به گزارش تحریریه، ضعف و ناتوانی دولت کوچک ایران که از طرف رسانه های وابسته به جریان های قدرتمند سیاسی - اقتصادی به عنوان دولت بزرگ معرفی شده و نقد می شود، در برابر رانتی های بزرگ که به اسامی مختلف در حال صدور انرژی رایگان هستند، باعث ایجاد گسل های عمیق اجتماعی به دلیل نابرابری شدید شده است. انرژی تقریبا رایگان به اسم تولید در اختیار این گروه قرار می گیرد و آنها را به یک دولت مستقل و موثرتر از دولت برآمده از رای مردم تبدیل کرده است.
اختصاص این یارانه پنهان(انرژی نزدیک به رایگان) به بخش های تولیدی مبتنی بر تولید همراه با فناوری بالا نمی رسد و صرفا به بخش هایی می رسد که ارزش افزوده ناچیز با آثار خارجی منفی(Negative externalities) شدید تولید می کنند.
در ایران به اسم فولاد و پتروشیمی و با پوشش کارآفرینی و تولید، انرژی رایگان دریافت شده و به قیمت های جهانی فروخته می شود که معنایی جز بخشیدن انرژی به عنوان ثروت عمومی به عده ای محدود و رانتی نیست که اقتصاد و رسانه را مدیریت می کنند.
دولت در هر ماه حدود 104 هزار میلیارد تومان انرژی به صنایع رانتی پرداخت می کند که بابت آن چیزی دریافت نمی کند، زیرا به اسم حمایت از تولید به گونه ای قیمتگذاری در حامل های انرژی شده است که این هزینه سرسام آور از محل انفال(انرژی) به صنایع رانتی منتقل می شود. اما این صنایع رانتی محصولات خود را به قیمت های جهانی فروخته و با بهره وری ناچیز در حال پول پارو کردن هستند، که یارانه پنهان آنها حدود 1250 هزار میلیارد تومان در سال است که معنایی جز فاصله 30 درصدی با حقوق و دستمزد 10 میلیون ایرانی شاغل و یا بازنشسته دولتی و غیردولتی ندارد.
کل حقوق و دستمزدی که در ایران از طرف دولت به کارمندان و یا از طرف صندوق های بازنشستگی به بازنشسته ها پرداخت می شود حدود 80 هزار میلیارد تومان در ماه است است که در سال 960 هزار میلیارد تومان می شود. بخشی از این حقوق ناشی از مالیات، بخشی ناشی از درآمدهای نفت و گاز دولت و بخشی هم ناشی از درآمدهای پراکنده دولت است و قسمت صندوق ها هم از محل پرداخت حق بیمه شاغلان و یا سرمایه گذاری های گذشته صندوق های اجتماعی پرداخت می شود که سهم این قسمت به دلیل غارت همه جانبه در 8 سال گذشته و سپرده شدن اداره شرکت های سرمایه گذاری به اعضای برجسته ستاد انتخاباتی اعتدال، بی خاصیت شده و بخشی از تعهدات آنها به بودجه عمومی منتقل شده است.
دولت در هر ماه حدود 104 هزار میلیارد تومان انرژی به صنایع رانتی پرداخت می کند که بابت آن چیزی دریافت نمی کند، زیرا به اسم حمایت از تولید به گونه ای قیمتگذاری در حامل های انرژی شده است که این هزینه سرسام آور از محل انفال(انرژی) به صنایع رانتی منتقل می شود. اما این صنایع رانتی محصولات خود را به قیمت های جهانی فروخته و با بهره وری ناچیز در حال پول پارو کردن هستند، که یارانه پنهان آنها حدود 1250 هزار میلیارد تومان در سال است که معنایی جز فاصله 30 درصدی با حقوق و دستمزد 10 میلیون ایرانی شاغل و یا بازنشسته دولتی و غیردولتی ندارد.
رژه این اعداد نشان از دولت ضعیف(Weak States) در برابر جامعه مدنی قوی(Strong civil society) یا همان جریان های رانتی دارد که طبیعتا در هر آوردگاهی پیروزی با جریان رانتی است که توانسته است با دادن آدرس غلط های سیستماتیک مانند "دولت بزرگ"، "کسری بودجه دولت" و ... خود را پنهان سازد.
این جریان ها بزرگترین برندگان رالی های ارزی و تورم بالا هستند که بررسی کارکرد نهاد پولی کشور در دوران چند رئیس بانک مرکزی اخیر نشان می دهد که شاهد اتصالات نامرئی بین این رانتی ها و بانک مرکزی به صورت آگاه و یا ناخودآگاه هستیم. زیرا به محض کاهش قیمت کامودیتی ها در بازارهای جهانی اقدام به افزایش قیمت دلار کرده و اجازه کاهش سودهای بادآورده را نمی دهد.
در مقابل، مردم عادی بازندگان رالی ارزی و تورم بالا هستند، زیرا ساختار اقتصادی کشور همزمان با تورم بالا و افزایش قیمت دلار به دنبال حمایت از تولید و در نتیجه افزایش اشتغال و درآمد خانوارها نمی رود و مردم در وضعیتی که درآمد پایین دارند و تولید هم حمایت نمی شود تا بیکارها دارای شغل شوند، قدرت خرید خود را به دلیل رالی های پیاپی ارزی از دست می دهند. قدرت سیاسی این جریان ها به حدی افزایش یافته است که حتی نیازی به ظاهرسازی هم نمی بینند و در دورانی که درآمدهای ارزی کشور 15 برابر بیش از سال 1399 است، قیمت دلار را به نقطه پیک پاییز 1399 باز می گردانند و حتی یک خط توضیح هم از طرف بانک مرکزی در این باره داده نمی شود.
بنابراین، دستمزد 10 میلیون شاغل و بازنشسته ایرانی و 35 میلیون نفر با خانواده های این گروه، 30 درصد پایینتر از یارانه رانتی دولت به رانتی های برخوردار از انرژی رایگان است و به همین دلیل با به خط کردن رسانه های وابسته و کارشناسان ذی نفع، موجی ایجاد کرده اند تا منکر یارانه پنهان شده و در میانه شب مدعی دیدن خورشید می شوند و هر روز فریاد می زنند که در اقتصاد ایران یارانه پنهان وجود ندارد.
ابزار اصلی این گروه برای تحمیق توده ها قیمت بنزین است که یارانه آن به تنهایی 960 هزار میلیارد تومان در سال است که می تواند به صورت ماهانه 1 میلیون تومان به هر ایرانی پرداخت شود و به هر خانوار ماهی 4 میلیون تومان قدرت خرید نقد اضافه کند، اما به صورت هرمی به ثروتمندترین ها پرداخت می شود و نیمی از مردم ایران که خودرو شخصی ندارند از آن نصیب چندانی نمی برند.
رسانه های وابسته به رانتی های انرژی ادعا می کنند که دلیل تورم بالا در اقتصاد ایران افزایش قیمت انرژی است، اما خود را زحمت نمی دهند حتی یک نظریه اقتصادی در این باره به کار گیرند و حتی توضیح نمی دهند که چرا باوجود تثبیت قیمت حامل های انرژی از آبان معروف سال 1398 تاکنون، رکوردهای تورمی 70 سال اخیر جا به جا شده است؟
پایان/
نظر شما