به گزارش تحریریه، مرکز تحلیلهای اقتصادی بایدو به تحلیل تحولات جهانی پرداخت و در گزارشی با عنوان «شکستن انحصار سوئیفت با یوان دیجیتال؛ نقشه راه «حذف دلار» از ۳۸٪ تجارت جهانی فاش شد» چنین نوشت: ایالات متحده در حالی با بدهیهایی معادل ۱۳۲ درصد تولید ناخالص داخلی خود دستوپنجه نرم میکند که در آنسوی جهان، چین با سرعتی چشمگیر در حال گسترش نفوذ یوان دیجیتال در مبادلات بینالمللی است. با اتصال رسمی این ارز به شبکههای پرداخت فرامرزی در ۱۶ کشور — بهویژه در میان کشورهای عضو آسهآن و منطقه خاورمیانه — اکنون این امکان وجود دارد که تا ۳۸ درصد از تجارت جهانی، از سلطه ساختار سنتی مالی غرب و نظام انتقال مالی سوئیفت خارج شود. این روند نشاندهنده شکلگیری نظمی نوین در اقتصاد جهانی است؛ نظمی چندقطبی که در آن نقش دلار کمرنگتر شده و قدرتهای نوظهور، یکبهیک در حال بازتعریف قواعد بازیاند. چرخ تاریخ دوباره به حرکت درآمده، و اینبار مسیرش از دل شکستن نظم مالی یکجانبه گذشته است.
بحران هژمونی دلار: موازنه وحشت در سایه کسری بودجه و بدهیهای کلان
در شرایط کنونی، بدهی ملی ایالات متحده به ۱۳۲ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۲۳ رسیده و کسری بودجه سالانه نیز از ۱.۵ تریلیون دلار فراتر رفته است. با این حال، ایالات متحده همچنان با تکیه بر جایگاه دلار بهعنوان ارز جهانی، توانسته سلطه خود را حفظ کند. اما این نظم در حال فروپاشی ساختاری است. در صورتی که دلار موقعیت برتر خود را از دست بدهد، فروپاشی هژمونی ایالات متحده نیز سرعت خواهد گرفت. چین با در اختیار داشتن ۳.۲ تریلیون دلار ذخایر ارزی و حجم قابلتوجهی اوراق قرضه آمریکایی، در معرض «دام دلار» قرار دارد؛ چرا که با سقوط ارزش دلار، داراییهای ارزی چین نیز به شدت کاهش خواهد یافت.
این وضعیت منجر به شکلگیری نوعی «موازنه وحشت مالی» میان دو قدرت اقتصادی شده است. برآوردها نشان میدهد داراییهای ایالات متحده در چین، شامل سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی، اوراق بهادار و سایر داراییها، بالغ بر ۸ تا ۱۰ تریلیون دلار است که بسیار بیش از حجم ذخایر ارزی چین به شمار میرود. در چنین حالتی، اگر ایالات متحده داراییهای چین را بلوکه کند، پکن نیز قادر خواهد بود اقدام متقابل انجام دهد. در نتیجه، دو کشور عملاً وارد وضعیت «بازدارندگی متقابل اقتصادی» شدهاند که هرگونه تسویهی ساختاری در آن، به بحرانی غیرقابل کنترل خواهد انجامید.
گام بلند چین به سوی حذف سوئیفت: یوان دیجیتال در مسیر تسلط بر تجارت جهانی
در مارس ۲۰۲۵، بانک مرکزی چین رسماً اعلام کرد که سامانه پرداخت فرامرزی یوان دیجیتال بهطور رسمی به ۱۰ کشور عضو آسهآن و ۶ کشور در خاورمیانه، از جمله عربستان سعودی و امارات متحده عربی، متصل شده است. این گام اساسی در راستای گسترش جهانی یوان دیجیتال نهتنها گامی بزرگ در جهت تقویت جایگاه پول ملی چین بهشمار میآید، بلکه میتواند به یکی از مهمترین تحولات مالی جهانی تبدیل شود. این تحول ممکن است تا ۳۸ درصد از تجارت جهانی را از تحت سلطه سوئیفت و سیستم مالی سنتی غربی خارج کند و به مسیری جدید و مستقل برای تجارت جهانی هدایت کند.
