در حدود بیست سال است که مذاکرات هسته ای میان ایران و قدرتهای جهانی به طول انجامیده و می توان گفت که این موضوع بزرگترین جنگ دیپلماتیک در تاریخ ایران است.
جنگ دیپلماتیک بین ایران و غرب را می توان خط واصل دو جبهه شرقی و غربی در نظر گرفت و از این روی مذاکرات هسته ای ایران و غرب می تواند به پلی برای رسیدن جهان به صلح و یا یک جنگ تمام عیار باشد که اگر جنگی در گیرد، سرنوشت جهان و مردم آن تغییر خواهد کرد. در این جنگ در یک سو آمریکا و کشورهای اروپایی قرار دارند و در سویی دیگر چین، روسیه و ایران جبهه مشترکی را بوجود آورده اند که هدف از تشکیل این مثلث قدرت را می توان جابجایی در نحوه کنترل جهان در نظر گرفت، آمریکا و متحدانش رفته رفته مستعمرات خود را از دست می دهند و هر روزه بر سایه قدرت شرق و متحدین آنها افزوده می شود با این وجود می توان تمامی این تنش ها را در قالب یک بازی حساب شده در نظر گرفت که مردم جهان از آن بی خبر می باشند. زیرا در دنیای سیاست بازیهای کثیفی وجود دارد و سیاستمداران برای بدست آوردن نتایج دلخواه خود به دسیسه ها و جنایات بیشماری دست می زنند در این مطلب به بازیهای پشت پرده ای که می تواند در قالب بازی گیم وجود داشته باشد، می پردازیم.
نظریه بازی و احتمال آن در سیاست و میز مذاکرات
قبل از توضیح وجود نظریه بازی در سیاست خارجی ایران و یا احتمال وجود آن در میز مذاکرات هسته ای به دلایلی که باعث ایجاد چنین نگرشی شده است، اشاره می کنیم، مسائلی همچون زمان طولانی و خریدن وقت برای هریک از طرفین، فقدان راهکار مناسب، نداشتن صداقت در میان مذاکره کنندگان و بسیار مسائل دیگر اینطور نشان می دهد که ایران و آمریکا به مثال بازیهای مرسوم در نظریه بازی یکدیگر را بازی می دهند، این بازی تا زمانیکه حاصل جمعی برابر صفر داشته باشد برای هیچکدام هزینه دار محسوب نمی شود اما در زمانیکه حاصل جمع بازی از مساوی خارج می شود، بازی طور دیگری رقم می خورد.
اوضاع سیاسی و اقتصادی ما نشان می دهد، طرفین از قدرت برابری برخوردار نبوده اند اما هرکدام ابزاری در اختیار داشته اند که در میز مذاکرات یکدیگر را به چالش کشیده اند به مانند مثال آمریکا با در اختیار داشتن سیستم بانکی متصل به کل جهان به راحتی ایران را تحت فشار اقتصادی قرار داده است و ایرا ن نیز با داشتن موقعیت حساس استراتژیک و ژئو پلیتیک خود در منطقه و جهان آمریکا و غرب را در تنگنا قرار داده است.
برد یک طرفه
در زمانیکه نتیجه بازی بنفع یک طرف می شود، طرف برنده بر طرف بازنده سلطه خواهد کرد و در چنین شرایطی است که کشور شکست خورده مجبور است، تن به خواسته های نامعقول دست برتر میدان بدهد اما در زمانیکه تیم مذاکره کننده بازیکنان قهاری داشته باشد و در آن سوی دیگر قدرت سخت یا به اصطلاح دیگر قدرت میدان با حریف برابری کند، مجددا نتیجه بازی صفر خواهد شد و همگی این موضوعات بستگی به توان هر طرف خواهد داشت اما در زمانیکه در میدان بازی، بازیکنان ضعیفی چیده می شوند، نتیجه مذاکرات به شکست یک طرف و برد طرف مقابل می انجامد برای بررسی و رسیدن به واقعیت های این موضوع کافیست جنگ ها و موضوعات بوجود آمده در این دو دهه مذاکرات را بررسی کنیم.
