در کتاب نیاز به بیداری بحث های زیادی در مورد موضوعات آخرالزمانی به میان آوردم و با روندی که جهان در پیش داشت، آینده جهان را نابودی وانقراض پیشبینی می کردم و در آن زمان نیز این بینش در بسیاری از جوامع جهانی شکل گرفته بود.
در سالهای گذشته از طرف سرویس های امنیتی برنامه ها، شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های متعددی برای سرگرمی مردم جهان طراحی شده بود تابدین وسیله اذهان عمومی از واقعیت ها و موضوعات پشت پرده یا در حال وقوع انحراف یابد تا از لحاظ امنیتی جهان دچار تنش زودرس نشود، موضوعاتی همچون گرمایش زمین و خشکسالی بدنبال آن می توانست خطرات جنگ در بسیاری از نقاط جهان را بالا ببرد، خطر کمبود مواد اولیه بر اثر مصرف بالای کالا و خدمات زنگ خطری برای آغاز در گیری بود.
از سالها قبل در فیلم های آخرالزمانی جهان به صورت جنگ زده و ویران نشان داده می شد و این موضوعات اهداف و خطرات جنگ جهانی را گوشزد می کرد در این میان حتی بسیاری از سیاستمداران ناآگاه جهان توجهی به آینده و خطرات پیرامون ما نداشتند و جهان خوش خیال در خواب غفلت گرفتار بود.
از مدت ها قبل خطر یک انقلاب جهانی بر علیه نظام های مختلف جهان را پیشبینی می کردم و چشم انداز آینده را نارضایتی و اعترضات و حتی شورشهای اجتماعی می دیدم و دلیل آن را هم در برهم خوردن توازن میان سرمایه داری و از سویی دیگر نیروی کار یا مردم می دانستم، کاهش قدرت خرید و بدنبال آن فقر نسبی در بسیاری از نقاط جهان مشاهده می شد در نتیجه گرسنگی و فشار به مردم، هر جامعه ای را به نارضایتی و اعتراض می کشاند.
در کتاب نیاز به بیداری در مورد حرکت به سمت بی نهایت صحبت کردم و این موضوع را اینچنین توضیح دادم که ذرات کوانتومی و موجودات جهان از هر سو و جهتی که به سمت بی نهایت حرکت کنند، بسمت فروپاشی خواهند رفت زیرا هر قدرت و نیرویی در زمانی مشخص انرژی یا نیروی نگهدارنده خود را از دست می دهد و ماده با کاهش سطح انرژی به سمت تجزیه خواهد رفت این یک قانون کلی در نظام مادی جهان است.
تاریخ جهان نشان می دهد بشر و طبیعت دوره های گوناگونی را تجربه کرده اند در دنیای کوانتومی حرکت ذرات مواج است و جهان بصورت امواج دریایی در حرکت می باشد از این روی با توجه به هرم اقتصادی موجود در جهان، اینطور متصور بودم که قدرتهای بزرگ برای بدست گرفتن اقتصاد وبدنبال آن کنترل بازارهای مالی و جوامع انسانی بزودی به مشکل برخواهند خورد و چون مذاکرات قابل قبولی در جریان نبود، نتیجه به جنگ می انجامید.
بررسی سرنوشت کشورهای توسعه یافته نشان می داد، روند توسعه طلبی دولتها با سطح شاخص زندگی مردم نسبت عکس دارد و هر سیستمی که رو به توسعه سیاسی و اقتصادی می آورد، فشار و هزینه آن را بر دوش مردم می گذارد و گرسنگی و فقر همیشه در مسیر توسعه وجود داشته است، در سویی دیگر ساختارهای الیگارشی یا محافظین قدرت با ایجاد رانت های مختلف در دل اینگونه نظام ها انبساط می یابند و این افزایش حجم در قدرت و ثروت همواره با غارت و ظلم به مردم صورت گرفته است.
جنگ جهانی نزدیک است
امروزه هزینه کنترل جهان برای قدرتهای بزرگ بسیار بالا می باشد و حال با کمبود منابع مالی و شکل گیری قطب های جدید جهانی چشم انداز آینده ما حرکت به سمت جنگ بزرگی می باشد.