این تحول فناورانه و اقتصادی پیامدهای گستردهای به همراه دارد که در اینجا بهطور خلاصه به آنها پرداخته میشود:
۱. رهایی از ابزارهای تحریمی غرب:
یوان دیجیتال با ارائه امکان تسویه آنی و نقطهبهنقطه، عملاً قابلیت اعمال تحریمهای مالی از طریق سوئیفت را از ایالات متحده سلب میکند. این ویژگی به کشورهای مختلف اجازه میدهد تا بدون نیاز به زیرساختهای مالی غربی، تراکنشهای خود را انجام دهند و از خطرات تحریمی مصون بمانند. این دستاورد برای کشورهایی که با تحریمهای اقتصادی مواجه هستند، بهویژه از سوی ایالات متحده، یک تغییر اساسی محسوب میشود.
۲. انقلاب در هزینه و زمان تراکنش:
بر اساس دادههای بهدستآمده از آزمایشهای انجامشده در شهر «ییوو»، مدتزمان انتقالات مالی فرامرزی از ۲ تا ۳ روز به تنها چند ثانیه کاهش یافته است. این کاهش قابلتوجه در زمان تراکنشها نهتنها منجر به افزایش سرعت گردش مالی میشود، بلکه هزینه تراکنشها نیز بهطور چشمگیری کاهش یافته است. طبق گزارشها، هزینههای این تراکنشها بیش از ۸۰٪ کاهش یافته است که به معنای کاهش بار مالی برای بنگاهها و مصرفکنندگان در سطح جهانی است.
۳. گسترش منطقهای و نفوذ راهبردی:
در حال حاضر، تجارت نفت در خاورمیانه و زنجیره تأمین صنعتی در جنوبشرقی آسیا با شتاب در حال پیوستن به شبکه تسویه با یوان دیجیتال هستند. این تحول درحال گسترش به کشورهای مختلف منطقهای است که تحت تأثیر تهدیدات تحریمی از سوی غرب قرار دارند و به دنبال جایگزینی برای سیستمهای مالی وابسته به دلار هستند. بر اساس دادههای سال ۲۰۲۳، سهم یوان در تراز پرداختهای فرامرزی چین به ۴۸٪ رسیده و برای نخستین بار از دلار پیشی گرفته است. این تغییر چشمگیر بهویژه در مناطق کلیدی مانند خاورمیانه و جنوبشرقی آسیا نشاندهنده قدرت فزایندهی یوان در تغییر معادلات اقتصادی جهانی است.
این تحولات نهتنها قدرت اقتصادی چین را در صحنه جهانی افزایش میدهد، بلکه امکان تغییرات اساسی در نظام مالی بینالمللی را فراهم میکند که از سیستمهای سنتی مبتنی بر دلار فاصله گرفته و به سوی ارزی جهانیتر و مستقلتر حرکت میکند.
نقشه راه چین برای «حذف دلار»: از فرسایش تدریجی تا بازسازی بنیادین نظم مالی جهانی
چین در مسیر «حذف دلار» از معاملات جهانی، استراتژی هوشمندانه و تدریجی را اتخاذ کرده است که بهنوعی شبیه به «محاصره شهر از طریق روستا» است. این کشور با هدف حذف تدریجی سلطه دلار، ابتدا از کشورهای حاشیهای و در حال توسعه شروع کرده و سپس به مراکز قدرت اقتصادی جهانی حرکت میکند. این راهبرد در سه محور اصلی قابل تحلیل است که هر یک از این محورها بهطور جدی میتواند شاکله جدیدی از نظام مالی جهانی را شکل دهد.
