بریکس؛ از قدرت نمادین تا قطب مالی واقعی در دنیای مدرن

یکی از چالش‌های کلیدی و اهداف استراتژیک احتمالی برای آینده بریکس، نقش آن در روند جاری دلارزدایی نظام مالی جهانی است.

به گزارش تحریریه، روسیه امسال میزبان نشست بریکس در ماه اکتبر در کازان خواهد بود. محافل دولتی، وزارتخانه‌ها و سازمان‌های غیردولتی روسیه همگی در حال آماده شدن برای اجلاس هستند. این رویداد کلیدی سیاست خارجی روسیه در سال جاری تلقی‌ می‌شود. از آنجایی که اعضای جدید برای پیوستن به این باشگاه دعوت شده‌اند، مهمترین سوال سیاسی‌ می‌تواند در رابطه با همبستگی بیشتر بین کشورهای بریکس پس از توسعه باشد. آنها باید با ساختار موجود در دستور کار کشورهای بریکس سازگار شوند. بنابراین، همبستگی اعضا عامل کلیدی است که‌ می‌تواند توسط روسیه پیشنهاد شود و می‌تواند در سال‌های آینده در ریاست‌های دیگر ‌بریکس توسعه یابد.

در حال حاضر، اگر ‌بریکس را به عنوان یک ساختار نهادی ببینیم، به عنوان نمادی از توافق یا همکاری در میان کشورهای بزرگ غیر غربی بسیار مهم است. همه اعلامیه‌های سالانه اجلاس بریکس در ترویج مجموعه‌ای از ارزش‌ها، مجموعه‌ای از اصول جدید برای همکاری، عدالت و برابری در روابط بین‌الملل، مبارزه با فقر و غیره، و برای پیشنهاد برخی تصمیم‌های جدید بسیار مهم هستند. در میان کشورهای غیر غربی ارزش نمادین ‌بریکس با این واقعیت تقویت شد که بلافاصله پس از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، بسیاری از کشورهای غیر غربی دیگر تمایل خود را برای پیوستن به بریکس ابراز کردند. این کشورها قبلاً چنین کاری نکرده بودند، اما اکنون در یک وضعیت ژئوپلیتیکی کاملاً تغییر یافته، تصمیم گرفتند که عضویت در باشگاه سیاسی اصلی غیرغربی با منافع ملی آنها سازگارتر است.

بنابراین، جذابیت و قدرت نمادین بریکس، بدون شک یک واقعیت زندگی سیاسی در جهان کنونی است. با این حال، ما باید بپرسیم که آیا امکان توسعه (و در صورت لزوم تغییر) بریکس برای تبدیل آن به یک قدرت سیاسی، اقتصادی و مالی واقعی‌تر و کارآمدتر در سطح جهانی وجود دارد یا خیر. برای رسیدن به این هدف، آنچه مهم است، تقویت همبستگی داخلی در بین اعضای بریکس است. برای اینکه یک ساختار بین‌المللی بتواند در سطح جهانی مؤثر باشد، در شرایط کنونی، قدرت سازمان‌ها فقط نشان‌دهنده این نیست که ارزش‌های نمادین خوبی در بیانیه‌های اجلاس سران نوشته شده است؛ همبستگی واقعی از نظر سیاسی و اقتصادی باید بین اعضا وجود داشته باشد.

اگر بریکس را با بسیاری از قالب‌های دیگر مانند G7 در غرب مقایسه کنیم، هنوز در ابتدای فرآیند خود هستیم. اکنون چندین سال است که بریکس بانک توسعه جدید را به عنوان یک موسسه مالی جدید اداره‌ می‌کند. این یک گام مهم (اما تنها اولین) در راه تبدیل بریکس از یک قدرت نمادین به یک قدرت واقعی است. چنین قدرتی می‌تواند ابزارها و سازوکارهای غیرغربی را برای حمایت و حفظ استراتژی‌ها و پروژه‌های توسعه در کشورهای جنوب جهانی و غیرغربی فراهم کند.

