به گزارش تحریریه، فرشاد مقیمی مدیرعامل ایران خودرو در جریان بازدید افشین نادری شریف معاون وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از مراکز تحقیقاتی ایران خودرو شامل شرکت دانشبنیان جتکو و همچنین مرکز تحقیق، توسعه و تکوین محصولات ایران خودرو، مباحثی را درباره طراحی خودروهای برقی و پلتفورم های جدید مطرح کرد که نشان می دهد صنعت خودرو کشور به مانند یک صنعت بررسی نشده و با آن به مثابه جایی برای نمایش های سیاسی برخورد می شود، اگرچه معنای این گزاره این نیست که مدیران خودروسازی کشور همگی به دنبال نمایش های سیاسی هستند، اما فضای صنعت خودرو ایران آغشته به نمایش های سیاسی شده است و مباحث ریشه ای در آن جایی ندارد.
شریفی و مقیمی محورهای:
- طراحی و تولید موتور و همچنین طراحی و تولید نمونه خودروهای برقی نشان از توان و عزم این شرکت برای پیشرفت و رسیدن به افقهای بالاتر دارد.
- ارایه پلتفرمهای جدید در کنار بهرهگیری از دانش روز و استفاده از توان داخلی، با همکاری وزارت دفاع برای ارایه فناوریهای مورد نیاز شرکت های خودروساز در زمینه های مختلف.
- کاهش ارزبری ۳۰۴ میلیون یورویی ایران خودرو از سال ۹۸ تاکنون.
- ایران خودرو قراردادهای متعددی با شرکتهای دانش بینان و قطعه ساز منعقد کرده که سهم وزارت دفاع، ۱۷ قرارداد داخلیسازی قطعات است که در حال اجرا و تولید است.
- نهضت ساخت داخل، در همکاری و تعامل مطلوب با صنایع دفاعی، شرکتهای دانش بنیان، سازمان هوا فضا و شرکتهای قطعهساز با هدف کاهش ارزبری تولید درحال انجام است.
را مطرح کردند که باید با دیدگاه مبتنی بر پیوند دوسویه دانش و هزینه بررسی شود تا به گزاره ای معنی دار تبدیل شود، زیرا در غیر این صورت قابلیت ارزشگذاری ندارد.
کمک دانش نظامی به صنعت به طور کلی و صنعت خودروسازی یک واقعیت است و در تمام جهان بالاترین فناوری به نیروهای نظامی تعلق دارد که در صورت سرریز به بخش های غیرنظامی باعث ارتقا صنعت خواهد شد و اینکه در ایران این مساله وجود دارد جای مسرت و نویدبخش خبرهای خوب در آینده است، اما نباید باعث ایجاد فضای غیرواقعی شده و اشتباه سیاستگذار را به دنبال داشته باشد، زیرا در نهایت آسیب آن به همان صنعتی می رسد که قرار بود به آن کمک شود.
مسائلی مانند کاهش ارزبری از سال 98 تاکنون و ... مسائلی مدیریتی است و می تواند جای تقدیر داشته باشد، اما نقد میز کسب و کار تحریریه به سخنان فرشاد مقیمی مدیرعامل محترم ایران خودرو این است که گویا نامبرده دید جامعی از منطق کارکردی صنعت خودرو با توجه به متغیر تعیین کننده بازار خودرو ندارد. برای درک بهتر موضوع به هزینه های لازم برای طراحی پلتفورم های برقی در یکی از خودروسازان بزرگ دنیا یعنی فولکس واگن آلمان می پردازیم تا مشخص شود که آیا ادعای مقیمی منطقی است و یا باید یک شوخی با خودروهای برقی قلمداد شود.
گروه فولکس واگن برای تسریع در توسعه پلتفرم جدید و ایجاد یک معماری که نسخه ارتقا یافته همه موردهای قبلی است، نزدیک به یک میلیارد دلار برای ساخت یک مرکز تحقیق و توسعه جدید در ولفسبورگ آلمان سرمایه گذاری می کند. انتظار می رود اولین خودروهایی که بر این معماری سوار میشوند در سال ۲۰۲۶ وارد عرصه تولید شوند. برای مهندسی این پلتفرم کارهای زیادی باید انجام شود اما پس از پایان کار، فولکس واگن آن را در دسترس سایر خودروسازان قرار می دهد تا از آن استفاده کنند، همانطور که معماری فعلی MEB را در اختیار دیگران قرار داد. پلتفرم سیستم های مقیاس پذیر برای کاهش شدید پیچیدگی معماری های قبلی طراحی شده است. انتظار میرود که این پلتفرم جایگزین پلتفرم های MQB، MSB، MEB، PPE، MLB، NHL و NBA به روز و ترکیب شود و به گروه فولکسواگن یک معماری یکپارچه خودروهای الکتریکی برای کل مجموعههای خودروسازی اش بدهد.
پلتفرم سیستم های مقیاس پذیر باید از خودروهای برندهای بازار این مجموعه مانند فولکس واگن و اشکودا و همچنین محصولاتی از برندهای معتبر از جمله آئودی و احتمالا حتی بنتلی پشتیبانی کند. «هربرت دیس» مدیر عامل گروه فولکس واگن، در جریان ارائه آنلاین خودروی جدید، گفت که در حال ایجاد جامع ترین مجموعه خودروهای برقی در تجارت است، نمونه ای که تا حد زیادی توسط پلتفرم سیستم های مقیاس پذیر پشتیبانی می شود.
جدا از تطبیق پذیری در صنعت، جزئیات فنی بسیار اندکی در مورد این پلتفرم به اشتراک گذاشته شد. با این حال، دیس اشاره کرد که ۱۰۰ درصد این روند الکتریکی خواهد بود و از طیف وسیعی از مدل ها از ۸۵ تا ۸۵۰ کیلووات و احتمالا انواع مختلفی همچون هاچبک های ساده گرفته تا سدان های کالیبری پرچمدار را پشتیبانی میکند.
هزینه لازم برای یک پلتفرم الکتریکی همراه با برخی طراحی های ضروری 1 میلیارد دلار است. آیا ایران خودرو چنین توانی برای سرمایه گذاری دارد و یا می تواند کیفیتی قابل استفاده را با هزینه پایینتر به دست بیاورد و عملیاتی کند؟
عدم ارائه هرگونه توضیحی از طرف مدیران خودرویی کشور درباره داده های مبتنی بر تامین مالی برای طراحی و توسعه در صنعت خودرو و مانورهای فراوان بر مباحث فنی نشان می دهد که رابطه دانش و منطق مالی به درستی فهم نشده و به نوعی در خلا برنامه ریزی می شود.
چطور ممکن است برای ایجاد طراحی و تولید نمونه های مدرن در صنعت به شدت رقابتی خودروسازی و خودروهای برقی، به منطق تامین مالی فکر نشده باشد. درحالیکه شرکت های خودروسازی در یک بازار مبتنی بر انحصار چندجانبه فعالیت می کنند که اگرچه تعداد زیادی نیستند و هزینه های بالای تحقیق و توسعه منجر به ادغام های پیاپی و اندک شدن تعداد تولیدکنندگان شده است، اما به دلیل رقابت فشرده شرکت های باقی مانده، با قیمت های رقابتی فعالیت می کنند.
پایان/
نظر شما