۱. مسیر جغرافیایی: از مرزها تا مراکز قدرت اقتصادی
چین ابتدا از منطقه آسهآن (اتحادیه کشورهای جنوبشرقی آسیا) و کشورهای خاورمیانه برای پیادهسازی این استراتژی استفاده کرده است. کشورهای این مناطق با گسترش تجارت و همکاریهای اقتصادی با چین، بهتدریج به شبکه تسویه حسابهای مبتنی بر ارزهای محلی، بهویژه یوان، پیوستهاند. در مرحله بعد، چین با استفاده از پروژه «کمربند و جاده»، بهطور هدفمند به سمت کشورهای توسعهیافتهتر حرکت میکند تا یک بلوک تسویه حساب فرامرزی با ارزهای محلی را بهوجود آورد که منجر به کاهش وابستگی به دلار میشود. این گامها نه تنها در جهت تقویت موقعیت اقتصادی چین است، بلکه هدف آن بازسازی نظم مالی جهانی است.
۲. نفوذ در حوزههای مختلف اقتصادی: از کالاهای استراتژیک تا خدمات مالی نوین
چین با ورود به تجارت کالاهای استراتژیک و کالاهای اولیه مانند نفت، توانسته است نفوذ خود را گسترش دهد. نمونهای بارز از این موضوع، تسویه حساب نفت میان چین و عربستان به یوان است که بهطور عملی نشاندهنده تضعیف استفاده از دلار در این بازار حیاتی است. پس از این، چین گامهای بلندی در حوزه سرمایهگذاریهای زیربنایی و پروژههای عظیم در کشورهای مختلف برداشته است. بهعلاوه، با استفاده از اوراق دیجیتال و سایر ابزارهای نوین مالی، چین سعی دارد بازارهای مالی جهانی را از وابستگی به دلار آزاد کند و جایش را به ارزهای محلی و دیجیتال بدهد.
۳. پشتیبانی فناورانه: بلاکچین و قراردادهای هوشمند در خدمت تسویه حسابهای دیجیتال
یکی از ارکان اساسی استراتژی چین، بهرهبرداری از فناوریهای نوین بهویژه بلاکچین و قراردادهای هوشمند است. این فناوریها بهویژه در تسویه حسابهای فرامرزی و پرداختهای مالی تأثیرات چشمگیری دارند. استفاده از قراردادهای هوشمند، که بهطور خودکار و بدون واسطه مبادلات مالی را تسویه میکنند، موجب تسریع در فرآیندهای پرداخت و کاهش هزینهها شده است. بهعنوان مثال، چین از این فناوریها برای پرداخت حقوق کارگران در کشورهای مختلف بهصورت دقیق و بدون واسطه استفاده کرده است. این فرآیندها باعث شدهاند که بهرهوری در سیاستگذاریهای اقتصادی تا ۴۰٪ افزایش یابد و سرعت اجرای سیاستهای مالی به میزان قابل توجهی بیشتر شود.
در حالی که جانت یلن، وزیر پیشین خزانهداری آمریکا، همواره از «غیرقابل جایگزینی بودن دلار» دفاع کرده است، اما بحران فروش اوراق قرضه ایالات متحده در سال ۲۰۲۳ و روند فزاینده «حذف دلار» از معاملات جهانی، اکنون مقامات آمریکایی را بهاجبار به پذیرش تغییرات در نظم مالی جهانی واداشته است. بحرانهای مالی اخیر در ایالات متحده، از جمله کسری بودجههای عظیم و افزایش بدهیها، عملاً در حال تضعیف پایههای سلطه دلار هستند و این در حالی است که چین با رویکردی هوشمندانه در حال گسترش یوان دیجیتال بهعنوان یک ابزار تسویه حساب جایگزین است.