محدودیت بازی و نداشتن پلن B یا راهبردی دیگری به غیر از مذاکرات
شواهد موجود در میز مذاکرات نشان می دهد، ایران و آمریکا از نتیجه طولانی شدن مذاکرات راضی می باشند چرا که مذاکرات زمان بسیار زیادی طول کشیده است و اگر طرفین دعوا به دنبال توافق بودند، می بایست تا به حال به نتیجه مطلوب رسیده باشند، بازیهای براه افتاده در این چند سال نشان می دهد، بازیگران اصلی در جنگ میان ایران و آمریکا از وضعیت موجود راضی می باشند و هردو آنها به دنبال ادامه مذاکرات و کش دادن آن برای رسیدن به نتیجه مطلوب خود می باشند، این حالت بازی نشان می دهد، هردو کشور تاکتیک و استراتژی دیگری در صورت شکست مذاکرات ندارند پس برای حفظ آبروی بازیگران، بازنده مشخص نمی شود و روش این بازی حکایت از آن دارد که هردو طرف نقاط ضعف و قدرت خود را به خوبی می دانند و برای همین است که از درگیری فیزیکی در ابعاد بزرگتر تا زمان حال اجتناب کرده اند
رسیدن هر دو طرف به جنون بازی
در بازیهای سیاسی و در زمانیکه بازیگران به مرحله جنون کشیده می شوند، هردو طرف برای نابودی یکدیگر آماده می شوند در این شرایط قدرت نظامی و اقتصادی هریک از طرفین دعوا می تواند، دست برتر میدان را مشخص کند.
در زمانیکه بازیگردان یا نفرات اول بازی بازیکنان را بازی می دهند
در بازیهای سیاسی و در زمانیکه مولفه ها و شاخص های بازی بررسی می شود و یا واکاوی در گوشه دیگری از فضای بازی صورت می گیرد، بازی خوردن بازیکنان توسط عوامل اصلی مشخص می شود در چنین شرایطی طرف های اصلی به دنبال بازی دیگری بوده اند و به نتیجه مطلوب رسیده اند اما بازیکنان در وسط میدان ندانسته در بازی مافیا بازی داده شده اند.
مردم جهان شکست خوردگان بازیهای سیاسی
تاریخ و بررسی نتیجه جنگها در میان قدرت های بزرگ و کوچک نشان می دهد که این مردم می باشند که نتیجه شکست ها و درگیرریها را به جان می خرند و همیشه نفرات اصلی با داشتن برنامه دیگری که در فکر بازیکنان این بازی کثیف نمی گنجد از معرکه گریخته اند و در اینگونه بازیها آسیب دیدگان اصلی که همیشه و بیشتر آنها طبقات پایین هر اجتماعی می باشند، لطمات بیشتری خواهند دید.
پایان بازی:
در زمانیکه بازیگران اصلی به نتیجه مطلوب خود دست می یابند، بازی پایان می یابد و بازیگران اصلی هرکدام از فضای بازی خارج می شوند که معمولا در این بازیها، بازی دیگری وجود داشته است و یا بازیگردانان دیگری در پشت پرده بازی وجود داشته اند.
مردمان ستمدیده
نابودی، ویرانی و فقر نتیجه بازیهای کثیف سیاسی است و همیشه ملت ها ضعیف و درمانده و یا حتی مردم کشورهای قدرتمند تاوان شرایط را می دهند تاریخ نشان می دهد، همواره ظالمان بر مسند قدرت بوده اند و جهان ما به مثال دنیای حیوانات توسط درندگان یا خون آشامان به خاک و خون کشیده شده است.
کاسبان تحریم در بازی ایران و امریکا:
امروزه در کشور ما نیز شواهد نشان می دهد، عده ای که در ایران کاسبان تحریم نام گرفته اند، منافع زیادی بدست آورده اند و از ادامه این وضعیت راضی می باشند و تاوان طمع و زیاده خواهی آنان را مردم ایران می دهند در شرایطی که نه جنگ و نه توافق صورت می گیرد کشور در حالت بلاتکلیفی مانده است و با این روش سرعت رشد اقتصادی و همچنین سطح شاخص توسعه انسانی بشدت کاهش یافته است و بنظر می رسد که نتیجه لازم برای بازی سازان بدست آمده است.
بازیگردان لایق
در شرایطی که بازیگردان مهره های بازی را بدرستی می چیند و نمی گذارد بازی کنان میدان به مسیرهای انحرافی کشیده شوند بازی طور دیگری رقم می خورد و منافع این بازی برای همه قابل مشاهده و دسترس خواهد بود و در اینجاست که بازیگردان لایق برای مردم مشخص خواهد شد.
مردمان مأیوس و نداشتن امید به آینده
نا امیدی و یأس بر فضای کشور و مردم سایه افکنده است و مسئولین با شعارهای بی اساس و وعده های واهی مسبب این موضوعات می باشند چرا که در این چند سال ثبات اقتصادی بهم ریخته است و معلوم نیست که چه اتفاقاتی در آینده رقم خواهد خورد د و اینطور به نظر میرسد که ،مردم ایران در بازی بازیگران بزرگتری گرفتار شده اند و بازیگران داخلی برای تامین منافع بازیگران بزرگ،ما را بازی میدهند.
در اینکه جهان در حال تغییر است، شکی نیست، اما همیشه این تغییرات با جاری شدن خون مردمان بیگناه حاصل می شود....
نیاز امروز جهان بیداریست
پایان/
نظر شما