«گنبد آهنین ترامپ»؛ نگاهی نو به امنیت یا تکرار پروژه جنگ ستارگان؟

باآنکه اندیشکده های محافظه کار «گنبد آهنین» مورد نظر «دونالد ترامپ» را نگاهی امروزین به پدیده امنیت تفسیر می کنند اما تحلیلگران آن را نسخه جدیدی از پروژه جنگ ستارگان «رونالد ریگان» می دانند.

به گزارش تحریریه، نشنال اینترست در تحیل با عنوان «گنبد آهنین برای آمریکا: نگاهی نو به دفاع از قلمروی آمریکا» آورده است: پیشنهاد «گنبد آهنین برای آمریکا» فرصتی بزرگ برای بازاندیشی فراهم می‌آورد، تا ایالات متحده فرهنگ و فرآیندهای خود را با چشم‌انداز استراتژیکی که امروز با آن مواجه است، تطبیق دهد.

ایالات متحده به‌طور روزانه و مداوم در معرض حملات سایبری و جنگ اطلاعاتی قرار دارد. هم‌زمان، سرزمین آمریکا با تهدیدهای چندجانبه‌ای روبه‌روست که از سوی دشمنانی بالقوه با توانایی به‌کارگیری طیفی از سیستم‌های تسلیحاتی نسل جدید، از جمله پهپادها و موشک‌های بالستیک، کروز و مافوق صوت، متوجه آن است. هر یک از این تهدیدات می‌توانند از بسترهای هوایی، زمینی، دریایی، زیرسطحی یا حتی فضایی و از تقریباً هر جهت ممکن شلیک شوند. با پیشرفت مداوم فناوری و ظهور هوش مصنوعی، تهدیدات علیه سرزمین آمریکا با نرخ تصاعدی افزایش خواهند یافت. دشمنان هم‌اکنون در حال کاشت مخفیانه بدافزارها—اسب‌های تروجان مدرن—در داخل و اطراف زیرساخت‌های حیاتی ما هستند تا در زمان بحران یا درگیری احتمالی، از آن‌ها بهره‌برداری کنند.

در ۲۷ ژانویه ۲۰۲۵، کاخ سفید یک فرمان اجرایی جدید با عنوان «گنبد آهنین برای آمریکا» صادر کرد. از زمان انتشار این فرمان، بحث‌ها و توجهات بسیاری به آن معطوف شده است. متأسفانه، بخش زیادی از این بحث‌ها بر سیستم‌های قدیمی و جزیره‌ای متمرکز شده‌اند که برای تهدیدات گذشته طراحی شده بودند. برخی دیگر پیشنهاد داده‌اند که راه‌حل باید کاملاً مبتنی بر فضا باشد—راه‌حلی پرهزینه، زمان‌بر و احتمالاً ناکافی. در عوض، اکنون زمان اتخاذ رویکردی جامع و کل‌نگر در دفاع از سرزمین فرا رسیده است—رویکردی که طیف کامل تهدیدات کنونی و آتی را در نظر بگیرد.

روش‌های گوناگون برای مقابله با تهدیدات

به‌جای تمرکز مستقیم بر روی راه‌حل‌های مبتنی بر سیستم‌های تسلیحاتی خاص، واشنگتن ابتدا باید به‌عنوان یک سیاست کلان، زیرساخت‌های حیاتی‌ای را که باید از آن‌ها دفاع شود، و همچنین بازیگران و تهدیدات محتمل را تعریف کند. دفاع از کل سرزمین آمریکای شمالی در برابر تمامی تهدیدات نه واقع‌بینانه است، نه مقرون‌به‌صرفه، و مهم‌تر از آن، ضرورتی هم ندارد.

مسائل سیاسی نیز بی‌شک این مشکل را پیچیده‌تر خواهند کرد. برای مثال، صرف ۱ میلیارد دلار برای پروژه‌های بیهوده جهت دفاع از زیرساخت‌های غیرحیاتی در ایالتی با نفوذ سیاسی می‌تواند اتلاف منابع باشد—اما تخصیص همان مبلغ برای دفاع از پایتخت یا دیگر زیرساخت‌های حیاتی کشور ممکن است به‌شدت ناکافی باشد.