نظم مالی جدید: آغاز عصر دوگانه دلار و یوان
چشمانداز آینده نظام مالی جهانی به سوی یک تحول بنیادین حرکت میکند: ظهور یک نظم پولی دوگانه که در آن دلار و یوان در تقابل خواهند بود. از یک سو، دلار در آمریکا و اروپا به عنوان ارز منطقهای قدرتمند باقی خواهد ماند، در حالی که از سوی دیگر، چین با گسترش یوان دیجیتال در آسیا، خاورمیانه و آفریقا، به تدریج در حال جهانیسازی ارز خود است.
افشای جزئیات برخی توافقات پشتپرده در «عمارت مارالاگو»، شامل طرحهایی برای انتشار اوراق قرضه صدساله و پیوند آنها با شاخص تورم، به همراه طرح جدید سوئیفت با دسترسی طبقاتی، نشان میدهد که آمریکا در تلاش است تا دلار را از جایگاه ارز جهانی خود خارج کرده و آن را به یک «تنظیمکننده منطقهای» تبدیل کند.
در این سوی میدان، چین با تأسیس نهادهایی همچون «بانک یوان دیجیتال شانگهای» و توسعه زیرساختهای مالی بینالمللی، در حال کسب قدرت قانونگذاری و تعیین استانداردهای مالی برای آینده است. هدف بلندپروازانه پکن این است که تا سال ۲۰۳۰، حداقل ۱۵٪ از تراکنشهای فرامرزی دنیا با یوان انجام شود.
دیدگاه کارشناسان بینالمللی
این روزها، کارشناسان بینالمللی نظرات مختلفی در مورد آینده دلار و سیستم مالی جهانی دارند، که هر یک به نوعی به تحولات و تغییرات ساختاری اشاره میکنند. این دیدگاهها نشان میدهند که دلار ممکن است در آیندهای نزدیک دیگر به عنوان ارز غالب جهانی شناخته نشود.
۱. جیم اونیل (اقتصاددان گلدمن ساکس): «سقوط دلار اکنون ترکیبی از بحرانهای دورهای، ساختاری و سیستمی است. سیاستهای تعرفهای آمریکا، این روند را تسریع میکند.»
جیم اونیل اشاره میکند که سقوط دلار نتیجه مشکلاتی است که مدتها در سیستم مالی جهانی انباشته شده و اکنون به اوج خود رسیده است. بحرانهای اقتصادی در آمریکا، سیاستهای تجاری و تعرفهای دولت ایالات متحده، به شدت فشارها را افزایش داده و باعث تسریع روند کاهش ارزش دلار شده است. علاوه بر این، وی بر این باور است که این تحولات نه تنها مربوط به بحرانهای کوتاهمدت هستند بلکه به مشکلات ساختاری و بنیادی در اقتصاد آمریکا نیز بازمیگردد.
۲. بری آیکنگرین (اقتصاددان و پرفسور علوم اقتصادی و سیاسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا): «سیاستهای دولت ترامپ، اصول متقابل و اعتماد بینالمللی که اساس برتری دلار بود را از بین برده است. کاهش جذابیت مهاجرت و سرمایهگذاری نیز ریشههای اقتصادی آمریکا را تهدید میکند.»
بری آیکنگرین به تاثیر سیاستهای دولت ترامپ اشاره میکند که نه تنها در عرصههای تجاری بلکه در ایجاد بیاعتمادی جهانی به آمریکا اثرات منفی زیادی گذاشته است. این سیاستها به کاهش تعاملات جهانی و ضعف در ساختارهای مالی بینالمللی منجر شدهاند. او همچنین بر این باور است که یکی از دلایل کاهش جذابیت دلار، کاهش تمایل به مهاجرت و سرمایهگذاری در آمریکا است که در نتیجه به تضعیف پایههای اقتصادی این کشور و نقشآفرینی دلار در بازار جهانی انجامیده است.
