به گزارش تحریریه، اسرائیل بهتازگی اعلام کرده که اجازه نخواهد داد نیروهای «هیئة تحریر الشام» یا «ارتش جدید سوریه» به جنوب دمشق پیشروی کنند. نتانیاهو خواستار خلع سلاح این نیروها در مناطق قنیطره، درعا و سویدا شده است. این موضعگیری در حالی صورت میگیرد که بحران جنگ غزه و فشارهای داخلی ناشی از آن همچنان ادامه دارد؛ از یک سو جناح راست افراطی بر تداوم جنگ و آوارهسازی فلسطینیان تأکید میکند، و از سوی دیگر بخش اعظم صهیونیستها خواهان ادامه توافق با حماس و آزادی اسرا هستند.
همزمان، اسرائیل جنگی را در کرانه باختری علیه گروههای مقاومت فلسطینی به راه انداخته و شهرکنشینان شمال فلسطین نیز تا تعیین تکلیف جنگ با حزبالله، از بازگشت به خانههای خود خودداری میکنند. در میانه این بحرانها، نتانیاهو جبهه جولان را نیز دچار تنش کرده و در امور سوریه دخالت میکند. این در حالی است که حکومت جدید سوریه همواره تلاش داشته تا با پرهیز از درگیری مستقیم با اسرائیل، ثبات خود را حفظ کند؛ اما نکته تعجببرانگیز اینجاست که ارتش اسرائیل از زمان ورود نیروهای تحریر الشام به دمشق، اقدام به تضعیف قدرت نظامی سوریه کرده است. اسرائیل با اشغال منطقه حائل در بلندیهای جولان، دامنه تجاوزات خود را به اطراف دمشق، قنیطره و درعا گسترش داده است. اکنون، اسرائیل مسیر دمشق-بیروت و برخی راههای داخلی لبنان، ازجمله مسیر بقاع-جنوب را در کنترل خود دارد.
رژیم و واقعیت پیرامون
از زمان تأسیس، این رژیم احساس کرده است که توسط دشمنان همسایه عربی احاطهشده که با موجودیت و پروژههای توسعهطلبانه و استعماری آن مخالف هستند؛ بنابراین، این رژیم تلاش کرده است تا این محاصره را تضعیف نموده و با شکست مواجه نماید. استراتژی امنیت ملی این رژیم بر دو اصل استوار است: اول، تقویت احزابی که از حمایت کشورهای هممرز با جهان عرب مانند ترکیه، ایران و اتیوپی برخوردار هستند و دوم، راهبرد درونی که بهعنوان «استراتژی تفرقهاندازی» شناخته میشود و با هدف کاشت بذر تفرقه، میان اقلیتهای قومی، مذهبی و دینی در داخل کشورهای عربی به کار بسته میشود.
بن گوریون، اولین نخستوزیر اول اسرائیل طی پیامی که به رهبران ارتش و دستگاههای امنیتی خود، بر لزوم استفاده از نقاط ضعف کشورهای عربی، بهویژه در روابط گروهها و اقلیتها، تأکید کرده است. مطابق دستور او، دستگاههای اسرائیلی موظفند ارتباطات خود را با سران اقلیتهای منطقه برقرار کنند. «آبا ایبان»، وزیر امور خارجه اسبق اسرائیل نیز در کتاب خود گفته است عربها همیشه در تفرقه زندگی کردهاند و وحدتهایشان بیشتر به زور اسلحه بوده است.
اکنون آن استراتژی در حال احیاء است. یک روز پس از سقوط اسد، نتانیاهو با ارسال پیامی به دروزیهای سوریه دست دوستی بهسوی آنها دراز کرد و آنها را برادران دروزی خود و برادران دروزیهای اسرائیل خواند. این اقدام یادآور سیاستهای اسرائیل در دهه ۱۹۷۰ است که به حمایت از تشکیل یک دولت دروزی بهعنوان «دولت حائل» میان اسرائیل و سوریه اشاره داشت. در اظهاراتی دیگر، وزیر خارجه اسرائیل، در ارزیابی تحولات پس از جنگ لبنان و سقوط نظام سوریه، بر لزوم گسترش روابط اسرائیل با اقلیتهای منطقهای چون کردها و دروزیها تأکید کرد و این ارتباطات را از نظر سیاسی و امنیتی مفید دانست.
نقش و برنامههای دروزیها
دروزیهای ساکن سوریه، حدود سه درصد از جمعیت، معادل ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر هستند. این گروه عمدتاً در مناطق سویدا، ارتفاعات جولان و اطراف دمشق سکونت دارند. با آغاز اعتراضات سوریه، دروزیها به دو گروه حامی نظام اسد و مخالف اسد تقسیم شدند. پس از سقوط سوریه به دست مخالفان و به قدرت رسیدن احمد شرع، دروزیها در ابتدا موضع مشکوکی نسبت به حکومت جدید داشتند و حتی از ورود نیروهای دولت جدید به مناطقشان جلوگیری کردند. در این شرایط، ولید جنبلاط، رهبر دروزیهای لبنان، شیخ عقل، رهبر دروزیهای مخالف اسد را به دمشق برد تا با احمد شرع دیدار کند.
آنچه باعث ابهام بیشتر در فهم جهتگیری دروزیهای سوریه میشود، اقدامات و اظهارات رهبر دروزیها است. یک روز پیش از سخنان نتانیاهو، شورای نظامی در سویدا، متشکل از تعدادی از گروههای مسلح برگزار و پرچم دروزیها در این استان به اهتزاز درآمد. همچنین در ویدئویی که اخیرا از رهبر دروزیهای سوریه منتشر شده است، شیخ عقل بهصورت ضمنی از دولت سوریه انتقاد کرده و اعلام میکند مردم سوریه با بازگشت فساد و استبداد تحت هر عنوانی مخالف هستند. بهنظر میرسد وقایع روزهای آتی بیش از پیش نیت دروزیها و ارتباط آنها با اسرائیل را آشکار کند.
منبع: اندیشکده تهران
پایان/
نظر شما