«گنبد آهنین ترامپ»؛ نگاهی نو به امنیت یا تکرار پروژه جنگ ستارگان؟

دفاع نباید صرفاً به راه‌حل‌های پرهزینه و مرگبار مانند موشک‌های سطح‌به‌هوا و هوابه‌هوا محدود شود. برخی از زیرساخت‌های حیاتی بی‌شک به این نوع دفاع نظامی سنتی نیاز خواهند داشت. اما باید رویکرد جدیدی روی میز گذاشته شود که تمرکز بیشتری بر بازدارندگی از طریق انکار تهدیدات داشته باشد. استحکام فیزیکی ساده و پراکندگی اهداف نظامی بالقوه، افزایش تاب‌آوری سایبری، و استفاده از طیف الکترومغناطیسی —مانند ایجاد اختلال و فریب تهدیدات از طریق جنگ الکترونیکی— باید به‌سرعت توسعه یافته و یکپارچه شوند. همچنین، اقدامات پیشگیرانه احتمالی، مانند ممانعت از ورود تهدیدات به زنجیره تأمین، باید مورد بررسی قرار گیرند.

برای سال‌ها، کشور ما سیستم‌های پراکنده‌ای را برای مقابله با تهدیدات خاص در حوزه‌های مشخص مستقر کرده است. دشمنان در هر نوبت با توسعه توانمندی‌هایی که از شکاف‌های بین این سیستم‌ها بهره می‌برند، واکنش نشان داده‌اند. به‌رای نمونه، وسیله‌های پروازی مافوق صوت (HGVs) که با سرعت‌های فوق‌العاده بالا درون جو حرکت می‌کنند، راهکار روسیه و چین برای غلبه بر سیستم دفاع موشکی «رهگیری در میانه مسیر» (GMD) بود که توسط پنتاگون برای انهدام موشک‌های بالستیک کشورهای متخاصم در خارج از جو زمین طراحی شده است.

برخی قابلیت‌های دفاعی هم‌اکنون وجود دارند، اما اغلب برای شناسایی یک تهدید خاص طراحی شده‌اند. برای مقابله با چالش‌های نوظهور و تهدیدات کنونی، برخی سیستم‌ها و قابلیت‌های کاملاً جدید باید طراحی و یکپارچه شوند تا بتوانند تهدیدات متعدد را شناسایی کرده و آگاهی لازم از حوزه‌های مختلف را فراهم آورند. سپس، این تهدیدات باید به‌طور هم‌زمان در حوزه‌های مختلف خنثی شوند.

ما باید تهدیدات را شناسایی کنیم، داده‌ها را به اشتراک بگذاریم و اولویت‌ها را مشخص کنیم. اولین گام ضروری، اشتراک‌گذاری و اتصال داده‌های آگاهی از حوزه‌های مختلف، از فضا تا اعماق دریا، در سراسر ساختارهای بوروکراتیک و با متحدان و شرکا است.

امروزه، بخش زیادی از این داده‌ها به دلیل محدودیت‌های امنیتی به‌صورت مجزا باقی مانده‌اند و این امر مانع از جمع‌آوری و توزیع اطلاعات حیاتی میان سازمان‌های دولتی، متحدان و شرکا می‌شود. ترکیب و اشتراک داده‌ها با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی و سپس در دسترس قرار دادن آن برای کاربران مجاز، باید نخستین گام اساسی باشد. یکپارچه‌سازی این اطلاعات باعث درک بهتری از شکاف‌ها و نواقص در توانایی ما برای شناسایی و ردیابی تهدیدات ورودی خواهد شد. دستیابی به این تصویر برای برنامه‌ریزی و تخصیص بودجه برای قابلیت‌های آینده ضروری است. چالش اصلی در اینجا بیشتر فرهنگی است تا فنی: تبدیل یک ساختار بوروکراتیک جزیره‌ای به سیستمی که اطلاعات را به اشتراک گذاشته و یکپارچه کند. تنها رهبری قاطع می‌تواند این مشکل بوروکراتیک را به‌طور قاطع حل کند.

ستون فقرات امنیت ملی کشور، ثباتی است که از طریق نیروی هسته‌ای استراتژیک آن تأمین می‌شود. مهم‌ترین مأموریت برای تضمین این ثبات، هشداردهی به تهدیدات و ارزیابی حملات است. این مأموریت به مقامات فرماندهی ملی امکان می‌دهد تا مسئولیت تداوم دولت را اجرا کرده و بقای نیروهای هسته‌ای، از جمله سیستم‌های فرماندهی و کنترل پشتیبان که برای ثبات و بازدارندگی استراتژیک حیاتی هستند، تضمین کنند.

سیستم‌های قدیمی که امروزه برای هشدار حملات موشک‌های بالستیک دوران شوروی طراحی شده بودند، اکنون با چالش‌هایی از سوی موشک‌های بالستیک مدرن با قابلیت مانور، سلاح‌های مافوق صوت، موشک‌های کروز پنهان‌کار و سایر سیستم‌هایی مواجه هستند که می‌توانند از هر جهتی به آمریکای شمالی نزدیک شوند. سیستم‌های آینده باید توانایی شناسایی ۳۶۰ درجه‌ای و حتی جهانی تهدیدات ورودی را داشته باشند تا هشدار زودهنگام از حملات را تضمین کنند.