۳. پیشبینی صندوق بینالمللی پول (IMF) : «در صورت تداوم روند کنونی، سهم دلار در ذخایر جهانی تا سالهای ۲۰۲۶ تا ۲۰۲۷ به زیر ۵۰٪ سقوط خواهد کرد. در این شرایط، بازگشت طلا به عنوان ذخیره ارزش و گسترش ارزهای دیجیتال، میتواند میدان جنگ جدید قرن بیستویکم را ترسیم کند.»
صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که روند کنونی کاهش سهم دلار در ذخایر جهانی همچنان ادامه خواهد داشت. این پیشبینی نشان میدهد که نقش دلار بهعنوان ارز غالب جهانی به تدریج در حال تضعیف است و ارزهای دیجیتال و طلا بهعنوان ابزارهای ذخیره ارزش شروع به جایگزینی این جایگاه کردهاند. به علاوه، در صورت ادامه این روند، ممکن است شاهد رقابت جدیدی بین ارزهای دیجیتال و طلا برای تصاحب نقش ذخیره ارزش باشیم. این تغییرات میتواند نقطه عطفی در تاریخ مالی جهان باشد.
تحولات گستردهتری در پیش است؛ تمام این نظرات و پیشبینیها نشان میدهند که تحولات عمدهای در نظام مالی جهانی در حال وقوع است. برای دههها، دلار به عنوان ارز غالب جهانی شناخته میشد و بهعنوان ابزاری برای تجارت بینالمللی و ذخیره ارزش در بسیاری از کشورها استفاده میشد. اما اکنون شاهد تغییرات گستردهای در این زمینه هستیم. قدرتهای اقتصادی جدید، همچون چین و اتحادیه اروپا، در حال تلاش برای ایجاد و گسترش ارزهای ملی خود بهعنوان رقبای دلار هستند.
این تغییرات بهویژه در سطح جهانی تأثیرگذار خواهند بود. در صورتی که پیشبینیها درست باشند، ما ممکن است به سمت یک نظام مالی چندقطبی حرکت کنیم که در آن چند ارز مختلف در کنار یکدیگر نقشهای بزرگی ایفا میکنند. در این سناریو، دلار دیگر بهتنهایی نمیتواند به عنوان ارز اصلی و ذخیره جهانی مورد استفاده قرار گیرد. بهجای آن، ارزهای دیجیتال، یوان چین، و شاید حتی یورو، میتوانند بهعنوان ارزهای غالب در تراکنشهای جهانی در آینده ظاهر شوند.
در نهایت، این تحولات میتوانند چشماندازهای جدیدی را برای تجارت بینالمللی، سرمایهگذاری، و حتی سیاستهای اقتصادی کشورها ایجاد کنند. با توجه به این روندها، کشورها باید آماده پذیرش یک دنیای مالی جدید و تطبیق با تغییرات بزرگ در نحوه انجام تراکنشها و مدیریت ذخایر ارزی خود باشند.
جمعبندی: نظم مالی نوین در حال تولد است
از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، مسکو تلاش کرد حذف دلار را در اولویت قرار دهد، اما فقدان ظرفیت اقتصادی و جایگاه جهانی، تلاشهای روسیه را در حد شعار نگه داشت. در مقابل، چین با بهرهگیری از بزرگترین حجم تجارت در سطح جهانی و نقش اقتصادی بیبدیل در بیش از ۱۳۰ کشور، اکنون پیشگام گریز از هژمونی دلار است.
استراتژی چین در پیشبرد تدریجی، مؤثر و فناورمحور بینالمللیسازی یوان، نهتنها در برابر آمریکا قابل دفاع است، بلکه در بلندمدت میتواند پایهگذار نظم مالی چندقطبی، دیجیتال و غیرمتمرکز باشد. جهانی که سالها زیر بار سلطه دلار خم شده بود، اکنون در مسیر بازیابی تعادل است؛ تحولات بزرگ در راهاند، و هیچ قدرتی توان توقف آنها را ندارد.
پایان/
نظر شما