مقدمه
در سال ۱۹۷۱، زمانی که ریچارد نیکسون پیوند دلار آمریکا با طلا را قطع کرد، مرزهای جدیدی در دنیای مالی گشوده شد. آن تصمیم سرنوشتساز، طلا را از قفس بانکهای مرکزی رها کرد و به آن اجازه داد تا همچون پرندهای آزاد در آسمان اقتصاد جهانی به پرواز درآید. نیم قرن بعد، معاملهگری که در برج شیشهای خود در هنگکنگ نشسته، با یک کلیک ساده میتواند معادل تنها طلا را خرید و فروش کند، بدون آنکه حتی ذرهای از آن فلز درخشان را لمس کرده باشد. این معجزهای است که ابزارهای مشتقه – قراردادهای آتی و اختیار معامله طلا – به ارمغان آوردهاند؛ پلهایی نامرئی بین دنیای فیزیکی طلا و گردبادهای پرسرعت سرمایههای دیجیتال.
در حالی که طلا همچنان زیر نور چراغهای موزهها میدرخشد و در گاوصندوقهای بانکها محبوس است، سایههایش – قراردادهای کاغذی و دیجیتالی – با سرعتی سرسامآور در سرتاسر جهان در حرکتند. رقص پیچیده این سایهها داستانی است از شجاعت و ترس، از شکارچیان روندها و محافظان داراییها، از خطرپذیران و محتاطان بازار. در این سفر هفتخان، خواهیم آموخت چگونه تاجران زیرک از وعدههای آینده (قراردادهای آتی) و حق انتخابها (اختیار معامله) برای کشف فرصتهای پنهان و مدیریت تلاطمهای ناگهانی بهره میبرند. این مقاله، نقشه گنجی است برای کسانی که میخواهند فراتر از ورقهای زرین طلا، به لایههای عمیقتر و پرسودتر بازار این فلز افسانهای دست یابند.
تعریف قراردادهای آتی طلا
قراردادهای آتی طلا، توافقنامههای استانداردی هستند که خریدار را متعهد میکنند مقدار مشخصی طلا را در تاریخ معینی در آینده با قیمت امروز خریداری کند. این قراردادها معمولاً برای ۱۰۰ اونس طلا تنظیم میشوند و با پرداخت بخش کوچکی از ارزش کل (وجه تضمین) قابل معامله هستند. معاملهگر بدون نیاز به پرداخت کامل یا تحویل فیزیکی، میتواند از اهرم مالی بالایی بهرهمند شود.
قراردادهای آتی طلا برای همه بازیگران بازار مفید هستند. تولیدکنندگان میتوانند قیمت فروش محصول آینده را تثبیت کنند. مصرفکنندگان صنعتی میتوانند هزینههای تولید خود را پیشبینیپذیر سازند. معاملهگران سوداگر نیز با تحلیل روندهای اقتصادی و تکنیکال، از نوسانات قیمتی بهره میبرند. کمتر از ۲٪ این قراردادها به تحویل فیزیکی طلا میانجامد.
تعریف اختیار معامله طلا
اختیار معامله طلا، قراردادی است که به دارنده آن حق (و نه تعهد) خرید یا فروش مقدار مشخصی طلا در قیمتی از پیش تعیینشده تا تاریخ انقضای معین را میدهد. این ابزار در دو نوع اصلی ارائه میشود: اختیار خرید (کال) و اختیار فروش (پوت). خریدار با پرداخت “پریمیوم”، زیان خود را محدود میکند اما پتانسیل سود نامحدودی خواهد داشت.
معاملهگران میتوانند با ترکیب اختیارهای خرید و فروش، استراتژیهای پیچیدهای مانند استرادل و باترفلای ایجاد کنند. فروشندگان جواهرات و شرکتهای معدنی از این ابزار برای ایجاد “کف قیمت” یا “سقف قیمت” استفاده میکنند. این انعطافپذیری اجازه میدهد در برابر نوسانات غیرمنتظره محافظت شوند و همزمان از تغییرات مطلوب قیمتی بهره ببرند.
