به گزارش تحریریه، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا از زمان آغاز به کار خود در کاخ سفید و در دور دوم ریاست‌جمهوری خود ادعاها و مواضع متناقضی را درباره ایران مطرح کرده است.

ترامپ از طرفی کارزار شکست‌خورده فشار حداکثری را احیا کرده و در چند نوبت تحریم‌هایی را علیه ایران اعمال کرده است و از طرفی دیگر موضوع مذاکره را مطرح می‌کند.

ترامپ مدعی شده که خواهان مذاکره با ایران است و در کنار مذاکره از گزینه‌های دیگر سخن می‌گوید.

در همین رابطه ابوالفضل ظهره‌وند، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی طی یادداشتی برای میزان به تشریح ابعاد این مواضع متناقض دونالد ترامپ پرداخته است.

متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

شاهد هستیم که ترامپ با یک استراتژی و رویکرد جدید وارد کاخ سفید شده و برای مهار و خنثی کردن تهدیدهای فرضی که در رأس آنها ایران، روسیه، چین و بعد کره شمالی قرار دارد، مترصد آن است که بدون پرداخت هزینه و با بیشترین آورده بتواند این تهدیدها را مهار و کنترل و حتی امحا کند.

ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران هم از طریق راهبردی که در دستور کار گرفته یعنی رسیدن به صلح از طریق قدرت؛ مترصد این است که وانمود کند پیگیر مذاکره است و اینجا مذاکره و یا جنگ را به‌عنوان دوگانه‌ای در افکار عمومی مطرح می‌کند تا بتواند ایران را پای میز مذاکرات مورد نظر خود بکشاند.

مذاکراتی که ترامپ ادعا می‌کند، موضوع آن در ابهام قرار دارد و وی اینگونه ادعا می‌کند که اگر ایران می‌خواهد از تهدید جنگ خود را خلاص کند و تحریم‌ها را هم کاهش دهد می‌بایست در این مذاکرات امتیازهایی را که مورد نظر وی است و قطعا حد یقفی هم ندارد، بدهد و این مذاکرات را ببندد و از این طریق به هدفی که دارد، دست پیدا کند. ترامپ ادعا می‌کند که برای این مسیر فعلا مذاکره را دنبال می‌کند.

با وجود این، مقام معظم رهبری با هوشمندی و از موضع قدرت و عزت پاسخ مناسب را دادند و به افکار عمومی این موضوع را تبیین کردند.

علاوه بر این شاهد هستیم که ترامپ مسئله مذاکره را عنوان کرد و گفت که نامه‌ای را به ایران ارسال کرده است؛ با یک هفته تاخیر از طریق امارات نامه را به ایران رساند؛ در دورانی که اینترنت و ارتباطات سریع وجود دارد یک هفته تاخیر گویای این است که او می‌خواست فضای مورد نظر خود را در افکار عمومی شکل دهد و ایران را تحت فشار قرار دهد و این هم یکی از شیطنت‌های ترامپ بود که با مواضع به‌موقع رهبری خنثی شد.

نکته بعدی بدعهدی طرف آمریکایی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره داشتند؛ اینکه ترامپ اگر می‌گوید خواهان مذاکره است لازمه مذاکره این است که بدعهدی‌ها را جبران کند و به تعهداتی که کنار گذاشت و برجام را پاره کرد، عمل کند و حسن نیت خود را نشان دهد و آن وقت باید دم از مذاکره بزند؛ بنابراین بحث مذاکره نیست بلکه بحث ضربه زدن به منافع و مصالح ملت ایران است آن هم به‎گونه‌ای که برای آمریکا هزینه‌ای نداشته باشد، اما به ملت ایران یک خسارت محض دیگر تحمیل کند.

تا اینجا پروژه دونالد ترامپ شکست خورده است؛ بحث این است که اگر قرار است مذاکره انجام شود باید پیشنهاد روشن و ملموس داشته باشد و هم تضمین روشن و ملموس ارائه کند؛ اینکه چه تضمینی وجود دارد که آنها اگر مذاکره اتفاق افتاد، دوباره زیر میز نمی‌زنند و توافق را پاره نمی‌کنند، این نکته مهمی است که هر عقل سلیمی آن را مطالبه خواهد کرد.

باید متوجه باشیم آمریکا در دور جدیدی که ترامپ در سیاست خارجی در پیش گرفته تاکنون آورده‌ای نداشته است؛ نه در بحث اوکراین، نه در بحث ایران و نه حتی در بحث غزه.

یعنی تا این مرحله تمام تیرهای ترامپ به سنگ خورده و قطعا با این روند می‌توانیم شاهد عدم تعادل در مدیریت سیاست خارجی ترامپ باشیم؛ اکنون باید با درایت رفتار تیم جدید دولت آمریکا را رصد کنیم و مانع از این شویم که در تله برساخته آنها قرار گیریم.

پایان/