این روزها تفسیر و تحلیل نقش روسیه در سیاست های ایران بسیار است. برخی بر این باورند که روسیه مانع دستیابی به توافق ایران با غرب است، برخی دیگر می گویند ایران با فروش پهپاد به روسیه معادلات منطقه ای و بین المللی را به ضرر خود پیش می برد و برخی دیگر معتقدند ایران برای روسیه به گذرگاه دور زدن تحریم ها تبدیل شده و در نهایت این ایران است که متضرر می شود. در اینکه بخش قابل توجهی از رسانه ها و نخبگان ایرانی روحیات ضد روسی دارند، شکی نیست و این را نیز نمی شوند انکار کرد که نظام جمهوری اسلامی تلاش می کند تا با روسیه روابط خوبی داشته باشد. اما واقعیت های وجود دارد که باید بدون از هر گونه تعصب به آنها نگاه کرد.
نگاه عمومی بخش قابل توجهی از نخبگان ایرانی که به شدت تاثیر گرفته از جهان غرب است، جو اجتماعی را علیه بخش قابل توجهی از جهان (چین و روسیه) مسموم کرده است
تفسیر سیاست نگاه به شرق یا غرب در ایران همانند دیگر موضوعات رسانه ای به میدانی پرحاشیه و زرد تبدیل شده است و تا کنون در ایران دیدگاهی مبنی بر اعتدال نتوانسته سیاست عملی خود را در راستای منافع کشور اجرا کند. بخشی از ریشه مشکلات مربوط به حافظه تاریخی دستکاری شده مردم ایران است و بخشی دیگر نتیجه ضعف واقعی آگاهی مردم ایران از وضعیت جهانی، تاریخ و وضعیت کنونی جوامع کشورهای اطراف است.
بسیاری از نخبگان ایران از یک سو ترکیه را بابت روابط خوب با غرب، حرکت در راستای منافع ملی، عضویت در ناتو و مخالفت های سیاسی با روسیه تحسین می کنند، اما همین گروه کوچکترین اطلاعاتی از روابط تجاری-اقتصادی 50 میلیارد دلاری روسیه و ترکیه ندارند و نمی دانند که سالانه به طور متوسط 10 میلیون گردشگر روس به ترکیه سفر می کنند و روسای جمهور این دو کشور در کنار برقراری روابط بسیار خوب شخصی، تقریبا هر ماه با یکدیگر گفتگو دارند و دائما در نشست ها و برنامه های مختلف ملاقات می کنند.
نگاه عمومی بخش قابل توجهی از نخبگان ایرانی که به شدت تاثیر گرفته از جهان غرب است، جو اجتماعی را علیه بخش قابل توجهی از جهان (چین و روسیه) مسموم کرده است و هرگاه دولتی در ایران قصد توسعه روابط با دو کشور یاد شده را داشته باشد به خرابکاری، از دست رفتن ایران، فروش خاک وطن، خیانت و غیره متهم می شود. حال باید دید این جو منفی در جامعه ایران تا چه حدی مانع توسعه خود ایران شده است. به عنوان مثال پروژه کریدور شمال-جنوب، پروژه ای که بیش از 20 سال است در مورد آن حرف زده می شود و بارها موافقتنامه های متعددی در مورد آن به امضا رسیده و تا کنون نیز عملیاتی نشده است.
اجرا نشدن کریدور شمال-جنوب بیش از هر چیز در راستای منافع تجاری-اقتصادی ترکیه، اروپا و آمریکا است.
اجرا نشدن این پروژه بیش از هر چیز در راستای منافع تجاری-اقتصادی ترکیه، اروپا و آمریکا است. تنها حضور هند به عنوان یک شریک مهم اقتصادی در چابهار کفایت میکند تا این نقطه اقتصادی از تحریم ها و آسیب های سیاسی بین المللی مصون بماند. حال فرض کنید با راه اندازی کریدور، مسیر موازی کانال سوئز و بسفر ایجاد می شود، آنهم با سرعت بیشتر و هزینه کمتر. در آن صورت مسیر تجارت منطقه ای و حتی جهانی از خاک ایران عبور خواهد کرد و عملا بخش قابل توجهی از تحریم ها بی اثر خواهند شد. تجارت به دنبال کاهش هزینه های ترانزیت و خطرات مسیر است، اگر مسیری کوتاه تر و امن تر ایجاد شود، چند کشور حاضرند تا برای رعایت تحریم ها هزینه چند برابری ترانزیت خود را بپردازند در حالی که میتوانند به صورت چشمگیری در هزینه های خود صرفه جویی کنند؟
ترکیه مخالف جدی کریدور شمال-جنوب
نکته دقیقا اینجاست که بسیاری از کشورها تلاش می کنند پروژه های رقیب خود را در نطفه از بین ببرند و اجازه ندهند که راه های جدید تجاری سهم آنها را از بازار جهانی بگیرد. این سیاست نه تنها علیه ایران بلکه علیه بسیاری از کشورهای ضعیف دیگر اجرا می شود و باعث می شود تا ظرفیت های تجاری-اقتصادی این دسته از کشورها به مرحله اجرا نرسد. ایجاد جو منفی برای برقراری روابط با یک یا دو یا چند کشور، ابزاری است در دست دشمنان و رقبای سیاسی-اقتصادی که از طریق عملیات های روانی-رسانه ای در حال اجرا است.
استفاده نکردن از ظرفیت واقعی ترانزیتی خزر نیز یکی دیگر از موضوعاتی است که درگیر حاشیه های سیاسی و روحیات ضدروسی شده است. درحالی که بیش از هر کشور دیگری در خزر این ایران است که متضرر عملی نشدن پروژه های تجاری-اقتصادی آن است.
امید است روزی آگاهی واقعی مردم ایران به سطحی برسد که بتوانند منافع واقعی را در هرکجا و هر کشوری تشخیص دهند و علاوه بر آن نیز رقبای خود را با چشم غیرمسلح ببینند.
پایان/
نظر شما