به گزارش تحریریه، فهم ناقص مسئولان کشور از مساله "پول" به رویه ای پرتکرار تبدیل شده و هر از گاهی اظهاراتی غلط بر زبان می آورند و بدتر از آن، فهم اشتباه خود را به ملاک تصمیم گیری تبدیل می کنند که نتایج آن بر زندگی مردم اثر می گذارد.
در تازه ترین نمونه، سیدمسعود میرکاظمی که با مواضع شجاعانه خود توانست بخشی از رانت سنگین دلار 4200 تومانی را پس از 4 سال وارد کردن زیان های سنگین به اقتصاد ملی و سفره مردم ایران حذف کند و باید از وی سپاسگذاری کرد، درباره پرداخت وام ۲۰۰ میلیونی مسکن روستایی که قرار بود پرداخت آن از اول تیرماه آغاز شود، صحبت های کرد که نشان داد ایشان ماهیت موضوع را نمی شناسد، زیرا گفت:
- یک مسیر پرداخت وام این است که به بانکها بنویسیم که این وام جزو بدهی دولت به بانکها باشد که پایه پولی را بالا میبرد و تورم وحشتناکی را به همراه دارد.
- یا اینکه بپذیریم از محل یارانه تامین شود و در مدت 20 سال بازپرداخت وام مذکور، 80 هزار میلیارد تومان بار مالی دارد که باید از یک جایی تامین شود.
- راه دیگر این است که اجازه بدهیم از صندوق مسکن که در قانون دیده شده، مابهالتفاوت سود وام 100 تا 200 میلیون تومانی پرداخت شود، چون وام 100 میلیونی ابلاغ شده است.
- ممکن است برای 100 هزار نفر مسکن را ارزان کنیم، اما این کار برای اقشار جامعه تورم ایجاد میکند. تا منابع مالی تامین نشود نمیتوانیم وام 100 میلیونی مسکن روستایی را به 200 میلیون تومان افزایش دهیم.
- اگر بخواهیم خلق پول نکنیم از مردادماه میتوانیم وام را پرداخت کنیم. وگرنه خیلی راحت است امروز میتوانم یک نامه به بانکها ارسال کنیم و بگوییم این را جزو بدهیهای دولت ببرید. ولی این درست نیست چون دولت عهد کرده که پایه پولی را کنترل کند.
ظاهرا مسعود میرکاظمی واقعیات را کنار گذاشته و با انگاره های ذهنی خود تصمیم گیری می کند. ایشان گمان می کند که الان بانک مرکزی و بانک ها منتظر مانده اند و خلق پول انجام نمی دهند و منتظر دستور رئیسی هستند. در پاسخ به ایشان باید گفت:
- نیازی به این مسیر نیست، و بانک ها به عنوان نهادهای واسطه گر مالی باید سپرده های نزد خود را به همه بخش های شفاف و قانونی اقتصاد، و نه خود و ذی نفعانشان وام بدهند. این فرمول جز ذات نظام بانکی است که در ایران مانند پدیده های حیرت آور با آن برخورد می شود. لطف و صدقه بانک ها نیست.
- اگر از این محل(نامناسب از نظر میرکاظمی) تامین شود و 80 هزار میلیارد تومان در 20 سال بار مالی داشته باشد، یعنی سالی 4 هزار میلیارد تومان، و یا به عبارتی به اندازه خلق پول روزانه بانک ها! آیا روستاییان به عنوان مهمترین تولیدکنندگان کشور به اندازه خلق پول 1 به 365 سالانه از نظام بانکی کشور در حد تامین سرپناه حق ندارند؟
- این روش را اصلا نپردازیم بهتر است چون ماقبل مساله می باشد.
- آیا مسعود میرکاظمی برای این مساله پاسخی دارد که پس چرا بانک ها می توانند بابت ساختن هیچ چیز تورم در 4 دهه اخیر ایجاد کرده و همه اقتصاد را غرق کنند؟
- پایه پولی به طور مرتب بالا می رود، چه شما نامه بنویسید و چه ننویسید. مشکل این است که رئیس سازمان برنامه و بودجه از سازوکارهای حاکم بر بانک مرکزی چیزی نمی داند و فکر می کند بانک ها برای خلق پول جدید به انتظار دستور رئیس جمهور نشسته اند.
