ضرورت تغییر سریع قوانین متضاد با جذب سرمایه گذاری برای نجات اقتصادی کشور

یک خارجی در نهایت می تواند یک حساب بانکی در ایران داشته باشد که به دلایل مختلف برای او محدودیت ایجاد می شود و حساب او بسته می شود و باید هفت خوان رستم را طی کند تا دوباره حساب او باز شود.

در حالی که دولت ایران تلاش دارد تا جذب سرمایه گذاری خارجی انجام دهد و جناب آقای پزشکیان بارها بارها روی این نکته تاکید کرده اما به دلیل وجود قوانین دست و پا گیر خارجی برای سرمایه گذاری در ایران بحث جذب سرمایه گذاری بسیار ناچیز به حساب می آید.

برخی باور دارند خارجی ها به دلیل تحریم های آمریکا در ایران سرمایه گذاری نمی کنند.

واقعیت امر این است که تحریم های آمریکا بر علیه ایران در این راستا موثر است اما در حد شاید بشود گفت حدود بیست تا سی درصد، اصل ماجرا در این است که درون ایران قوانین و مقرراتی وجود دارد که کار سرمایه گذاری یک خارجی در کشور را بسیار سخت می کند، حال اگر نخواهم بگویم محال.

می توان گفت اصلی ترین مشکل کشور در زمینه اقتصاد امروزه محدودیت های ایجاد شده روی کسب و کارها که موجب فرار سرمایه ها شده می باشد و اگر فقط همین قوانین تصحیح شود بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور حل می شود.

ساده بگویم، شما در ایران اگر بخواهید از یک کارت خوان پول دریافت کنید نهایتا دویست هزار تومان به شما پول می دهد که پول یک پیتزا یا ساندویچ هم نمی شود.

سرک کشیدن دارایی در حساب های شخصی مردم و تراکنش های مالی آنها و محدودیت های ایجاد شده در نقل و انتقالات مالی موجب آن شده که بسیاری دیگر به سیستم بانکی اعتماد نداشته باشند و یا تعاملات مالی خود از طریق بانک ها را محدود کنند و یا کلا عطای کسب و کار در ایران را به لقایش ببخشند و بروند جایی که این محدودیت ها برایشان وجود ندارد وهمین یعنی افزایش قیمت ارز و فرار سرمایه.

یک خارجی در نهایت می تواند یک حساب بانکی در ایران داشته باشد که به دلایل مختلف برای او محدودیت ایجاد می شود و حساب او بسته می شود و باید هفت خوان رستم را طی کند تا دوباره حساب او باز شود.

همین مورد مثلا درباره سیم کارت هم پیش می آید، به سختی به خارجی سیم کارت می دهند و اگر هم بدهند هر از گاهی به بهانه های مختلف سیم کارت او را مسدود می کند.

همین چند هفته پیش بود که سیم کارت های بسیاری از خارجی ها به بهانه احراز هویت به یکباره یک طرفه شده بود و دیپلمات ها و سفرا و خبرنگاران کشورهای خارجی هیچ کدام نمی توانستند با سیم کارت های ایرانی کار خود را انجام دهند.

درباره تبادلات مالی هم که محدود به صد ملیون تومان در روز هستند، یعنی چیزی حدود هزار و صد دلار.

برخی درباره عضویت ایران در FATF صحبت می کنند در حالی که برخی مقررات داخلی در ایران است که به نام FATF داخلی معروف شده که حتی اصحاب FATF هم باور نمی کنند جایی در جهان وجود داشته باشد که چنین قوانینی داشته باشد.

قوانین انحصاری تجارت بسیاری از کالا و صادرات و واردات و یا اخذ مجوز برای فعالیت و مالیات بر تورم که که ایران تنها کشور جهان است که این نوع مالیات را دارد و... را هم به این موارد اضافه کنید.

حالا این شرایط را با شرایط کشورهای همجوار مثل امارات یا عمان وترکیه و یا کشورهای آن طرف جهان که به دنبال جذب سرمایه گذاری خارجی می باشند مقایسه کنید.

حتی کشورهای اروپایی وآمریکا و... که مدعی پیاده کردن FATF می باشند وکلا درآمد دولت هایشان از مالیات است.

اولین کاری که یک ساختار اقتصادی باید انجام دهد این می باشد که اعتماد سرمایه دارها و سرمایه گذارهای داخلی را جلب کند و فضای فعالیت و کسب و کار آنها را تسهیل کند تا حدی که فضای کسب و کار داخلی اشباع شود و خارجی ها تشویق شوند.