در این زمینه، یکی از چالش‌های کلیدی و اهداف استراتژیک احتمالی برای آینده بریکس، نقش آن در روند جاری دلارزدایی نظام مالی جهانی است.

موضوع دلارزدایی اخیراً به طور فزاینده‌ای در جامعه کارشناسی و حرفه‌ای مطرح شده است. اقدامات ایالات متحده و سایر کشورهای غربی برای مسدود کردن دارایی‌های روسیه و مصادره احتمالی آنها تأثیر جدی بر اعتماد به ابزارهای مالی دلاری در سایر کشورها داشته است. تعداد مبادلات تجاری بین‌المللی که نه به دلار، بلکه با ارزهای ملی انجام‌ می‌شود، هم به صورت متناسب و هم به صورت مطلق در حال رشد است. این روند احتمالا در میان مدت ادامه خواهد داشت.

از سوی دیگر، از دیرباز دلارزدایی به عنوان یک هدف مطلوب به ویژه در کشورهای غیرغربی و در حال توسعه مطرح شده است. با این حال، وضعیت به طور کلی، یکسان است. آیا با توجه به تغییر شرایط ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی‌ می‌توان کاری در این زمینه انجام داد؟ آیا کشورهای غیرغربی و جنوبی جهانی اراده سیاسی کافی برای این کار دارند؟ آیا جامعه تجاری در این کشورها از این روند حمایت خواهند کرد؟ همه این سوالات بسیار مهم به نظر می‌رسند.

در این زمینه، علاقه طبیعی به فعالیت‌ها و ابتکارات بریکس در بخش مالی جلب‌ می‌شود. در آستانه اجلاس بریکس در آفریقای جنوبی،‌ یک بحث رسانه‌ای و کارشناسی بسیار جالب درگرفت که ماهیت آن این بود که در شرایط تغییر ناپذیر دنیای مدرن، برای بریکس مطلوب است که گامی کیفی جدید در سیاست مالی خود از طریق تعیین هدف میان مدت ایجاد یک واحد پولی بریکس، یا فکر کردن از طریق مکانیسم‌هایی برای ایجاد یک سبد ارزی از ارزهای کشورهای بریکس و همچنین مکانیسم‌ها و سیستم‌های پرداخت خود، بر دارد.

در پس زمینه این گفتگوها، نتایج واقعی اجلاس سران بریکس سال گذشته در ژوهانسبورگ بسیار متواضع‌تر بود. اگر در حوزه سیاسی، بریکس یک برنامه واقعاً بزرگ و بلندپروازانه را برای گسترش عضویت خود ارائه کرد، در مورد مسائل مالی، اجلاس تنها به دستور دادن به وزیران دارایی کشورهای عضو بریکس برای کار روی موضوع افزایش کارایی تسویه حساب‌ها به ارزهای ملی در تجارت بین اعضای بریکس محدود شد. در اسناد رسمی اجلاس سال گذشته، هیچ اشاره‌ای به ارز واحد (حتی به عنوان یک هدف گسترده) نشده بود. بنابراین، انتظارات فوق قبل از اجرای آن بسیار بالا و حداقل در این مرحله از توسعه، شاید غیر واقعی بود.

بریکس؛ از قدرت نمادین تا قطب مالی واقعی در دنیای مدرن

دلیل این امر، به نظر ما، ممکن است در این واقعیت نهفته باشد که هیچ یک از کشورهای بریکس حاضر نیستند از کنترل کامل حاکمیت بر ارزهای خود چشم پوشی کنند. بعید است این وضعیت در آینده نزدیک تغییر کند. علاوه بر این، همانطور که تجربه اتحادیه اروپا در معرفی یورو نشان‌ می‌دهد، برای اینکه ارز واحد باثبات و موثر باشد، لازم است سیستم‌های بودجه‌ای، مالیاتی و به طور کلی مالی کشورهای شرکت کننده هماهنگ شود. به نظر می‌رسد برای بریکس در این مرحله از توسعه خود و باز هم تکرار می‌کنیم، با توجه به سطح همبستگی که گاه فراتر از اعلام ارزش‌های نمادین نمی‌رود، این نیز یک کار غیرواقعی است.

