئل مکرون، مصاحبه کردهاند، میگویند نسبت به ژئوپولیتیک «بسیار بدبین» است. اگرچه آقای مکرون با ارزیابیهای بدبینانۀ رژیم آقای شی مخالفت نمیکند، اعتماد چندانی ندارد که بشود به آمریکا به عنوان یک همکار امنیتی تکیه کرد، به ویژه پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۴ این کشور.
این تقدیرگرایی توضیح میدهد که چرا در اوایل سال جاری آقای مکرون، حین پرواز به فرانسه، در مصاحبهای با لِس اکوز، میزبانان چینیاش را خوشحال کرد و گفت اروپا باید مراقب باشد آمریکا پای این قاره را به درگیریهایی در آسیا باز نکند، به ویژه بر سر تایوان.
دیگر کشورها نسبت به افزایش حمایتگرایی عصبانیاند و نسبت به مسابقۀ یارانهای آقای بایدن نگرانند که به زیان دیگر بازیکنان است. اما بعضی از همان دولتها ادعا میکنند که جنگ در اوکراین بار دیگر ثابت کرده است که آمریکا همکار امنیتی جدایی ناپذیر غرب است. آنان، در ازای حمایت آمریکا در اروپا، اتحادیۀ اروپا را تشویق میکنند منافع امنیتی و سیاسیِ سرنوشت تایوان و حوزۀ اقیانوس هند و آرام را ببینند.
تفرقه بینداز و حکومت کن
رهبران چینی این شکاف اعتمادی را تشخیص دادهاند و میکوشند آن را افزایش دهند. در همین ماه جاری در دیالوگ شانگریلا، اجلاس آسیایی، سخنرانی چینی به اروپاییها گفت «بهترین چیزی» که میتوانند به آسیا ارائه دهند، کنار ماندن و «کاری نکردن» است. منطق مشابهی حامی ریسکهای فزایندۀ کشتیهای جنگی و جتهای جنگندۀ چینی برای بستن راه کشتیها و هواپیماهای آمریکایی و متحدان این کشور در آسمان و دریای نزدیک چین است. هدفش نه به دست آوردن دوست، بلکه ترساندن همکاران آمریکا به نحوی است که آقای بایدن را مجبور به عقبنشینی شود.
سخنان و اعمال مصرانۀ آقای شی جای کمی را برای سادهلوحی غربی باقی میگذارد. اما اگر زودباوری خارجی جای خودش را به یأس بدهد، چین این مسئله را یک برد تلقی خواهد کرد.
منبع: کانال سیاسیون مطالعات آسیا دور
پایان/
نظر شما