توهم و خود برتر بینی اقلیتی که یک فاشیست فکری را دنبال می کنند، جهان را بسمت نابودی برده است آنها توانسته اند کنترل جهان و نظام های حاکمه را در اختیار گیرند از این روی برنامه ها و دسیسه های مختلفی در جهت کنترل و شکل گیری طبقات اجتماعی در سطح جهان اجرا می شود، این تفکر و هژمونی شکل یافته از آغاز زندگی گروهی انسانها شروع شد که علت آن ضعف انسان در مقابل دیگر موجودات بود که در آن روزگار بصورت ابتدایی و امروزه با تکنولوژی و ابزارهای جدید ادامه دارد.
بحث این مطلب نگاهی به وضعیت اجتماعات و نسل امروزاست.
کرونا آغازگر رویدادهای تلخ امروزی
کرونا باعث ایجاد یک نظم عمومی در سراسر جهان شد تا ما به روزهای سخت و حداقل های زندگی عادت کنیم، علت آن هم این بود که در چند دهه گذشته، سطح شاخص توسعه انسانی در جهان افزایش یافته بود و به دنبال آن نسل های جدید مطالبات بیشتری نسبت به نسلهای گذشته خواستار بودند و حال با بحرانهای اقتصادی بوجود آمده در سطح جهان و پایین آمدن سطح زندگی مردم و به دنبال آن ایجاد یأس دراثر عدم دسترسی جوانان به رویای خود آنها به مطالبه گرانی خشن مبدل شده اند، نسلی که در کنار مهربانی می تواند، سنگدلی خود را نیز به رخ بکشد و حتی برای رسیدن به خواسته هایش حاضر است از بسیاری از مرزهای اخلاقی، خانوادگی واجتماعی نیز گذر کند. البته باید بگوییم که در این جهان همه چیز نسبی است و در اینجا نیز قبل از هر توضیحی جامعه را نسبی نگاه کرده ایم.
نسل خشن امروزی
اعتراضاتی که در این چند سال چه در کشور و چه در نقاط دیگر جهان به وقوع پیوست، نشان داد که نسل جوان معترض، خشونت بسیار بالایی دارد و نیروهای درگیر در اعتراضات رفتارهای بسیار خشنی را از معترضین مشاهده کرده اند. این کنش اجتماعی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد اما آنچه مسلم است، نسل امروزی را نمی توان با نسل های گذشته مقایسه کرد زیرا که ارتباط این نسل با فضای مجازی تغییرات فکری جدیدی را در آنها بوجود آورده است. از غرق شدن در بازیهای رایانه ای که امروز خشونت زیادی را نمایش می دهد تا فیلمها و انیمیشن های خشنی که برای این نسل ساخته می شود، بازیهای امروزی که اکثرا با فضای جنگی و آخرو الزمانی نشان داده می شود، توانسته است فضای جنگ و درگیری را برای عده ای از این نسل عادی سازد و عده دیگری را به افسردگی، ضعف و استیصال کشانده است و ما امروزه شاهد تأثیر شدید دنیای مجازی بر دنیای واقعی می باشیم
هدف از ساخت دنیای مجازی
دنیای مجازی برای خط دهی ذهنی در جهت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و در نهایت کنترل اجتماعی طراحی شد و در خدمت سرویس های اطلاعاتی و جاسوسی جهان قرار گرفت. بدین روش آنها توانستند از اطلاعات شخصی، سلایق و نیازهای ما باخبر شوند و بازارهای مالی و اذهان عمومی بدین روش در کنترل آنها قرار گرفت دراین چند سال فیلم ها و برنامه های متعددی در هالیوود و دیگر مراکز برنامه ساز جهان ساخته شد و امروزه اینچنین القا می کنند که اتفاقات و وقایع آخرالزمانی و پایان جهان در یک قدمی ماست، ایجاد ذهنیت های اینچنینی اثرات روحی و روانی بسیاری را در نسل جوان بوجود آورده است و دنیای بازیهای کامپیوتری، فیلمها و دیگر وسایل ارتباطی بر عادی سازی بسیاری از رفتارهای غیرعرف موثر شده است. در این میان آنهایی که به سرخوردگی و ناامیدی رسیده اند، غرق در فضای مجازی به مرگ در دنیای واقعی رسیده اند.
امروزه به علت ناآگاهی بسیاری از جوانان و نوجوانان با واقعیت های زندگی، فاصله زیادی بین دنیای واقعی و مجازی ایجاد شده است و درصد زیادی از این نسل، آینده و زندگی راحت را از خانواده و اجتماع طلب می کنند، فاصله ای که زندگی مدرن میان نسل قدیم و نسل جدید بوجود آورد و در پی آن دوری این نسل از اقوام و عدم ارتباط با نسل های قبلی در جهت بدست آوردن تجربه برای آمیختگی با زندگی امروزی یک انشقاق اجتماعی عظیم را بوجود آورده است و در پی آن عده ای به سمت افسردگی و عده دیگری را به رفتارهای خارج از عرف کشانده است.