در این راستا این سوال مطرح‌ می‌شود که آیا می‌توان در این زمینه در کنار تسهیل استفاده از ارزهای ملی کاری انجام داد؟ اکنون پیش از اجلاس بریکس در روسیه‌ می‌توان بحث کارشناسی جدیدی را در این زمینه مشاهده کرد. یکی از پیشنهاداتی که در حال حاضر مطرح‌ می‌شود، مربوط به معرفی و توزیع ارزهای دیجیتال توسط کشورهای بریکس است. مجموعه‌ای از این ارزهای دیجیتال، همراه با مجموعه‌ای از ابزارهای پرداخت ملی (که باید قابلیت همکاری داشته باشند)،‌ می‌تواند اولین گام برای تقویت واقعی دلارزدایی در بریکس و جهان غیر غربی باشد. در عین حال، آنها کنترل کامل حاکمیتی بر ارزهای سنتی کشورهای بریکس را حفظ خواهند کرد.

از آنجایی که واضح است که یکی از بازیگران کلیدی مالی در جهان غیرغربی چین است و خیلی چیزها به موقعیت آن در اینجا بستگی دارد، به عنوان یک گزینه اولیه برای استفاده از یوان دیجیتال برای پرداخت در چارچوب پروژه کمربند- راه پیشنهاد شده است. از آنجایی که تمام ابتکارات این برنامه، به معنای خوب کلمه، چین محور هستند، و چین کنترل کافی بر سرمایه گذاری‌ها را حفظ‌ می‌کند، خطرات زیادی در تبدیل یوان به یک ارز ذخیره جدید (که از جمله به تراز تجاری منفی چین با تعدادی از شرکای اصلی مرتبط است) وجود دارد که اهمیت چندانی نخواهد داشت.در عین حال، به عنوان یک پلتفرم برای آزمایش یوان دیجیتال، برنامه کمربند و جاده ممکن است کاملا امیدوار کننده به نظر برسد. سایر کشورهای بریکس‌ می‌توانند از تجربیات آن در استراتژی نهایی خود برای توسعه ارزهای دیجیتال استفاده کنند.

آینده نشان خواهد داد که این پیشنهادات در مرحله کنونی بحث دلارزدایی تا چه اندازه عملی خواهند بود. نشست آتی بریکس در روسیه اولین پاسخ به این پرسش‌ها را خواهد داد.

منبع: اولگ بارابانوف، باشگاه مباحثه والدای روسیه/ ایراس

پایان/

۲۲ تیر ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 30020

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 4 =

    نظرات

    • نظرات منتشر شده: 1
    • نظرات در صف انتشار: 0
    • نظرات غیرقابل انتشار: 0
    • IR ۲۲:۵۹ - ۱۴۰۳/۰۴/۲۷
      0 0
      یوان دیجیتال به علت امکان خلق بدون پشتوانه پول و ارزش گرفتن از اقتصاد چین و در ارتباط بودن تمام دنیا بل طور مستقیم با کشور چین . بهترین گزینه است .در برابر دلار . چین نیازی آنچنانی به پترو یوان مانند پترو دلار ندارد . چون برخلاف آمریکا چین ارتباط مالی زیادی با دنیا دارد و نیاز ندارد ارز خود بیش از حد و بد قرار داد های اجباری محبوب کند . صرفا توافق بر روی استفاده از یوان به جای دلار و ذخیره یوان در کشور برای مبادله . قدرت خلق پول بدون پشتوانه مانند آمریکا را به چین می دهد که می تواند آن را در اقتصاد خود و کشورهای متحد بریکس سرمایه گذاری کند