اخیرا اتفاقات معماگونهای در سپهر جنگ غزه افتاد؛ حماس ناگهان با پیشنهاد مصر و قطر برای آتش بس موافقت کرد. اسرائیل نیز این پیشنهاد را نپذیرفت و آمریکا هم موضع اعلامی روشنی اتخاذ نکرد. سپس اسرائیل به شرق رفح حمله و گذرگاه آن را اشغال کرد. در این میان، هیاتها پس از بازگشت به قاهره به توافق نرسیده و دوباره آنجا را ترک کردند.
حقیقت ماجرا چیست؟ واقعیت این که طرح ارائه شده هر چند نام مصری قطری به خود گرفت، اما محصول تلاشهای مشترک این دو کشور و آمریکا بود.
بنا بر برخی "شنیدهها"، مصریها ابتدا طرح را برای اسرائیل فرستاده و به نوعی چراغ سبز نتانیاهو را نیز دریافت و سپس در پنجم می به حماس ارائه میکنند. حماس نیز آن را نزدیکترین پیشنهاد آتش بس به خواستههای خود و به شکلی برآورد کننده چهار شرطش میداند و هنیه موافقت با آن را اعلام میکند.
در مقابل، نوعی سردرگمی بر موضعگیری اسرائیل در قبال طرح سایه میافکند و در نهایت نتانیاهو مخالفت میکند.
گفته میشود که نتانیاهو پس از دریافت طرح به این علت در مذاکره با مصریها و احتمالا هم آمریکاییها به آن روی خوش نشان داده بود که ظاهرا تصور میکرد حماس آن را نخواهد پذیرفت و خواسته مخالفت با طرح از حماس صادر شود نه او. اما این اتفاق معکوس شد.
سپس، نتانیاهو و کابینه جنگ اسرائیل در حالی که مذاکرات در قاهره در جریان بود، دستور حمله به شرق رفح و گذرگاه آن را صادر میکنند. آمریکا همچنان اعلام میکند با حمله گسترده به رفح که حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار آواره را در خود جای داده، مخالف است. با این حال، به گفته برخی منابع اسرائیلی، آمریکا از قبل به اسرائیل برای حملهای محدود در این منطقه و اشغال گذرگاه رفح چراغ سبز نشان داده بود.
خود آمریکاییها میگویند با "حمله گسترده" مخالف هستند و این به معنای عدم مخالفت با حملهای محدود است و بعد از آن هم دولت بایدن گفته که اسرائیل در رفح از خط قرمز آمریکا عبور نکرده است. هنوز روشن نیست که این چراغ سبز و موافقت با حمله محدود قبل از تهیه طرح پیشنهادی اخیر بوده است یا بعد از آن.
فعلا حمله به رفح "محدود" است و گذرگاه رفح در فاصله سه کیلومتری مرز به دست ارتش اسرائیل اشغال شده است و حدود ۱۰۰ هزار آواره ساکن شرق رفح دوباره آواره شده و به مناطق دیگری رفتهاند.
پایان جنگ غزه بدون حملهای به رفح هر چند محدود برای نتانیاهو و دولتش ناخوشایند و واجد معانی دردسرسازی بود. این حمله میتواند دو انگیزه داشته باشد؛ نخست تلاش برای خلق تصویری از پیروزی قبل از رسیدن به توافق نهایی و دوم ایجاد تاکتیک فشار مذاکراتی بر حماس برای ایجاد پارهای تغییرات در طرح اخیر.
اما در این میان، گفته میشود که اشغال گذرگاه رفح نیز چراغ سبز آمریکا را همراه خود دارد و این که در راستای اهداف آمریکا از ایجاد کریدوری دریایی برای نوار غزه است. گفته میشود آمریکا میخواهد در آینده این گذرگاه دریایی تحت کنترل خود را به تنها راه ارتباط ارتباطی غزه با دنیای خارج تبدیل کند و دیگر گذرگاهها بسته شوند.
فعلا حماس مخالفت روشنی با راه اندازی این اسکله نکرده؛ هر چند دیروز چند خمپاره به نزدیکی آن شلیک شد که به عنوان یک پیام هشدارآمیز تلقی شد. گویا حماس فعلا منتظر پایان جنگ است و در این وضعیت جنگی و شرایط تنشی جزئی میان آمریکا و اسرائیل نمیخواهد وارد مشکلی جدی با آمریکا شود.
اما سرانجام حمله به رفح چه میشود؟ فعلا مشخص نیست؛ این که در این حد میماند و در روزها و هفتههای پیشرو توافقی به دست میآید یا خیر؟ اما اگر بدترین سناریو یعنی حمله گسترده رخ دهد، در بعد انسانی بزرگترین فاجعه رخ خواهد داد. بیش از یک میلیون نفر دیگر جایی برای رفتن ندارند و رفح تقریبا تنها مکان سالم در نوار غزه است و بقیه مناطق فاقد هر گونه امکانات برای این تعداد است. این مساله فشار بیسابقهای را بر جبهه داخلی غزه وارد میکند و ممکن است پیامدهایی داشته باشد. این جبهه تا به امروز با وجود این حجم بیسابقه نسل کشی و تخریب، تابآوری خوبی از خود نشان داده است.
اما جدا از فاجعه انسانی مترتب بر هر گونه حمله گسترده، در بعد نظامی بعید است که این حمله دستاوردی برای اسرائیل داشته باشد و سرنوشت آن هم احتمالا مثل حمله به شمال و مرکز باریکه غزه و خانیونس باشد؛ ولی با تبعاتی بیشتر برای اسرائیل. فارغ از این که وقوع فاجعه انسانی گسترده در این منطقه تشدید کننده بحران بیسابقه اسرائیل در سطح افکار عمومی جهان است، پایان حمله به رفح و آزاد نشدن گروگانها، نتانیاهو را نیز در وضعیت دشوارتری قرار داده و فاقد اهرم فشاری در مذاکرات با حماس خواهد کرد و احتمالا ین تشکیلات سقف مطالبات مذاکراتی خود را بالا ببرد. همچنین این امر در داخل هم برای نتانیاهو واجد دلالتها و دردسرهای بیشتری نسبت به قبل از حمله است.
نظر شما