به گزارش تحریریه، رابرت ام. سولو اقتصاددان برجستهی آمریکایی و استاد بازنشستهی مؤسسهی فناوری ماساچوست (MIT) است. او در سال ۱۹۸۷ برندهی جایزهی یادبود نوبل علوم اقتصادی شد.
نکات کلیدی
۱- رابرت ام. سولو اقتصاددان آمریکایی و استاد بازنشستهی MIT است.
۲- سولو در سال ۱۹۸۷ برندهی جایزهی نوبل اقتصاد شد.
۳- او بهعنوان دانشجوی هاروارد، دستیار پژوهشی استاد و اقتصاددان واسیلی لئونتیف شد و در روش تحلیل ورودی-خروجی در اقتصاد که لئونتیف به توسعهی آن کمک کرد، مشارکتهایی داشت.
۴- سولو بهدلیل توسعهی مفهوم باقیماندهی سولو شهرت دارد؛ این مفهوم، نقش فناوری در افزایش بهرهوری یک اقتصاد را شرح میدهد.
۵- سولو علاوهبر خدمت به جامعهی علمی، بهعنوان عضو شورای مشاوران اقتصادی (در دورهی ریاستجمهوری کندی) و در کمیسیون رئیسجمهور برای حفظ درآمد (در دورهی ریاستجمهوری نیکسون) به دولت نیز خدمت کرده است.
آشنایی با رابرت ام. سولو
سولو بیشتر بهخاطر آثارش دربارهی نظریهی رشد شناخته میشود؛ او به توسعهی مدل رشد نئوکلاسیک سولو-سوآن، نظریهای نوین و تحولآفرین در حوزهی اقتصاد، کمک کرد. او بابت تلاشهای برجسته و متمایز خود درزمینهی نظریهها و شیوههای عملی اقتصادی، نشان افتخار آزادی ریاست جمهوری را در سال ۲۰۱۴ دریافت کرد.
سولو در سال ۱۹۲۴ در بروکلین متولد شد و در سن ۱۶ سالگی بورسیهی دانشگاه هاروارد را دریافت کرد. او در سال ۱۹۴۲ هاروارد را جهت پیوستن به ارتش ایالات متحده ترک کرد و پیش از بازگشت به هاروارد در سال ۱۹۴۵، در جنگ جهانی دوم در شمال آفریقا و سیسیلی خدمت کرد.
او بهعنوان دانشجوی هاروارد، دستیار پژوهشی استاد و اقتصاددان، واسیلی لئونتیف شد و در روش تحلیل ورودی-خروجی در اقتصاد، که لئونتیف به توسعهی آن کمک کرد، مشارکتهایی داشت. در سال ۱۹۴۹، فلوشیپ کلمبیا به او اعطاء و پس از مدت کوتاهی استادیار MIT شد.
در MIT، دفتر سولو کنار دفتر پل ساموئلسون، اقتصاددان برجستهی دیگر، قرار داشت. مدتی بعد، ساموئلسون از پژوهش سولو دربارهی نظریهی رشد در ششمین ویرایش کتاب خود بهنام «علوم اقتصادی: تحلیل مقدماتی» بهره گرفت.
ملاحظات ویژه
مشارکتهای سولو در حوزهی اقتصاد
یکی از مهمترین مفاهیمی که موجب شهرت سولو شده است، باقیماندهی سولو است. این مفهوم با سنجش میزان بهرهوری بهنسبت نیروی کار ثابت و سرمایه، نقش فناوری را در اقتصاد توضیح میدهد. سرچشمهی این مفهوم در مقالهای بهنام «تغییر فنی و تابع تولید کل» در سال ۱۹۵۷ است. سولو براساس دادههای تولید ناخالص ملی (GNP) نتیجه گرفت که نیمی از رشد کلی آن ناشی از نیروی کار و سرمایه بوده است. رشد نیمهی دیگر ناشی از تغییر فناوری بوده است.
سولو در سال ۱۹۵۸ در تألیف کتاب «برنامهنویسی خطی و تحلیل اقتصادی» همکاری داشت. بعد از مدتی، کتاب «نظریهی رشد-شرح مفصل» را در سال ۱۹۷۰ و «بازار کار بهعنوان نهادی اجتماعی» را در سال ۱۹۹۰ منتشر کرد. همکاریهای سولو با ساموئلسون ثمرات مطلوب زیادی داشت؛ این دو اقتصاددان بایکدیگر درزمینهی نظریهی رشد فون نویمان [۶]، نظریهی سرمایه، برنامهنویسی خطی و منحنی فیلیپس کار میکردند.
سایر مشارکتهای سولو
سولو علاوهبر مشارکتهای خود در رشتهی دانشگاهی علوم اقتصادی، بهعنوان عضو شورای مشاوران اقتصادی در دورهی ریاستجمهوری کندی و در کمیسیون رئیسجمهور برای حفظ درآمد در دورهی ریاستجمهوری نیکسون به دولت نیز خدمت کرده است.
نکتهی مهم
طبق نظر سولو، محرکهای اصلی پایداری (از دید یک اقتصاددان) تصمیمات امروز ما دربارهی میزان مصرف ما دربرابر میزان سرمایهگذاری ما هستند.
سولو در جایگاه استادی مشارکتهای بیشماری درزمینهی راهنمایی بسیاری از دانشجویانش در حرفهشان بهعنوان اقتصاددان داشته است، از جمله برخی دیگر از دریافتکنندگان جایزهی نوبل (مانند دانشجوی سابق او پیتر دایاموند که جایزه را در سال ۲۰۱۰ برد). اگرچه سولو در سال ۱۹۹۵ رسماً بازنشسته شده است، هنوز در MIT دفتر دارد و به تحقیق و انتشار مطالب ادامه میدهد.
منبع: کلینیک اقتصاد
پایان/
نظر شما