امروزه یکی از مشکلات ایران در این است که به دلیل بسته شدن فضاهای کسب و کار و فعالیت های اقتصادی بسیاری از سرمایه گذاران ایرانی ترجیح می دهند سرمایه های خود را به کشورهای دیگر منتقل کنند و آنجا فعالیت کنند.

ساده ترین اش را بگویم، روزی نیست که قوانین و مقررات مالیاتی جدید در ایران تصویب نشود که موجب نارضایتی کاسبان نشود و هیچ کس به فکر نیست که این قوانین را به نفع مردم و کسب و کارها تصحیح نکند.

به همین دلیل ودهها دلیل دیگر می باشد که می بینیم مثلا امارات و عمان و ترکیه و کشورهای اروپایی و حتی کانادا و آمریکا و... موفق شده اند صدها هزار سرمایه گذار و کارآفرین ایرانی را جذب کنند و صدها ملیارد دلار از پولهایی که می توانست برای رشد اقتصادی کشور مفید باشد را جذب کرده اند.

یعنی کشورهای دیگر نمی توانند در حساب های مردم سرک بکشند و به هر بهانه ای تلاش کنند از کسب و کارها مالیات بگیرند؟

فکر می کنید چرا برخی کشورها کلا از کسب و کارها ویا درآمد های شخصی مالیات نمی گیرند و یا نهایتا حد اقل مالیات را از آنها دریافت می کنند و یا فعالیت های بانکی مردم را تسهیل می کنند ونه پیچیده؟

آیا آنها از دریافت پول بدشان می آید و یا اینکه دلواپس نیستند در لیست سیاه FATF قرار بگیرند؟

اصل ماجرا در این است که اینها به خوبی می دانند هر چه قدر بتوانند سرمایه جذب کنند و گردش کار و پول در کشورشان ایجاد کنند در نهایت دولت از آن گردش پول و کار کلان سود می کند واگر گردش پول و کار را محدود کنند در نهایت خودشان متضرر خواهند شد چون سرمایه ها فرار خواهد کرد.

اگر سیاست های اقتصادی کشور به گونه ای باشد که شرایط جذب سرمایه گذاری و همچنین فعالیت برای کاسبان درون کشور خوب باشد حتی اگر تحریم های آمریکا هم باشد باز هم سرمایه گذارهای خارجی وقتی ببینند که سود خوب در انتظارشان است سرمایه های خود را به ایران می آورند.

یکی از اصلیترین مشکلات سرمایه گذارهای خارجی در ایران امروزه مثلا این است که ما قیمت ارز واحد نداریم و تکلیف خودمان با قیمت ارزمان مشخص نیست و بدیهی است هیچ سرمایه گذار خارجی و یا حتی بانک خارجی حاضر نمی شود در چنین شرایطی با ما کار کند.

ما مثلا باید یک قیمت ارز ثابت داشته باشیم و بتوانیم این تضمین را هم به سرمایه دار داخلی و هم به سرمایه دار خارجی بدهیم که اگر پول اش را به ایران بیاورد بر اساس یک قیمت واقعی می تواند آن را به ریال تبدیل کند و هر وقت هم بخواهد اصل سرمایه و سود اش را ببرد باز هم با همان قیمت می تواند خارج کند.

همین الأن اگر سامانه بانکی ایران و ساختار اقتصادی ایران به گونه ای بود که اعتماد خود مردم ایران را می توانست جلب کند ده ها ملیارد دلار پولی که مردم برای حفظ سرمایه خود در خانه ها نگه داری می کنند به بانک ها سرازیر می شد اما چون اعتماد مردم نسبت به حفظ سرمایه های ارزی شان در بانک ها سلب شده و دلواپس می باشند اگر پولهایشان را در بانک ها بگذارند دارایی به بهانه افزایش تورمی قیمت ارز یا طلا ویا... از آنها مالیات بگیرد هیچ کدام حاضر نیستند پول خود را در بانک نگه دارند.

دقت کنید، چه کسی اینجا بیشتر ضرر می کند که این پولها در بانک ها نیست، دولت یا مردم؟

حال تصور کنید که می خواهید یک خارجی را قانع کنید بیاید ایران و ارز خود را در حساب بانکی واریز کند.

برخی ادعا دارند که دلیل خودداری بانک های کشورهای مختلف از همکاری با ایران عدم تصویب برخی لوایح FATF می باشد.