تاریخچه مشتقات طلا در بازارهای جهانی
داستان مشتقات طلا با توقف تبدیل پذیری دلار به طلا توسط نیکسون در سال ۱۹۷۱ آغاز شد. این رویداد، قیمت طلا را از نرخ ثابت ۳۵ دلار برای هر اونس آزاد کرد. در پاسخ به نوسانات جدید، بورس شیکاگو (CBOT) در سال ۱۹۷۴ اولین قراردادهای آتی استاندارد طلا را معرفی کرد. یک سال بعد، بورس کالای نیویورک (COMEX) نیز به این حرکت پیوست.
دهه ۱۹۸۰ شاهد معرفی اختیار معامله طلا برای نیازهای پیچیدهتر سرمایهگذاران بود. با ظهور معاملات الکترونیکی در دهه ۱۹۹۰، دسترسی به این ابزارها گسترش یافت. بحران مالی ۲۰۰۸ باعث هجوم سرمایهگذاران به طلا شد و قیمت آن از حدود ۷۰۰ دلار به بیش از ۱۹۰۰ دلار در سال ۲۰۱۱ رسید. امروزه، ارزش بازار مشتقات طلا به چندین تریلیون دلار میرسد و نقشی حیاتی در تعیین قیمت جهانی طلا دارد.
تفاوتهای اساسی بین قراردادهای آتی طلا و اختیار معامله طلا
ساختار قراردادی و تعهدات
قراردادهای آتی طلا، توافقهای الزامآور دوطرفه هستند. خریدار و فروشنده هر دو متعهد میشوند که در تاریخ سررسید، معامله را با قیمت توافق شده انجام دهند. این تعهد قطعی است و هیچیک از طرفین نمیتوانند بدون بستن موقعیت (با انجام معامله معکوس) از آن شانه خالی کنند. قراردادهای آتی استاندارد هستند و معمولاً برای ۱۰۰ اونس طلا با تاریخهای تحویل مشخص در ماههای خاص سال تنظیم میشوند.
در مقابل، اختیار معامله طلا، حق بدون تعهد است. خریدار اختیار معامله میتواند تصمیم بگیرد که قرارداد را اجرا کند یا نکند. فروشنده اختیار معامله (نویسنده) در موقعیت تعهدآور قرار دارد و باید در صورت تصمیم خریدار به اعمال قرارداد، به آن عمل کند. این عدم تقارن در تعهدات، جذابیت خاصی به اختیار معامله میدهد و امکان طراحی راهبردهای پیچیدهتر را فراهم میسازد.
میزان ریسک و محدودیت زیان
در قراردادهای آتی طلا، ریسک نامحدود است. اگر بازار برخلاف موقعیت شما حرکت کند، زیان میتواند به سرعت افزایش یابد. بورسها با سیستم مارجین کال (تماس تأمین وجه تضمین) تلاش میکنند ریسک نکول را مدیریت کنند. در موقعیت خرید، اگر قیمت طلا کاهش یابد، زیان نظری تا قیمت صفر ادامه دارد. در موقعیت فروش، اگر قیمت افزایش یابد، زیان بالقوه نامحدود است.
اختیار معامله طلا، ریسک نامتقارنی ایجاد میکند. برای خریدار، حداکثر زیان برابر با پریمیوم پرداختی است. حتی اگر قیمت طلا برخلاف انتظار حرکت کند، خریدار میتواند تصمیم بگیرد قرارداد را اعمال نکند و فقط پریمیوم را از دست بدهد. برای فروشنده، ریسک مشابه قراردادهای آتی است. فروشنده اختیار خرید با ریسک نامحدود در صورت افزایش قیمت طلا روبروست، در حالی که فروشنده اختیار فروش، ریسک کاهش قیمت طلا تا صفر را متحمل میشود.
نقدشوندگی و هزینه های معاملاتی
قراردادهای آتی طلا از نقدشوندگی بالایی برخوردارند، به ویژه در تاریخهای تحویل نزدیک. حجم روزانه معاملات در بورسهایی مانند COMEX بسیار بالاست و شکاف قیمت خرید و فروش (اسپرد) معمولاً کم است. هزینههای معاملاتی شامل کارمزد کارگزاری و هزینههای بورس است. بزرگترین هزینه غیرمستقیم، وجه تضمین اولیه است که باید برای ورود به موقعیت بلوکه شود، اگرچه این پول متعلق به معاملهگر باقی میماند.
