به گزارش تحریریه، محمدرضا فرزین رئیس کل جدید نهاد پولی کشور را باید مالک خرابه ترین بانک مرکزی تاریخ ایران از دهه 1930 تاکنون دانست که راه دشواری برای اصلاحات و بازگرداندن اعتبار از دست رفته این نهاد مهم و راهبردی در پیش رو دارد. نهادی که به دلیل خلاف گویی های مکرر روسازی اخیر به طور کامل اعتبار خود را از دست داده و به نهادی تبدیل شده است که باید با معکوس سازی ادعاهای رسمی آن به حقیقت و امر واقع دست یافت. اما فرزین در بانک مرکزی چه خواهد کرد و ایا می تواند به دو باطل کنونی پایان دهد و یا خیر؟
بررسی سخنان محمدرضا فرزین رئیس کل جدید بانک مرکزی در گفتگوی ویژه خبری نشان می دهد که وی بر محورهای:
- تخصصی کردن بانک ها
- خروج بانک ها از بنگاهداری
- افزایش تسهیلات خرد
- تعیین تکلیف بانک های ناتراز
- استفاده از سیاست پولی برای مهار تورم، اما کافی نیست.
- تثبیت دلار نیما در 28500 تومان
- کاهش وزن و قیمت دلار آزاد به سمت رسیدن به دلار نیما(تک نرخی سازی ارز)
- تایید افزایش نرخ بهره در شورای پول و اعتبار
متمرکز است و این 8 محور را می توان برنامه های رئیس کل جدید بانک مرکزی دانست که انتظار می رود بر اقتصاد ایران اثر داشته باشد. محمدرضا فرزین در شرایطی به بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران وارد شده است که باید نهاد پولی کشور را به تمام معنا متلاشی شده نامید که به تنها در 9 سال گذشته به ابزار موثرنمایی تحریم های غرب تبدیل شده است. سیاست های مخرب بانک مرکزی از سال 1392 تاکنون با تاکید بر محورهای:
- قوانین اندک، ناکافی و ابتدایی در بازار پول ایران
- خروج بانک ها از حیطه نظارت بانک مرکزی و سپردن نظارت به خود بانک ها(از دوران ولی الله سیف)
- بازگشت نظام چندنرخی ارزی از سال 1397
- سیاست مبهم نرخ بهره
- عدم سیاستگذاری تورمی(Inflation targeting)
- خلق پول گسترده و بدکیفیت بانک های خصوصی
- انداختن ریسک وام دهی بانک ها بر دوش بانک مرکزی(کل اقتصاد)
باعث شده است تا رالی ارزی(تا 15 برابر شدن قیمت دلار آمریکا در بازار نقدی) و تورم بسیار بالا برای 5 سال متوالی حفظ شود که شیرازه اقتصاد را متلاشی کرده و میل به خروج سرمایه را افزایش دهد که در کنار آن میل به سرمایه گذاری جدید هم همچنان منفی باقی بماند. که معنایی جز کوچک شدن کیک اقتصاد ایران ندارد.
اولویت اول محمدرضا فرزین در این وضعیت آشفته، تک نرخی سازی ارز است که بدون فوت وقت باید در دستورکار قرار گیرد. همزمان با تک نرخی سازی ارز باید تورم مهار شده و به رالی مصیبت بار کنونی پایان داده شود که می تواند برای اقتصاد ایران مجرای تنفسی ایجاد کند. در گام سوم نیز باید نظام بانکی اصلاح شود و به غلبه بخش پولی بر بخش واقعی اقتصاد پایان داده شود که ایران را به یکی از بی قانون ترین کشورهای دنیا و یا به تعبیر عام، نئولیبرال ترین ها؛ تبدیل کرده است.
انعقاد پیمان های دوجانبه پولی و برداشتن پا از روی گلوی واردات سیاست دیگری است که باید بانک مرکزی در پیش گیرد تا به مثبت شدن حساب سرمایه منجر شود. عدم فهم درست از مساله مهم خروج ارز از کشور باعث شده است تا به بهانه "خروج ارز" با بستن درها بر روی واردات، شاهد منفی شدن حساب سرمایه باشیم که خود به عدم بازگشت ارزهای صادراتی انجامیده است. برچیده شدن حساب رسمی از دوره بازگشت تحریم ها باعث شده است تا برخلاف مورد روسیه، امکان خروج سرمایه از کشور امکانپذیر باشد که احیای حساب رسمی هم در دوره فرزین، یک ضرورت است.
پایان/
نظر شما