تصویب یا عدم تصویب این لوایح تا حدی می تواند روی تعاملات بانکی ایران تاثیر گذار باشد، البته در شرایطی که ایران در تحریم نباشد چون در شرایط تحریمی فرقی به حال ما نمی کند.

اما اصل مطلب در این است که بسیاری کشورها بارها تلاش کردند شرایطی ایجاد کنند که بتوانند تعاملات مالی با ایران داشته باشند اما سیستم بانکی ایران و مقررات داخلی ایران و همچنین مقررات ارزی ایران جلوی این تعاملات را گرفته ونه FATF.

به عنوان مثال می گویم همین الآن از طرف روسیه دو بانک میر بیزنیس بانک و بانک وی تی وی با بانک های ایرانی توافقنامه امضا کرده اند وحاضر به همکاری با ایران هستند اما چون مقررات ارزی در ایران مبهم و غیر منطقی می باشد هیچ کس حاضر نیست پول خود را از طریق سیستم بانکی جابه جا کند، البته به جز سازمان ها و شرکت های دولتی و شبه دولتی که مجبور می باشند از این سیستم استفاده کنند.

مثلا می گویم، وقتی که قیمت دلار در بازار حدود ۹۰ هزار تومان است با کدام منطقی می توانید یک تاجر را قانع کنید دلار خود را از طریق سیستم بانکی حدود شصت و پنج هزار تومان به فروش برساند و جالب تر اینکه اگر همان تاجر نود هزار تومان هم به بانک بدهد آن طرف آب به او معادل دلاری اش را ندهند.

چینی ها و هندی ها و... هم چندین بانک که فقط با ایران تعامل کنند و تعاملی با آمریکا نداشته باشند تا شامل تحریم های آمریکا نشوند را نیز تاسیس کردند اما همه با همین مشکل مواجه شدند.

آیا یادتان هست که زمان خروج ترامپ از برجام کشورهای اروپایی آمدند سیستمی به نام اینستکس را درست کردند تا بتوانند تعاملات خود با ایران را ادامه دهند و چند بانک هم در اروپا برای همین هدف تاسیس شد ولی در نهایت، جدا از بحث سیاسی، به دلیل همین مقررات چند نرخی ارز و مقررات دست و پا گیر مالی در ایران اینها از تعامل با ایران منصرف شدند.

امروز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه لایحه ای برای بهبود امنیت تجارت خارجی ایران و روسیه به مجلس ایران تقدیم شد. بهبود امنیت تجارت خارجی بین دو کشور، حذف شبکه‌های قاچاق کالا، ارز، مواد مخدر، تقلبات تجاری و جلوگیری از انتقال وجوه حاصل از این اقدامات غیرقانونی از اهداف این موافقتنامه است.

می توان گفت این اقدام یک اقدام مثبت برای تشویق سرمایه گذاری و تبادلات تجاری میان ایران و روسیه به حساب می آید که اگر واقعی و منطقی باشد می تواند موجب رونق کسب و کار و تجارت فیما بین دو کشور شود اما باید توجه داشت که نیاز است تمرکز قانون گذار روی تسهیل کسب و کار و تبادلات تجاری و بانکی باشد و نه ایجاد محدودیت های دست و پا گیر بیشتر برای آنها به بهانه های مختلف.

اگر این لایحه تبدیل به قانون شود و قانون موفق شود تبادلات تجاری فیما بین دو کشور را ارتقا بخشد قطعا این قانون می تواند یک الگو برای قوانین دیگر در این زمینه و یا یک قانون بزرگتر برای تشویق تجارت و حتی سرمایه گذاری خارجی در ایران باشد.

ولی نباید فراموش کرد که به دلیل تحریم های آمریکا برعلیه ایران و روسیه وقوانین و مقررات دست وپا گیری که قبلتر ذکر کردیم امروزه بسیاری از تعاملات فیما بین دو کشور از طریق سامانه های رسمی انجام نمی شود و اینکه بخواهیم جلوی این تعاملات را به بهانه مبارزه با قاچاق و پولشویی وحمایت از تروریسم که نام رسمی اش FATF است بگیریم بیشتر خودزنی به حساب می آید و بیشتر آب ریختن در آسیاب تحریمهای دشمن بر علیه دو کشور است تا تسهیل کسب و کار و افزایش تجارت فیما بین.

پایان/

۳۰ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰
کد خبر: 31860

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 4 + 3 =