اختیار معامله طلا معمولاً نقدشوندگی کمتری نسبت به قراردادهای آتی دارند، به ویژه برای قیمتهای اعمال دور از قیمت بازار یا تاریخهای انقضای طولانیتر. اسپرد در این بازار معمولاً بیشتر است. هزینه اصلی معامله، پریمیومی است که خریدار به فروشنده میپردازد. این پریمیوم تحت تأثیر عوامل متعددی مانند قیمت فعلی طلا، قیمت اعمال، زمان تا انقضا، نوسانات بازار و نرخ بهره قرار دارد. پیچیدگی قیمتگذاری اختیار معامله و تنوع استراتژیها نیز میتواند به هزینههای معاملاتی بالاتر منجر شود.
استراتژی های کلیدی در معاملات قراردادهای آتی طلا
استراتژی اسپرد زمانی
استراتژی اسپرد زمانی در معاملات قراردادهای آتی طلا، همزمان خرید و فروش قراردادهای آتی با ماههای تحویل متفاوت است. معاملهگران از تفاوت قیمت بین قراردادهای نزدیک و دور بهره میبرند. این استراتژی بر پایه “منحنی قیمت آتی” طلا عمل میکند و معمولاً وقتی بازار در حالت “کانتانگو” (قیمتهای آینده بالاتر از قیمتهای نقدی) یا “بکواردیشن” (قیمتهای آینده پایینتر از قیمتهای نقدی) قرار دارد، فرصتهای سودآوری ایجاد میشود.
معاملهگران قراردادهای آتی طلا با تحلیل عواملی مانند هزینههای انبارداری، نرخهای بهره و الگوهای فصلی تقاضا، میتوانند زمان مناسب برای ورود به اسپرد زمانی را تشخیص دهند. این استراتژی ریسک کمتری نسبت به موقعیتهای جهتدار دارد، زیرا بخشی از تغییرات قیمت طلا با موقعیت معکوس پوشش داده میشود، اما همچنان به مهارت و درک عمیق از دینامیک بازار طلا نیاز دارد.
استراتژی های آربیتراژ
آربیتراژ در قراردادهای آتی طلا، بهرهبرداری از اختلاف قیمت در بازارهای مختلف یا ابزارهای مالی مرتبط با طلاست. رایجترین نوع، آربیتراژ نقدی-آتی است که معاملهگر همزمان طلای فیزیکی را خریده و قرارداد آتی را میفروشد (یا برعکس) تا از تفاوت قیمت سود ببرد. آربیتراژ جغرافیایی نیز با استفاده از اختلاف قیمت قراردادهای آتی طلا در بورسهای مختلف جهان (مانند COMEX، TOCOM و SGE) انجام میشود.
استراتژی آربیتراژ بازار-محصول، تفاوت قیمتی بین قراردادهای آتی طلا و محصولات مرتبط مانند ETFهای طلا یا شاخصهای معدنی را هدف قرار میدهد. این استراتژیها معمولاً با حاشیه سود کم اما ریسک پایین همراه هستند و نیازمند سرعت عمل بالا، سرمایه قابل توجه و دسترسی به چندین بازار میباشند. معاملهگران حرفهای قراردادهای آتی طلا با استفاده از الگوریتمهای پیشرفته، اختلافهای قیمتی را که گاه فقط چند ثانیه دوام دارند، شناسایی و بهرهبرداری میکنند.
معاملات جهت دار بر اساس تحلیل بنیادی
معاملات جهتدار در قراردادهای آتی طلا بر پایه پیشبینی روند آینده قیمت طلا با استفاده از تحلیل بنیادی انجام میشود. معاملهگران عوامل کلیدی مؤثر بر قیمت طلا را بررسی میکنند: سیاستهای پولی بانکهای مرکزی، نرخ تورم، تنشهای ژئوپلیتیک، نوسانات ارزی (به ویژه دلار آمریکا)، تقاضای فیزیکی (جواهرسازی و صنعت)، و تغییرات در عرضه معدنی.
سرمایهگذاران قراردادهای آتی طلا با موقعیتهای خرید (لانگ) از افزایش قیمت و با موقعیتهای فروش (شورت) از کاهش قیمت سود میبرند. مزیت اصلی این استراتژی، اهرم مالی بالای قراردادهای آتی طلاست که با سرمایه نسبتاً کم، امکان بهرهبرداری از تغییرات قیمتی را فراهم میکند. تحلیلگران حرفهای با ترکیب رویکردهای بنیادی و تکنیکال، نقاط ورود و خروج بهینه برای معاملات جهتدار در بازار قراردادهای آتی طلا را شناسایی میکنند.