«گنبد آهنین ترامپ»؛ نگاهی نو به امنیت یا تکرار پروژه جنگ ستارگان؟

شناسایی تهدید به‌تنهایی برای بازدارندگی از دشمنان کشور کافی نیست. ایالات متحده باید قابلیت ردیابی و نابودی تهدیدات ورودی را در تمامی حوزه‌ها نیز داشته باشد. حفظ ردیابی مداوم تهدیدات، امکان تخصیص به‌موقع منابع لازم برای دفاع را فراهم می‌کند. حتی پهپادهای کوچک، مانند آن‌هایی که اخیراً در نیوجرسی و بسیاری از مناطق دیگر مشاهده شده‌اند، به یک سیستم ردیابی و مقابله نیاز خواهند داشت.

برای همه تهدیدات یک راه‌حل واحد وجود ندارد. دفاع از زیرساخت‌های حیاتی در برابر طیف گسترده‌ای از تهدیدات، مستلزم ترکیبی از سیستم‌های جدید و موجود است، چه سیستم‌های فیزیکی (کینتیکی) و چه غیرکینتیکی. برای مثال، برای مقابله با زیردریایی‌های متخاصم، می‌توان از هواپیماهای گشت دریایی سرنشین‌دار و بدون سرنشین، کشتی‌های جنگی ضدزیردریایی، و زیردریایی‌های تهاجمی استفاده کرد. برای مقابله با ده‌ها موشک کروز دشمن، ممکن است ترکیبی از جنگنده‌های هوایی، موشک‌های زمینی و سیستم‌های غیرکینتیکی جدید برای اختلال و ایجاد اخلال در سامانه‌های هدایت موشک‌ها مورد نیاز باشد.

استقرار سیستم‌های دفاعی باید حساب‌شده باشد. سیاست‌گذاران استراتژیک باید اولویت‌بندی کنند که از چه چیزی باید دفاع شود. شاید چالش بزرگ‌تر این باشد که تصمیم بگیرند کدام زیرساخت‌های کم‌خطرتر، که قبلاً مقاوم‌سازی شده‌اند، باید بدون حفاظت ویژه در برابر حملات مقاومت کنند تا منابع دفاعی محدود به مناطق ضروری‌تر تخصیص یابد.

این رویکرد جامع و چشم‌انداز کل‌نگر، علمی‌تخیلی نیست. بلکه واقعی، دست‌یافتنی و مقرون‌به‌صرفه است. اجرای آن به حسگرهای فضابنیاد جدید برای ردیابی و هشدار موشکی نیاز خواهد داشت که برخی از آن‌ها هم‌اکنون در دست توسعه هستند. همچنین، به حسگرهای زمینی جدید برای پوشش ۳۶۰ درجه‌ای هشدار و دفاع، و همچنین افزایش تاب‌آوری سیستم نیاز است—همگی این‌ها با فناوری‌های امروزی امکان‌پذیر است.»

چالش واقعی، فرهنگ و فرآیندهای قدیمی تأمین تجهیزات و بودجه است. واشنگتن باید به‌سرعت اقدام کند تا داده‌ها را در دسترس قرار داده و امکان اشتراک‌گذاری اطلاعات را در میان مجموعه‌ای از سیستم‌ها و کاربران فراهم سازد. فرآیند بودجه‌ریزی که در دوران صنعتی و آنالوگ مؤثر بود، باید برای انعکاس محیط امروزی که مبتنی بر نرم‌افزار و داده است، تطبیق یابد، جایی که نوآوری بسیار سریع‌تر از روند فعلی تخصیص بودجه رخ می‌دهد. در نهایت، کل فرآیند تأمین تجهیزات باید متحول شود، همان‌گونه که اوکراینی‌ها موفق به انجام آن شدند، از یک فرآیند گام‌به‌گام و سریالی به رویکردی موازی، تکرارشونده و مشارکتی تغییر کند.

به‌طور خلاصه، پیشنهاد «گنبد آهنین برای آمریکا» فرصتی بزرگ برای تفکر متفاوت ایجاد می‌کند تا ایالات متحده فرهنگ و فرآیندهای خود را با چشم‌انداز استراتژیکی که امروز با آن مواجه است، تطبیق دهد. پنتاگون نمی‌تواند صرفاً تجهیزات گذشته را بیشتر بخرد، بلکه باید به‌صورت پویا برای آینده سازگار شود.

پایان/

۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 31862

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 5 + 7 =