به گزارش تحریریه، اندیشکده «شورای آتلانتیک» پژوهشی مبسوط را با عنوان «آینده استراتژی ایالات متحده در مورد ایران» چندماه قبل و پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منتشر کرد و در مورد رویکردهای تاثیرگذار در کاهش قدرت منطقه ای ایران توصیه هایی را ارائه کرده است.
در بخش قبل به تشدید فشار حداکثری علیه ایران و تنگ تر کردن دایره تحریم ها تمرکز شد. در این بخش بر لزوم ارائه مشوق های سیاسی، اقتصادی و حتی هسته ای برای ایجاد انگیزه در تهران تاکید شده است.
بررسی مشوقهای بالقوه
تلاش برای اعمال فشار بر ایران در خصوص برنامه هستهای خود موفق نخواهد بود مگر اینکه همراه با پیشنهادی برای افزایش تدریجی مشوقهای اقتصادی به ازای توقف فعالیتهای هستهای ایران، مشارکت در مذاکرات جدی و در نهایت توافق بر سر محدودیتهای برنامه هستهای آن باشد. این مشوقها میتوانند فقط شامل کاهش تحریمها نباشد بلکه، در کنار برداشتن تحریمهای خاص، ممکن است تعهدات سرمایهگذاری مستقیم و افزایش تجارت با کشورهای منطقه را هم در بر بگیرد.
این هدف عمدهای است که ایران در سالهای گذشته برای بهبود روابط خود با کشورهای خلیج فارس دنبال کرده است و در حال حاضر بخشی از آن از جمله روابط تجاری طولانیمدت ایران با امارات متحده عربی وجود دارد. برای تسهیل روابط اقتصادی ایران و کشورهای خلیج فارس، ایالات متحده و اتحادیه اروپا میتوانند توافق تجارت آزاد ایران و کشورهای خلیج فارس را از تحریمها معاف کنند.
گسترش روابط اقتصادی میان ایران، همسایگان خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی به آنها این امکان را میدهد که ایران را برای محدود کردن نفوذ مخرب منطقهای خود تحت فشار قرار دهند.
ایالات متحده و قدرتهای غربی همچنین میتوانند به ایران کمک کنند تا در پروژههای هستهای که خطر گسترش سلاحهای هستهای را به همراه ندارند، همکاری کنند و اهداف ایران را که برای فعالیتهای هستهای غیرنظامی خود مطرح کرده است، برآورده نمایند. این میتواند شامل پروژههای مشترک در زمینه تولید ایزوتوپهای پزشکی، کاربردهای هستهای در کشاورزی و کمک به توسعه و ساخت راکتورهای مقاوم در برابر گسترش سلاحهای هستهای برای تولید انرژی باشد.
ایالات متحده و اتحادیه اروپا همچنین میتوانند متعهد به حمایت از فعالیتهای مشترک ایران و کشورهای خلیج فارس برای تقویت امنیت و ایمنی هستهای شوند، مانند برنامههای آموزشی و تمرینهای مشترک برای مقابله با نگرانیهای مشترک مانند واکنش و کاهش خطرات در صورت وقوع حادثه هستهای یا حمله به یک تاسیسات و حفاظت در برابر تهدیدات داخلی.
تقویت حکمرانی هستهای زمینه دیگری است که ایالات متحده و اروپا میتوانند از آن برای حمایت از کشورهای منطقه استفاده کنند. این میتواند شامل کارگاههای آموزشی برای اجرای معاهداتی مانند «کنوانسیون اصلاحشده حفاظت فیزیکی از مواد هستهای» و دیگر دستورالعملهای امنیت هستهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) باشد.
گسترش همکاریهای هستهای غیرنظامی میان کشورهای منطقه همچنین میتواند روابط بین جوامع علمی و متخصصان را تقویت کند. تعامل میان این جوامع میتواند شفافیت را افزایش دهد و زمینه را برای فعالیتهای هستهای مشترک بیشتر که خطر گسترش سلاحهای هستهای را کاهش میدهد، فراهم آورد، مانند توافقهای دوجانبه یا چندجانبه بر محدودیتهای هستهای و نظارت دقیقتر.
هرگونه ابتکار ایالات متحده در این زمینه باید در مشورت با کشورهای خلیج فارس، به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، انجام شود و باید شامل تعهدات ایالات متحده برای همکاری با این متحدان خلیج فارس در توسعه یا تقویت برنامههای هستهای غیرنظامی آنها باشد (همانطور که قبلاً ذکر شد، کمک ایالات متحده به توسعه برنامه هستهای غیرنظامی یکی از شرایط ریاض برای عادیسازی روابط با اسرائیل است).
مشوقهای سیاسی برای ایران به ازای موافقت با محدودیتهایی بر برنامه هستهای آن میتواند شامل تعهدات کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر، به ادغام بیشتر ایران در مذاکرات رسمی درباره ترتیبات امنیتی منطقهای و همکاری اقتصادی برای تقویت ثبات کشورهای ضعیف باشد.
با این حال، یکپارچگی کامل سیاسی ایران در امور منطقه نه تنها به پیشرفت در عرصه هسته ای بستگی دارد، بلکه به دیدگاه کشورهای عربی مبنی بر اینکه ایران اقدامات تهاجمی خود را مهار می کند - مانند توقیف کشتی ها در خلیج فارس - و حمایت از متحدان شبه نظامی خود در منطقه بستگی دارد.
ادامه دارد
نظر شما