استراتژی های معاملاتی الگوریتمی
معاملات الگوریتمی در بازار قراردادهای آتی طلا، استفاده از برنامههای کامپیوتری برای اجرای خودکار معاملات بر اساس مجموعهای از قوانین از پیش تعیین شده است. این سیستمها میتوانند حجم زیادی از دادههای بازار را در کسری از ثانیه پردازش کنند و بدون دخالت احساسات انسانی، معاملات را اجرا نمایند. استراتژیهای الگوریتمی رایج در قراردادهای آتی طلا شامل معاملات میانگین بازگشتی، شناسایی الگوهای تکنیکال، معاملات مبتنی بر شکاف قیمتی و معاملات نوسانگیری میشود.
نهادهای مالی بزرگ در بازار قراردادهای آتی طلا از الگوریتمهای پیچیدهتر مانند معاملات فرکانس بالا (HFT) استفاده میکنند که در میلیثانیه تصمیمگیری میکنند. معاملهگران خرد نیز میتوانند با استفاده از پلتفرمهای معاملاتی خودکار، استراتژیهای سادهتر را پیادهسازی کنند. مزیت اصلی روشهای الگوریتمی، حذف خطاهای انسانی و امکان فعالیت 24 ساعته در بازار قراردادهای آتی طلا است، اما طراحی، آزمایش و بهینهسازی الگوریتمها نیازمند دانش تخصصی و زیرساخت فنی مناسب میباشد.
پوشش ریسک (هجینگ) برای سرمایه گذاران طلای فیزیکی
هجینگ یا پوشش ریسک، اصلیترین کاربرد قراردادهای آتی طلا است که برای محافظت از ارزش داراییهای طلای فیزیکی در برابر نوسانات قیمت طراحی شده است. تولیدکنندگان طلا (شرکتهای معدنی) با فروش قراردادهای آتی، قیمت فروش محصول آینده خود را تثبیت میکنند. آنها با این اقدام، از کاهش احتمالی قیمت طلا در آینده در امان میمانند، هرچند از افزایش قیمت نیز بهرهمند نخواهند شد.
در سوی دیگر، مصرفکنندگان عمده طلا مانند کارخانههای جواهرسازی یا شرکتهای الکترونیک با خرید قراردادهای آتی طلا، هزینههای آتی خود را تثبیت میکنند. سرمایهگذاران نهادی که دارای مقادیر زیادی طلای فیزیکی یا ETF طلا هستند نیز میتوانند با استفاده از قراردادهای آتی، پوشش ریسک موقت یا دائمی ایجاد کنند. استراتژیهای پوشش ریسک پیشرفتهتر شامل هجینگ نسبی یا پلهای است که انعطافپذیری بیشتری را برای دارندگان طلای فیزیکی فراهم میکند و آنها را قادر میسازد تا از برخی حرکات مطلوب قیمت نیز بهره مند شوند.
7 تکنیک برتر در استفاده از اختیار معامله طلا
استراتژی کال و پوت ساده
استراتژی کال ساده در اختیار معامله طلا، خرید حق خرید طلا در قیمت مشخص تا زمان انقضای معین است. سرمایهگذاران زمانی از این استراتژی استفاده میکنند که انتظار افزایش قیمت طلا را دارند. با پرداخت پریمیوم کم، معاملهگر میتواند از افزایش قیمت طلا بهره ببرد بدون آنکه خود طلا را خریداری کند، در حالی که ریسک محدود به پریمیوم پرداختی است.
استراتژی پوت ساده، خرید حق فروش طلا در قیمت مشخص است. این استراتژی برای زمانی مناسب است که پیشبینی کاهش قیمت طلا وجود دارد. معاملهگران اختیار معامله طلا با خرید پوت، از کاهش قیمت سود میبرند، بدون نیاز به فروش استقراضی طلا. هر دو استراتژی از اهرم مالی بالایی برخوردارند که با سرمایهگذاری اندک، پتانسیل سود قابل توجهی را فراهم میکنند.