در کتاب، حرکت طبیعی جهان را به سمت نابودی و انقراض توضیح دادم و هنوز بر این باورم که انسان از لحاظ دنیای فیزیکی و کوانتومی در آخرین مرحله از فضا و زمان قرار گرفته است که می تواند تعبیر آخرالزمانی داشته باشد زیرا که پیشرفت های انسانی جنون قدرت را در رهبران سیاسی جهان به شدت افزایش داده است و آنهایی که به دنبال تمامیت خواهی در جهان هستند، ندانسته و یا دانسته زمین و ساکنان آن را به قعر چاه و یا جهنم واقعی خواهند برد.
نقش ایران در آینده جهان
ایران کشور بزرگ و پهناوریست و می توان گفت ایران در مرکز ثقل جهان قرار گرفته است، همچنین در طول تاریخ شاهراه توسعه اقتصادی و سیاسی جهان بوده است و هر قدرتی که بخواهد دست برتر را در بازیهای جهانی داشته باشد، می بایست، ایران را در تیم خود قرار دهد.
بررسی تاریخ و مستندات برجای مانده از تمدن کهن ایران زمین اهمیت و موقعیت فوق استراتژیک ما را در جهان نشان می دهد از این روی در طول تاریخ محل درگیری و مناقشه بسیاری تا امروز بوده است با نگاه به تاریخ و جنگ های مهم ایران در زمان اوج اقتدار و شکوفایی در دوران هخامنشی و یا ساسانی در می یابیم، جنگ هایی که در دوران کوروش یا خشایار شاه نیز بوقوع پیوسته است نیز تا حدودی در حوالی یا نقاط مورد درگیری در زمان فعلی می باشد در گذشته نیز پادشاهان برای رسیدن به توسعه سیاسی و اقتصادی مجبور به تشکیل ارتش های قوی و مدرن بودند تا با توسعه اقتصادی کنترل بازارهای محلی و فرامحلی را در دست گیرند، داشتن اقتصاد قوی علاوه بر تولید، مستلزم برخورداری از بازارهای خرید و رقابت با دیگر تولیدکنندگان و برندهای جهانی است و در تمام تاریخ جنگها بر اساس اقتصاد به وجود آمده است وباید قبول داشته باشیم که حتی مبنای اقتصاد را می توان سیاست های اعمال شده در جهت توسعه مالی در نظر گرفت.
در زمان حال، ما نیز برای برخورداری از یک اقتصاد قوی به یک نیروی نظامی نیرومند نیازمند بوده ایم که با توجه به ظرفیت های نظامی کشور می توانیم به داشتن نیروی نظامی قوی افتخار کنیم اما در این میان نیز باید توجه داشته باشیم که در پشت هر نیروی نظامی، قوای برتری وجود دارد و آن ارتش مردمی یک کشور است.
امروزه ارتش های حرفه ای متعددی در دست قدرت های بزرگ قرار دارند اما همگی آنها بدون داشتن پشتوانه مردمی در طول زمان رو به فرسایش می گذارند و با این روند هزینه نگهداری ارتش ها برای دولت ها دو چندان می شود با توجه به این نکته نظام سیاسی کشور می بایست در جهت اتحاد و یک صدایی یک ملت تمامی روش ها را در نظر بگیرد. رهبری اقوام مختلف با وجود داشتن آداب و سنن گوناگون توانمندی خاص و منحصر به فردی را می خواهد چون که هزاران سال است اقوام لر، کرد، فارس، گیلک، ترک، بلوچ و عرب و دیگر اقوام در کنار یکدیگر زندگی کرده اند پس موضوعیت ایران در زمانی رخ نمایی می کند که اتحاد میان تمامی اقوام آن برقرار باشد.
چندین سده است که مذهب اسلام و شیعه باعث ایجاد اتحاد میان تمامی اقوام ایران شده است و باید باور داشته باشیم که اتحاد میان اقوام وابسته به موضوعات مختلفی است و چنان چه گسست های دیگری در اجتماع ایران به وجود بیاید، تجزیه کشور حتمی است.
