به گزارش تحریریه، مقایسه بازار ارز؛ در روسیه در حال جنگ با ایران در حال صلح نشان می دهد که پای یک بی کفایتی تمام عیار در تیم اقتصادی دولت و به خصوص در راس بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در میان است.
کشور روسیه وارد جنگ با اوکراین به طور مستقیم و جنگ با ناتو به طور نیابتی شده است. نیروهای هسته ای آن در آماده باش به سر می برند و تمام اخبار بد سیاسی که می تواند بازارهای ارز و مانند آنرا به هم بریزد درباره این کشور وجود دارد، اما نرخ روبل در برابر ارزهای خارجی نه تنها سقوط نکرده که حتی تقویت نیز شده است.
اما در ایران، کشوری که در حال جنگ نیست و اخبار بد سیاسی هسته ای هم در 20 سال گذشته وجود داشته و در موج اخیر نیز از سال 1397 آغاز شده و تمام اثر خود را تخلیه کرده است، شاهد رالی بی انتهای ارزی همراه با نوسانات شدید قیمتی هستیم که نشان می دهد یک بی کفایتی تاریخی در سطح تیم اقتصادی دولت با میدان داری علی صالح آبادی رئیس کل بانک مرکزی در جریان است.
تصور کنید؛ همچنانکه نرخ روبل در 7 مارس سال 2022 از 138 در برابر یک دلار به 57 در برابر یک دلار رسیده است، نرخ دلار آمریکا نیز از 16 هزار تومان به 16 هزار تومان و یا حتی به 20 هزار تومان برسد. آثار آن بر گفتگوهای برجامی چیست؟ همچنانکه روسیه با نابود کردن رژیم تحریم ها ابتکار عمل را به دست گرفته است، ایران نیز ابتکار عمل برجامی را به دست می گرفت و باعث اجماع ملی بر مقاومت در برابر شروط بی منطق آمریکا می شد و مردم باور می کردند که مقابله با تحریم راهکار مشخص دارد. نمی توان پذیرفت که دولت شعار مقابله با تحریم و گره نزدن اقتصاد به برجام دهد، اما نرخ دلار به طور ساعتی با اخبار برجامی نوسان پیدا کند.
نگاه آمریکا برای احیای برجام این است که منابع بلوکه شده ایران آزاد شود و ایران نیز تعهدات برجامی خود را احیا کرده و صنعت هسته ای خود را مجددا اوراق می کند. درباره رژیم تحریم ها چطور؟ هیچی! باید مذاکرات جداگانه ای انجام شود.
تنها چیزی که باعث شده است برخی در داخل هنوز به دنبال احیای برجام با فرمول گذشته باشند، نوسانات ارزی شدید و بی پایان در اقتصاد است که به طور ساعت شمار به اخبار برجامی متصل شده است و بانک مرکزی به طور نادانسته! به تنها ابزار باقی مانده برای اعمال فشار آمریکا بر ایران با هدف تن دادن به شروط بی منطق برجامی تبدیل شده است.
چه باید کرد؟
بانک مرکزی باید به سرعت و بدون از دست دادن تیرماه سال 1401 اقدام به اجرای 3 سیاست:
- حذف مطلق دلار 4200 تومانی کند که در سال جاری قرار است 5 میلیارد دلار از منابع ارزی کشور را ببلعد.
- نظام چندنرخی ارزی را جمع کرده و بازار ارز را تک نرخی کند.
- بانک ها به طور کامل تحت انقیاد قانون درآورده و امتیاز خلق پول را حاکمیتی کند.
نماید که خروجی آن ایجاد آرامش در بازار ارز مانند سال 1391 خواهد شد که با حذف ارز رانتی 1226 تومانی در بودجه سال 1392، 6 ماه قبل از مذاکرات منتهی به توافق موفق و سپس برجام، بازار ارز به آرامش رسید و دلار با عدد 3 هزار تومان به حسن روحانی تحویل شد.
آمریکا برخلاف بلوف هایی که می زند ابزاری برای اعمال فشار بر ایران در اختیار ندارد و تنها ابزار کنونی برای اعمال فشار بر اقتصاد ایران، سیاست های بانک مرکزی است که مردم را به طور ساعتی به نوسانات دلار آمریکا گره زده است.
عجیب اینکه غلبه ونزوئلا بر نوسانات ارزی با فروش تنها 350 هزار بشکه نفت در روز و متلاشی شدن رژیم تحریم های آمریکا در روسیه در کمتر از 100 روز هم باعث ایجاد اعتماد به نفس در مقام های ایرانی برای جدا کردن اقتصاد از مذاکرات تحریمی نشده و کم نیستند مقاماتی که حاضرند راه دولت روحانی را رفته و به هر قیمت ممکن با شروط آمریکا توافق کنند.
پایان/
نظر شما