استراتژی استرادل و استرنگل
استرادل در اختیار معامله طلا، ترکیب همزمان خرید اختیار خرید (کال) و اختیار فروش (پوت) با قیمت اعمال یکسان و تاریخ انقضای مشابه است. این استراتژی زمانی سودآور است که پیشبینی نوسان شدید قیمت طلا وجود دارد، اما جهت حرکت مشخص نیست. سرمایهگذاران اغلب هنگام انتشار آمارهای اقتصادی مهم یا اعلام سیاستهای بانک مرکزی که میتواند قیمت طلا را به شدت تحت تأثیر قرار دهد، از استرادل استفاده میکنند.
استرنگل، مشابه استرادل است با این تفاوت که قیمتهای اعمال کال و پوت متفاوت هستند. معمولاً کال با قیمت اعمال بالاتر از قیمت فعلی طلا و پوت با قیمت اعمال پایینتر خریداری میشود. این استراتژی اختیار معامله طلا هزینه کمتری نسبت به استرادل دارد، اما نیاز به نوسان بیشتری برای سودآوری دارد. معاملهگران حرفهای با تحلیل الگوهای نوسان تاریخی طلا، زمان مناسب برای پیادهسازی این استراتژیها را تشخیص میدهند.
اسپرد عمودی و افقی
اسپرد عمودی در اختیار معامله طلا شامل خرید و فروش همزمان اختیارهای همنوع (کال یا پوت) با تاریخ انقضای یکسان اما قیمتهای اعمال متفاوت است. اسپرد عمودی کال (بول اسپرد) برای پیشبینی افزایش ملایم قیمت طلا و اسپرد عمودی پوت (بیر اسپرد) برای پیشبینی کاهش ملایم استفاده میشود. این استراتژی با کاهش هزینه پریمیوم از طریق فروش یک اختیار معامله، ریسک کمتری نسبت به خرید کال یا پوت ساده دارد.
اسپرد افقی (زمانی) در بازار اختیار معامله طلا، خرید و فروش اختیارهای همنوع با قیمت اعمال یکسان اما تاریخهای انقضای متفاوت است. این استراتژی بر اساس تفاوت ارزش زمانی اختیارهای با سررسیدهای مختلف عمل میکند. معاملهگران طلا از این استراتژی زمانی استفاده میکنند که انتظار دارند قیمت طلا در کوتاهمدت ثابت بماند اما در بلندمدت نوسان پیدا کند. اسپردهای افقی معمولاً با بررسی الگوهای فصلی و چرخههای قیمتی طلا طراحی میشوند.
استراتژی کاندور و باترفلای
استراتژی کاندور در اختیار معامله طلا، ترکیبی از چهار اختیار با سه قیمت اعمال مختلف است. در کاندور کال، معاملهگر دو اختیار کال را خریداری و دو اختیار را میفروشد تا یک محدوده سود ایجاد کند. این استراتژی زمانی مناسب است که انتظار میرود قیمت طلا در محدوده خاصی باقی بماند. مزیت اصلی کاندور، هزینه پایینتر نسبت به استراتژیهای دیگر و محدودیت ریسک است.
استراتژی باترفلای در بازار اختیار معامله طلا، ترکیبی از چهار اختیار با سه قیمت اعمال با فواصل مساوی است. باترفلای کال شامل خرید یک کال با قیمت اعمال پایین، فروش دو کال با قیمت اعمال میانی و خرید یک کال با قیمت اعمال بالاست. این استراتژی برای معاملهگرانی مناسب است که انتظار دارند قیمت طلا دقیقاً به یک سطح خاص برسد. استراتژیهای کاندور و باترفلای در اختیار معامله طلا معمولاً توسط معاملهگران باتجربه در شرایط بازار کمنوسان به کار گرفته میشوند.
استفاده از اختیار معامله طلا برای پوشش ریسک سبد سرمایهگذاری
اختیار معامله طلا ابزاری عالی برای پوشش ریسک سبد سرمایهگذاری است. سرمایهگذاران با خرید اختیار فروش (پوت) طلا، از سبدهای سهام خود در برابر ریسکهای بازار محافظت میکنند، زیرا طلا معمولاً رابطه معکوسی با بازارهای سهام دارد. هنگام بحران، قیمت طلا اغلب افزایش مییابد و ارزش اختیار فروش کاهش پیدا میکند، که میتواند زیانهای سبد سهام را جبران کند.