در ماههایی که رسانه های ساده و بی خبر و مدیران بی اطلاع بر سر قیمت مرغ و دلار 4200 به عنوان کنترل تورم و کمک به مردم، بحث های شرم آور می کردند. آمار رشد پایه پولی تا دی 1400 رکورد 10 ساله را شکست. آمار بانک مرکزی نشان که روند رشد نقدینگی و پایه پولی به بالاترین حد در ده ماهه نخست؛ در دهه 90 رسید. پایه پولی در دی ماه به 567 هزار میلیارد تومان رسید و 1.29 درصد رشد داشت و 8 هزار میلیارد تومان نسبت به ماه قبل افزایش پیدا کرد. رشد پایه پولی در سال نخست رئیسی از سال نخست روحانی بیشتر بوده است. اینکه میرکاظمی فکر می کند پایه پولی منتظر دستور رئیس جمهور است نشان می دهد که ایشان فکر می کند واقعا سازمان برنامه برای اقتصاد ایران تصمیم گیری می کند و بانک ها از ایشان تبعیت می کنند.
اگر میرکاظمی و دولت سیزدهم رشد پایه پولی را فقط مختص به ساخت مسکن کنند، تورم کمتری حادث می شود تا وضعیت کنونی که رشد پایه پولی بابت کارکرد بانک ها اتفاق می افتد. تقاوت در این است که کسی بر خلق پول افسارگسیخته بانک ها متمرکز نیست، اما انبوهی رسانه های نزدیک به بانک ها به هر خلق پولی که به بخش واقعی و مردمی اقتصاد کمک کند حمله ور می شوند و آنرا باعث تورم معرفی می کنند تا کسی سراغ ریشه اصلی تورم بی پایان در اقتصاد ایران نرود.
دولت به طور دوفاکتو پذیرفته است که بانک ها می توانند سپرده های مردم را هر جور دوست دارند به خود و ذی نفعان شخصی بانک ها وام دهند و بانک مرکزی برای جبران ناترازی آنها پول جدید خلق کند و هیچ تعهدی در برابر متقاضیان غیررانتی وام ندارد و حتی اگر دولت ریسک بانک را تماما در تسهیلات تکلیفی بخرد که یک امتیاز فوق العاده به بانک ها است، بازهم فریاد سر داده و به هر شکل ممکن جلوی آنرا می گیرند، چون با منابع خود وارد بازارهای سفته بازانه می شوند و کسری متعاقب آنرا با بازی پانزی جبران می کنند. به همین دلیل است که تا میزان وام دهی بانک ها افزایش می یابد؛ مانند بهار 1401؛ شاهد جهش در قیمت مسکن و نابسامانی در بازارها هستیم، چون وام ها را وارد خرید دارایی های موجود می کنند و ثروت خلق نمی نمایند.
جناب میرکاظمی!
پول خوب باعث تورم نمی شود و پول پدیده ای خنثی و بی اثر نیست. این "پول بد" و "پول زشت" است که باعث تورم می شود و در ایران زشت ترین نوع پول خلق می شود که باعث شده است بالاترین تورم جهانی را بدون توقف در چندین دهه متوالی داشته باشیم. مگر بانک ها در این 32 سال به مسکن روستایی وام داده اند که رکوردهای تورم را شکسته اند؟ مگر در سال گذشته به مسکن و یا مسکن روستایی وامی داده شد که تورم تولیدکننده به 100 درصد و تورم نقطه ای به 67 درصد رسید؟
راهکار اول این است که بانک ها به طور منطقی به متقاضیان روستایی از محل منابع موجود یا همان سپرده ها، به روستاییان که خوش حساب ترین ایرانیان در وام گیری هستند وام دهند. ناگفته نماند که تاکنون نیمی از مردم ایران هرگز وام بانکی نگرفته اند.
راهکار دوم این است که پول پرقدرتی که خلق می شود(با دستور رئیس جمهور و یا بدون رئیس جمهور و نیازی به دستور نیست و دارد خلق می شود) را صرف ساخت مسکن کنید که دقیقترین اصابت به هدف را در بین تمام بخش های اقتصاد کشور دارد.
در فروردین و اردیبهشت سال 1401 رشد پایه پولی 2.3 درصد در ماه بوده است. از این محل وامی نه به روستایی و نه به صنعتگر و ... پرداخت نشده است، و کسی هم از رئیسی و میرکاظمی دستور و پاراف نامه نگرفته است.
ضروری است مدیران ارشد کشور بر فهم مکانیسم های پول و بانک در ایران مداقه کنند و گرفتار در کلیشه ها و ساختارهای ذهنی باقی نمانند، که در غیر اینصورت نتیجه ای بهتر از دولت قبل نخواهند گرفت.
پایان/
نظر شما