جنگ جهانی در یک قدمی ما قرار دارد و در صورت وقوع آن و خلع جامعه ای یکدست، با وجود داشتن قدرت نظامی نیرومند، محکوم به شکست خواهیم بود.
در اینکه نقاط ضعف متعددی در کشور وجود دارد، شکی نداریم اما می بایست، روش های دیگری را نیز برای اصلاحات و تغییرات امتحان کنیم به داشتن پرچم ملی خود افتخار کنیم و پرچم را با رنگ های معنادار آن از لحاظ ملی مقدس بدانیم در گذشته ایرانیان نمادی ملی داشتند که آن را درفش کاویانی می نامیدند و این نماد ملی تا پایان دوره ساسانی وجود داشته است از این روی می بایست، نمادهای ملی و تاریخی را در ایران ارج نهاد زیرا ملیت و هویت یک کشور به تاریخ و تمدن آن بستگی دارد و شجره نامه هر کشور، فرهنگ و آداب و سنن آن می باشد، ما در کشوری که مذهب شیعه در آن رسمیت دارد زندگی می کنیم پس برای جلوگیری از هرگونه چنددستگی در کشور اتحاد مذهبی را حفظ نماییم و همچنین دیگر سلایق و عقاید را نیز محترم شماریم در این خصوص لازم است به آداب و فرهنگی که در قرن های گذشته در میان ایرانیان وجود داشته است، احترام گذاریم و همانطور که در ایام سوگواریهای مذهبی روح روحانیت یک جامعه را بالا می بریم در وقت و زمان مناسب روح بالندگی، شادی و نشاط را در کشور زنده نگاه داریم.
تک بعدی بودن در هر سیستمی به ایجاد شکاف و فروپاشی در طول زمان کمک می کند، پس برای کاهش چند قطبی در جامعه، به سلایق مردم در حد امکان احترام گذاریم و مردم را دعوت به آرامش و هوشیاری نماییم.
اگر نظر ما حفظ تمامیت کشور است، نباید در مقابل یکدیگر قرار بگیریم و جامعه را با میادین ورزشی و جنگی مقایسه کنیم، احترام یک نظام در برابر احترام به یک جامعه شکل می گیرد و می بایست، ایجاد نظم را فقط با نیروی نظامی در نظر نگیرد، دشمنان خارجی را با مردم مقایسه نکنیم و به دنبال راهکارهای علمی و بنیادی باشیم.
با توجه به خطرات پیرامونمان چه از لحاظ وضعیت جغرافیایی و بحران های طبیعی و چه از نظر وضعیت سیاسی و اقتصادی جهان به خطر نبودن و انقراض نیز واقف شویم.
در کتاب نیاز به بیداری به این موضوعات اشاره کردم، بیماری، مرگ و انقراض را هشدار دادم، امروز نیز جدی تر از هر زمان دیگری هشدار می دهم، قیامت دیگری برای جهان نزدیک است، این موضوع را بر این اساس گوشزد می کنم که بزرگترین رهبران سیاسی جهان از خطر آرماگدون و نزدیکی آن صحبت می کنند و این حرف به سادگی عنوان نشده است.
با توجه به تکنولوژی و ادوات جنگی امروزی شرایط به وجود آمدن رویدادهای آخرالزمانی دور از ذهن نیست و ایجاد چنین شرایطی از بشر کنونی بعید به نظر نمی رسد و هر لحظه ممکن است به زمان انقراض نزدیک شده باشیم.
داشتن تکنولوژی هارپ یا بمب های اتمی، هیدروژنی و مغناطیسی و ایجاد امواج گرانشی توسط آنها در بیرون از سطح زمین دور از دسترس نیست و از این طریق قدرت های بزرگ می توانند، سیل، سونامی، زلزله و فورانهای آتشفشانی را بوجود آورند و امروز در حال مین گذاری در پایه و ستون های زمین می باشند.
ایجاد نظم نوین جهانی و ساخت جهانی جدید مستلزم سلاخی و کشتاری بزرگ است، پس خطر آرماگدون را جدی بگیریم.
نیاز امروز جهان بیداریست ...
پایان/
نظر شما