دارندگان طلای فیزیکی یا ETFهای طلا میتوانند با خرید اختیار فروش، کف قیمتی برای دارایی خود ایجاد کنند، در حالی که با فروش اختیار خرید (کال) قیمت طلا در سطوح بالاتر، میتوانند درآمد اضافی کسب نمایند (استراتژی کالر). مدیران صندوقهای سرمایهگذاری از ترکیبهای پیچیدهتر اختیار معامله طلا برای مدیریت ریسک بخشهای مختلف پورتفولیو استفاده میکنند و با تنظیم نسبت پوشش (Hedge Ratio)، سطح مطلوبی از محافظت را با هزینه بهینه ایجاد مینمایند.
استراتژیهای مبتنی بر نوسان (Volatility)
استراتژیهای مبتنی بر نوسان در اختیار معامله طلا، بیش از جهت قیمت، بر تغییرات شدت نوسانات بازار تمرکز دارند. معاملهگران با تحلیل شاخصهایی مانند VIX طلا، نوسانات ضمنی و تاریخی قیمت طلا، میتوانند پیشبینی کنند آیا نوسانات آینده بیشتر یا کمتر از سطح فعلی خواهد بود. استراتژی خرید نوسان (Long Volatility) مانند استرادل و استرنگل، از افزایش نوسانات بازار طلا سود میبرند.
استراتژیهای فروش نوسان (Short Volatility) مانند فروش استرادل یا کندور فروشی، در شرایط بازار آرام سودآور هستند. معاملهگران حرفهای اختیار معامله طلا، با تحلیل الگوهای چرخهای نوسان در بازار طلا و ارتباط آن با رویدادهای اقتصادی و سیاسی، زمان مناسب برای اجرای استراتژیهای نوسان را تشخیص میدهند. آنها همچنین از مفاهیم پیچیدهای مانند یونانیها (Greeks) به ویژه وگا (Vega) برای مدیریت حساسیت پورتفوی خود نسبت به تغییرات نوسان بازار طلا استفاده میکنند.
ترکیب اختیار معامله با قراردادهای آتی
ترکیب اختیار معامله با قراردادهای آتی طلا، استراتژیهای پیشرفتهای را برای مدیریت ریسک و بهینهسازی بازده ایجاد میکند. معاملهگران میتوانند با خرید اختیار معامله روی قراردادهای آتی طلا (به جای طلای نقدی)، از اهرم مضاعفی بهرهمند شوند. برای مثال، خرید اختیار خرید روی قرارداد آتی طلا میتواند با سرمایه بسیار کمتر، پتانسیل سود مشابهی با خرید مستقیم قرارداد آتی ایجاد کند.
استراتژیهای پیچیدهتر شامل “سینتتیک” (Synthetic) است که در آن معاملهگران با ترکیب اختیار معامله و قراردادهای آتی طلا، موقعیتهایی ایجاد میکنند که خصوصیات ریسک-بازده خاصی دارند. شرکتهای معدنی طلا برای مدیریت ریسک تولید آینده خود، از ترکیب قراردادهای آتی و اختیار معامله استفاده میکنند تا ضمن تضمین حداقل قیمت فروش (با استفاده از قراردادهای آتی)، امکان بهرهمندی از افزایش قیمت را نیز داشته باشند (با خرید اختیار خرید). این رویکرد ترکیبی برای مدیریت پیشرفته ریسک در بازار طلا، نیازمند درک عمیق از هر دو ابزار و رفتار قیمتی آنها در شرایط مختلف بازار است.
جمع بندی
سرمایهگذاری در مشتقات طلا میتواند فرصتهای سودآوری را برای سرمایهگذاران فراهم کند، اما نیازمند دانش، تجربه و مدیریت ریسک مناسب است. با آموزش مستمر، صبر و انضباط، و استفاده از منابع آموزشی مناسب، میتوانید به تدریج در این بازار موفق شوید. به یاد داشته باشید که هیچ راه میانبری برای موفقیت وجود ندارد و باید زمان کافی برای یادگیری و کسب تجربه اختصاص دهید.
سرمایه گذاری خود را با اهداف مالی بلندمدت خود هماهنگ کنید و همیشه به یاد داشته باشید که حفظ سرمایه اصلی مهمتر از کسب سودهای کوتاهمدت است. با رعایت اصول اساسی سرمایهگذاری و مدیریت ریسک، میتوانید از مزایای بازار مشتقات طلا بهرهمند شوید.
منبع: کلینیک اقتصاد
پایان/
نظر شما