ستارگانی که حسرت می آفریدند
امروزه صحبت از افراد موفق در خانواده ها کمتر به میان می آید و از سویی دیگر با بولد شدن شدید ستاره های جهانی، فاصله رسیدن به اوج، محال یا بسیار دشوار به نظر می رسد، بطوریکه توان رسیدن به قله های شهرت یا موفقیت از عهده مردم خارج است با این وجود در کشورهای غربی با لمس زودتر جوانان از دنیای واقعی زمان کمتری نسبت به کشورهای توسعه نیافته از دست می رود.
عصر ارتباطات و رسیدن به افسردگی
امروزه افسردگی جوانان به دلیل ارتباطات مجازی، مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی و عدم رسیدن به امیال و آرزوها شدت زیادی دارد و این موضوع معظلات بیشتری را بوجود آورده است، نداشتن امید به آینده بسیاری را از رفتن به بازارهای کار محروم کرده است و عده ای که وارد اجتماع می شوند با بیکاری یا سطح پایین دستمزد مواجه می شوند، بسیاری نیز از سر اجبار با حداقل امکانات روزگار سختی را سپری می کنند.
نداشتن صبر کافی برای گذر از بحران
نسل کنونی به علت سرعت بالای ارتباطات و تبادلات سریع دچار شتابزدگی و کم صبری شده است بر این اساس تاب گذر از فواصل زندگی در میان آنان بسیار اندک است.
امروزه هزینه های زندگی و استفاده از تکنولوژی روز خارج از توان اکثریت مردم جهان است و تنها درصد کمی از مردم به آن دسترسی دارند، متناسب نبودن میزان دستمزد با هزینه های زندگی فشار مضاعفی را بر روی نسل جوان وارد کرده است و تحمل این فشار برای تمامی افراد یکسان نمی باشد در این بین عده اندکی دست به خودکشی می زنند، عده دیگری وارد بازارهای کاری می شوند و در مقابل فشار و جبر زمان سر فرود می آورند، عده دیگری دست به کارهای خلاف قانون می زنند و بحران های اجتماعی تحت تاثیر از ورود آنان شدت و سرعت بیشتری می یابد.
بازارهای خلاف عرف
امروزه درصد زنان روسپی و حتی مردان روسپی در سطح جهان در حال افزایش است واین کردار زشت از سوی نظام جهانی یک شغل در نظر گرفته شده و حتی به درجه بندی از نظر تقسیم کار و تعریف کارگر جنسی رسیده اند، باید در نظر داشته باشیم که این کار در تمامی فرهنگها و در بین ملل جهان هیچگاه پسندیده نبوده و منفور و پست تلقی شده است.
بزهکاران بی فرجام
عده دیگراز افراد اجتماع به سمت کارهای خلاف قانون اعم از فروش مواد یا اجناس قاچاق و بسیاری نیز روی به دزدی می آورند، آمارهای جهانی نشان می دهد هر روزه بر آمار قتل، تجاوز، جنایت و دزدی در سطح جهان افزوده می شود که همگی آنها در جهت برآورده شدن امیال و خواسته های نسل های کنونی و فقر نسبی موجود در سطح جهان است. در میان اجتماعات آنهایی که در مقابل قانون خشن زندگی تواضع به خرج داده اند، زندگی ساده ای را تجربه خواهند کرد در دل همین افراد نیز افرادی که از ضریب هوشی و پشتکار بیشتری برخوردار هستند با کار و فعالیت بیشتر به موفقیت می رسند و از فقر نسبی رهایی می یابند و با نزدیکی به طبقه متوسط و یا با ورود به این طبقه به یک تعادل کمی و کیفی در سطح زندگی دست می یابند و بسیاری نیز به مدارج عالی از نظرسطح زندگی اجتماعی دست می یابند.
هوشمندی راهی برای نجات است
امروزه بحث هوشمندی در تمامی مراکز علمی جهان مورد بررسی است و موجودات هر چه به آگاهی نزدیک شوند زندگی راحت تری را نسبت به دیگران تجربه می کنند، در پی این موضوع خطرات پیرامونشان کاهش می یابد و بر اثر آن بسیاری از سختیهای زندگی قابل تحمل می شود. از این روی عده ای که به آگاهی می رسند از خطراتی که در کمینشان است، نسبتا رهایی می یابند و تغییر مسیر می دهند، عده دیگری از طبقات اجتماعی که دست به اعمال غیرقانونی و جرمهای اجتماعی می زنند در مسیر زندان و قبرستان قرار می گیرند و عده دیگری که تعادل در زندگی را به دست فراموشی می سپارند یا توسط مواد مخدر و مشروبات الکی به مرگ زودرس می رسند و یا با رفتن به بیراهه نمرده در فضای مرگ قرار می گیرند.
باید باور داشته باشیم زندگی و پیچیدگی های آن مسیر انسانها و موجودات را تغییر می دهد، زندگی به صورت بازی ماروپله است، گاهی با سرعت به خانه می رسیم و گاهی در مسیر حرکت سقوط می کنیم در اینکه امروزه دولت یا نظام های حاکمه در ایجاد چنین وضعی مقصر می باشند، شکی نیست اما فراموش نکنیم هوشمندی، پشتکار، تواضع، مقاومت و رسیدن به بیداری می تواند ما را در این جهان خشن و بی رحم به مکانها و نقاط امن زندگی هدایت کند.
نیاز امروز جهان بیداریست ...
پایان/
نظر شما