به گزارش تحریریه، مرکز پژوهشی نشنال اینترست» در تحلیل سیاست های رژیم باکو را در راستای استراتژی اوراسیای غربی ایالات متحده ارزیابی و تاکید کرد: واشنگتن از رابطه باکو-اورشلیم برای مهار بلندپروازیهای ژئوپلیتیکی ایران بهره برداری کند.
با وجود خروج ایران از سوریه، این کشور بهعنوان یک دولت تجدیدنظرطلب همچنان به چالش کشیدن استراتژی ایالات متحده در غرب آسیا ادامه خواهد داد. در همین حال، توافقنامههای ابراهیم میان اسرائیل و کشورهای عربی سنی میانهرو، با وجود آنکه بخشی حیاتی و ضروری از چارچوب امنیتی منطقه هستند، بهتنهایی کافی نیستند.
دولت ترامپ برای دستیابی به هدف خود مبنی بر صلح از طریق قدرت، نیاز دارد دوستان و متحدان خود را گرد هم آورد. در این زمینه، شراکت استراتژیک میان اسرائیل و جمهوری آذربایجان میتواند نهتنها برای خاورمیانه بلکه برای اولویتهای راهبردی گستردهتر آمریکا در اوراسیا مفید باشد.
ایران برای جبران شکست استراتژیک اخیر خود در سوریه و همچنین در سراسر خاورمیانه، در یک ماه گذشته فعالانه روابط خود را با روسیه و پاکستان گسترش داده است. در ۱۷ ژانویه، رئیسجمهور ایران، مسعود پزشکیان، برای سومین بار طی شش ماه با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، در مسکو دیدار کرد و دو کشور پیمان مشارکت استراتژیک جامع بیستسالهای را رسمی کردند.
در ۲۰ ژانویه، سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، در همان روزی که دونالد ترامپ برای دومین دوره ریاستجمهوری خود سوگند یاد کرد، به پاکستان سفر کرد تا درباره امنیت و مدیریت مرزی گفت وگو کند. عالیرتبهترین مقام نظامی تهران در این سفر با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح پاکستان، وزیر دفاع و رئیسجمهور این کشور دیدار و مذاکره کرد.
تحرکات ایران، بهویژه روابط رو به رشد آن با روسیه، دولت ترامپ را ملزم میکند که فراتر از روشهای معمول بیندیشد. و نیازی نیست که برای این کار خیلی دور نگاه کند، چراکه نقش جمهوری آذربایجان در این میان قابلتوجه است. این کشور مسلماننشین، مرز طولانی با ایران دارد و میان ایران و روسیه قرار گرفته است، کشوری که بهسرعت در حال توسعه یک کریدور تجاری شمال-جنوب است. بندر باکو نیز یکی از دروازههای اصلی تجارت شرق-غرب از آسیای مرکزی محسوب میشود.
پس از پیروزی جمهوری آذربایجان بر ارمنستان در جنگ قرهباغ سال ۲۰۲۰، باکو بیشازپیش خود را یک قدرت میانرده در حال ظهور میداند. درحالیکه این کشور همچنان در تلاش برای دستیابی به یک توافق صلح پس از درگیری با ایروان است، موضع راهبردی خود را تقویت کرده و روابط خود را با همسایگان فراآبی دریای کاسپین در آسیای مرکزی گسترش داده است. سرنگونی یک هواپیمای مسافربری توسط سامانه پدافند هوایی روسیه در روز کریسمس، حتی به باکو این امکان را داده است که در برابر همسایه شمالی خود، روسیه، موضعگیری کند، چنانکه این رویکرد در اظهارات غیرمعمول تند رئیسجمهور الهام علیاف علیه تلاشهای مسکو برای انحراف توجه از مسئولیتش در این سانحه مشهود بود.
حتی در خاورمیانه، جمهوری آذربایجان در چندین جبهه نقشی کلیدی ایفا کرده است. این کشور با ایران روابط دوجانبه دشواری داشته اما موفق شده است از درگیری مستقیم اجتناب کرده و منافع خود را حفظ کند. بهعنوان یک کشور شیعه سکولار، همواره در معرض تهدید اسلامگرایی افراطی شیعهای بوده که ایران برای دههها برای صدور آن تلاش کرده است. در سطح ژئوپلیتیکی، اتحاد دیرینه ایران با ارمنستان یکی از نگرانیهای اصلی جمهوری آذربایجان بوده است.
شاید مهمترین نقش جمهوری آذربایجان در خاورمیانه، روابط راهبردی سیساله آن با متحد کلیدی آمریکا، اسرائیل، باشد. روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل بر سه محور اصلی متمرکز بوده است. باکو منبعی حیاتی برای تأمین امنیت انرژی اورشلیم بوده است. در مقابل، اسرائیل یکی از تأمینکنندگان اصلی تجهیزات نظامی جمهوری آذربایجان محسوب میشود. با توجه به تهدید مشترک از سوی ایران توسعهطلب، باکو و تل آویو همکاری نزدیکی را بهویژه در زمینه تبادل اطلاعات، برای مقابله با تلاشهای جمهوری اسلامی در جهت افزایش نفوذ خود در منطقه داشتهاند.
نکته کلیدی این است که عرضه نفت از طریق خط لوله باکو-تفلیس-جیحان BTC به اسرائیل در طول جنگ پانزدهماهه غزه بدون وقفه ادامه داشت. این موضوع تا حدی به دلیل تصمیم ترکیه برای مقاومت در برابر فشارهای داخلی بود. بااینحال، نمیتوان از نقش جمهوری آذربایجان در شکلدهی به رفتار متحد خود، ترکیه، چشمپوشی کرد. در غیر این صورت، دولت «رجب طیب اردوغان» بهویژه با توجه به گرایش ایدئولوژیک اسلامگرایانهاش، میتوانست بهراحتی موضعی حتی ضد اسرائیلیتر اتخاذ کند.
واشنگتن میتواند از رابطه باکو-اورشلیم برای مهار جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی ایران استفاده کند. جمهوری آذربایجان میتواند بهعنوان یک متحد کلیدی در مهار ایران و حفظ یک کانال ارتباطی مهم با ترکیه عمل کند. اگرچه ترکیه همچنان یک متحد ناتو محسوب میشود، اما در تلاش است تا خود را بهعنوان یک بازیگر منطقهای تثبیت کند و منافع آمریکا و ترکیه همیشه همسو نخواهند بود، هرچند در حال حاضر اشتراکات زیادی در قبال ایران دارند. ازاینرو، در راستای منافع آمریکا است که روابط نزدیکی با آذربایجان برقرار کند تا توازن قدرت را در منطقه وسیعتری حفظ کند، بهویژه در شرایطی که موازنه میان ترکیه و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس اهمیتی فزاینده یافته است.
همچنین دولت جدید ترامپ باید توجه ویژهای به روابط در حال تحول جمهوری آذربایجان با روسیه داشته باشد. ترکیه پیشتر از روابط نزدیک خود با آذربایجان برای گسترش نفوذش در حوزههای دریای سیاه و کاسپین بهره برده است.
برای ایالات متحده، حتی از این هم مهمتر است که روابط خود را با جمهوری آذربایجان تقویت کند، زیرا این کشور تنها کشوری در جهان است که همزمان با روسیه و ایران مرز مشترک دارد. چنین اقدامی نهتنها به مدیریت این دو رقیب آمریکا کمک خواهد کرد، بلکه تلاشهای آنها برای همکاری علیه غرب را نیز مختل خواهد ساخت.
پایان/
نظر شما