تشکیلات خودگردان از ریاض خواسته تا برخی خواسته های آنها را در رابطه احتمالی آینده با اسرائیل پیگیری نمایند، خواسته هایی که بر مبنای گسترش کنترل تشکیلات خودگردان بر برخی مناطق از سرزمین های اشغالی می باشد.
این خواسته از نظر سیاسی معنای دیگری نیز دارند و آن وجاهت بخشیدن به مذاکرات عربستان و اسرائیل و عادی سازی روابط میان آنها است. مسئله فلسطین یکی از مهمترین چالش های سعودی ها در عادی سازی روابط با اسرائیل است و تشکیلات خودگردان قصد دارد تا با ورود خود به این بازی و ایفای نقش، علاوه بر امتیازگیری، این چالش را برای عربستانی ها مرتفع نماید تا ریاض هم در عرصه داخلی و در برابر افکار عمومی و هم در عرصه بین المللی و در برابر سایر کشورهای عربی بتواند به توجیه عادی سازی بپردازد.
موضع ایران اما مشخص است، رهبر ایران در سخنرانی ای در واکنش به تلاش ها برای عادی سازی روابط میان کشورهای منطقه و اسرائیل، اسرائیل را غاصب و در حال مرگ و مسئله عادی سازی را یک قمار و شرطبندی بر روی اسب بازنده خواند و از این موضع گیری به عنوان نظر قطعی جمهوری اسلامی نام برد.
در حالی که جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی سیاست خارجی خود قصد ندارد تا روابط خود با کشورهای منطقه را دچار خدشه کند این سخنان را می توان به مثابه نصیحتی برای کشورهای منطقه قلمداد کرد.
اما در این وضعیت یک دوگانه حساس پیش روی سیاست خارجی دولت مسعود پزشکیان خواهد بود. دولت چهاردهم باید روابط خود با کشورهای همسایه بخصوص عربستان سعودی را به نوعی تدوین کند که از یک سو منجر به ثبات منطقه ای شود و از سوی دیگر اجازه ندهد نزدیک شدن احتمالی ریاض به تل آویو سبب ایفای نقشی بر خلاف منافع ایران در منطقه از سوی ریاض شود.
روابط ایران و عربستان سال ها دچار خدشه بوده و در یک سال گذشته این تیرگی جای خود را به روابطی داده که هنوز به شرایط آرمانی خود نرسیده اما هر دو کشور می دانند روابط نزدیک آنها و احترام به منافع یکدیگر از ملزومات حفظ ثبات در سراسر منطقه می باشد.
حقیقت این است که خاورمیانه بیش از هر منطقه دیگری در هر جای جهان مستعد آشوب است. وجود قدرت های متعدد منطقه ای سبب پدید آمدن تضاد منافع و بعضا تقابل پاندولی میان این قدرت ها شده و در کنار آن، تضادهای قومی و مذهبی که ریشه در تاریخ خاورمیانه دارند سبب شده تا پارامتر امنیت به مهمترین عامل تصمیم گیری سران کشورهای منطقه تبدیل شود. اما این مسئله نباید به یک مستمسک در جهت جبهه گیری بر علیه ریاض از سوی تهران تبدیل شود، بلکه باید دلیلی باشد بر لزوم مهار این کشور و تغییر سیاست ها از موازنه تهدید به موازنه قدرت و ایجاد وابستگی متقابل. مردان سیاست خارجی ایران با درک صحیح این مورد می توانند با ایجاد وابستگی متقابل بر اساس منافع امنیتی و حتی اقتصادی مشترک میان ایران و عربستان به عنوان دو گرانیگاه سیاسی و مذهبی خاورمیانه، در وهله نخست از نزدیک شدن عمیق سیاسی این کشور به اسرائیل جلوگیری کنند و در وهله دوم به عربستان اجازه نقش آفرینی بر اساس منافع اسرائیل را ندهند.
بر این اساس، تنش زدایی و نگاه داشتن روابط میان دو کشور به شکل دوستانه حتی در سطح، سبب خواهد شد تا ایران با فراغ خاطر به اهداف بزرگ تر و مهم تر خود در عرصه بین الملل اندیشیده و از ورود به بازی دوگانه تقابل با عربستانی ها خودداری نماید.
پایان
نظر شما