پیشروی سریع نیروهای هیئت تحریر الشام که شباهت عجیبی به تحرکات نیروهای واکنش سریع سودان دارد برآیند خلا قدرتی است که در یکسال گذشته در شمال سوریه وجود داشته است.
بخشی از این خلا قدرت، مربوط به فرسایش ارتش سوریه در طول ۱۵ سال بحران سراسری است.
دستوپنجه نرم کردن با لایههای پیچیدهای از بحران های سیاسی و اجتماعی به همراه صدها مورد تهاجم هوایی اسراییل به تاسیسات و زیرساختهای نظامی باعث شده که ارتش سوریه در اصل یک ارتش فرسوده باشد. از سوی دیگر نیروهای مقاومت نیز در طول ۱۴ ماه گذشته اولویت خود را نزاع با اسراییل تعریف کردهاند و همین باعث تراکم نیروها و نفرات در جنوب لبنان و محور جولان شده است.
در مورد روسیه هم ماموریت اصلی برای گروه واگنر، پرونده اوکراین و قاره آفریقاست. با آغاز جنگ اوکراین بخش مهمی از نیروهای روسیه خاک سوریه را ترک کردند.
در کنار "خلا امنیتی" در شمال سوریه شاهد هستیم که ناتو و با درجهای از تخفیف، ترکیه از چنین حرکتی ذینفع هستند. ترکیه با وجود روابط پرنوسان با تحریرالشام و اینکه معارض همسویی گروه های کُرد SDF و YPG با دولت سوریه است و بحران موجود را به معنی همکاری بیشتر دولت اسد و کردها تفسیر می کند؛
ولی از ایجاد حریم در شمال سوریه بدلیل سیاست اسکان آوارگان ذینفع است و نزاع ارتشملی با SDF را مکمل پیشروی جولانی میبیند.
از سوی دیگر ناتو هم بدنبال ایجاد جبهه جدیدی علیه ایران و روسیه در خاک سوریه است که سفر گذشته مستشاران اوکراینی به ادلب از این منظر معنا مییابد.
در نهایت حرکت نیروهای هیئت تحریر را می توان به معنی آخرین مینگذاریهای بایدن بین پوتین و ترامپ تنها چند هفته مانده به ترک کاخسفید تحلیل کرد؛ مینگذاری قبلی بایدن مربوط به اعطای مجوز به زلنسکی جهت حمله موشکی بردبلند به خاک روسیه است و حال تحرک اخیر تحریرالشام نیز در همین جهت قابل تفسیر می باشد.
نظر شما