به گزارش تحریریه، اندیشکده «شورای آتلانتیک» پژوهشی مبسوط را با عنوان «آینده استراتژی ایالات متحده در مورد ایران» پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منتشر کرد که یکی از بخش های مهم آن مقابله با سیاست های منطقه ای ایران به ویژه از طریق ایجاد یک سختار دفاعی مشترک با حضور آمریکا و کشورهای عرب خوزه خلیج فارس است.
ایجاد بازدارندگی تدافعی
نقطه آغاز در ایجاد توازن قدرت در منطقه که بهعنوان بازدارندگی در برابر ایران و نیروهای نیابتی آن عمل کند، شامل تقویت همکاریهای مؤثرتر میان کشورهای حوزه خلیج فارس، مصر و اردن در زمینه امنیت خودشان است. تلاشهای قبلی برای ایجاد یک ساختار امنیتی منطقهای در خاورمیانه، بهدلیل نگرانیها از این که چنین ساختاری ضد ایران تلقی شود و همچنین بیاعتمادی عمیق میان کشورهای عضو این کارزار، با شکست مواجه شد
با توجه به این واقعیت، ایالات متحده نقش رهبری در هماهنگی همکاریهای امنیتی منطقهای ایفا کرده است. در چند سال گذشته، فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) جلسات منطقهای را در سطح رؤسای ستاد دفاعی برگزار کرده است تا مبانی یک ساختار امنیتی منطقهای را ترسیم کند، که آخرین جلسه در این راستا در ژوئن ۲۰۲۴ در بحرین برگزار شد.
رهبری ایالات متحده میتواند به تعمیق وابستگی منطقه به پلتفرمها و تسلیحات ایالات متحده کمک کند، دشمنان را از تلاش برای ایجاد روابط امنیتی خود با کشورهای منطقه منصرف نماید و زمینهسازی برای مشارکت اسرائیل در زمان مناسب پس از پایان درگیریهای غزه را فراهم آورد. در نهایت، ایالات متحده باید تلاشهای خود را برای توسعه همکاریهای امنیتی مؤثر میان کشورهای خلیج فارس گسترش دهد تا مسائلی مانند «امنیت آب، امنیت غذا و پاسخ به پاندمیها» را شامل شود، که این میتواند به کاهش درک تهدیدآمیز ایران از این ابتکار کمک کند و همچنین تمایل کشورهای خلیج فارس به مشارکت را افزایش دهد.
هسته اصلی تلاشهای رهبری ایالات متحده برای ساخت یک معماری امنیتی منطقهای، ادامه همکاری CENTCOM با نیروهای نظامی کشورهای خلیج فارس، مصر و اردن برای ایجاد یک قابلیت دفاع هوایی و ضدموشکی یکپارچه (IAMD) است. مرکز عملیات هوایی مشترک CENTCOM اطلاعات راداری و تصویری هوایی را یکپارچه میکند، در حالی که فرماندهی نیروی هوایی مرکزی و فرماندهی نیروی زمینی مرکزی ایالات متحده، تمرینات دفاع هوایی را با کشورهای منطقه انجام میدهند. این ساختار به کشورهای منطقهای امکان را میدهد تا در شکلی که از نظر سیاسی قابل قبول میدانند، در کارزار مشارکت کنند، همزمان با این امر که ارزش یکپارچگی و کارایی تجهیزات میان تمام کشورهای مشارکتکننده را نشان میدهد. دیپلماتها و سیاستگذاران ایالات متحده باید تلاشهای خود را بر حمایت از ادامه یکپارچگی عملیاتی متمرکز کنند، در حالی که موانع برای هرگونه خرید دفاعی منطقهای از ایالات متحده را که میتواند به یکپارچگی بهتر در سطح منطقه کمک کند، کاهش دهند.
دفاع موفقیتآمیز و منطقهای از اسرائیل در حمله ایران در تاریخ ۱۳ آوریل، نیاز به یک ساختار امنیتی مؤثر منطقهای را بهطور چشمگیری نشان داد و کارایی شبکهای که در حال حاضر توسعه یافته است را متذکر شد. طبق بیانیه وضعیت CENTCOM در سال ۲۰۲۲، «بزرگترین تهدید برای امنیت منطقه—نیروی موشکی ایران است که همچنین کاتالیزوری برای افزایش همکاریها در قالب یک [دفاع هوایی و ضد موشکی یکپارچه] (IAMD) می باشد».
IAMD همچنین میتواند اهرم فشار کشورهای حوزه خلیج فارس را در هر مذاکرهای با ایران در مورد عدم تجاوز متقابل تقویت کند.
رهبری ایالات متحده در همکاری با شرکای خلیج فارس برای توسعه یک شبکه IAMD به این کشورها و ایران نشان میدهد که واشنگتن به امنیت متحدان خود در خلیج فارس متعهد است. ایجاد این شبکه، همراه با تلاشها برای شکلدهی به یک پیمان دفاعی میان ایالات متحده و عربستان سعودی بهعنوان بخشی از توافقنامه عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان، همچنین با برداشتها مبنی بر خروج ایالات متحده از خاورمیانه مقابله میکند، در حالی که «شرایطی را ایجاد میکند تا سطح کمتری از نیروهای رزمی ایالات متحده در منطقه مستقر شوند».
علاوه بر این، همکاری با کشورهای خلیج فارس برای «خرید و اجرای IAMD» مؤثرتر از استقرار سیستمهای موردی در زمان بحران خواهد بود، بهویژه در محیطی که ایالات متحده سیستمهای دفاع هوایی خود را از خلیج فارس حذف و پیشبینی کرد که ممکن است این سیستمها توسط فرماندهی ایالات متحده در هند و اقیانوس آرام مورد نیاز قرار گیرد.
توسعه موفقیتآمیز یک IAMD تحت رهبری ایالات متحده میتواند به مقابله با بیاعتمادی میان کشورهای خلیج فارس کمک کند. با توجه به اینکه ایالات متحده بهعنوان نقطه کانونی عمل میکند، اعضا اطلاعات را با ایالات متحده به اشتراک میگذارند، (آمریکا) آنها را مدیریت کرده و آنچه را که برای دیگران ضروری است منتشر میکند. هر یک از اعضا میتوانند تصمیم بگیرند که در برخی از تمرینات امنیتی شبکه IAMD مشارکت نکنند اگر نگرانیهایی درباره واکنش ایران یا ترس از دسترسی سایر کشورهای منطقه به اطلاعات در مورد سیستمهای تسلیحاتی و عملیاتهای خود داشته باشند.
کشورهای خلیج فارس همچنان خواستههای خاصی در ارتباط با امنیت خود خواهند داشت که باید بهطور کامل شناخته شوند. بهعنوان مثال، کویت همچنان بیشتر بر تهدیدات عراق متمرکز خواهد بود تا تهدیدات ایران، و عربستان سعودی ممکن است بخواهد امنیت خود را خارج از چارچوب دفاع یکپارچه خلیج فارس با ایالات متحده تضمین کند. در حالی که ایالات متحده باید تمام تلاش خود را برای سازگارسازی این توافقات دوجانبه در سطح خلیج فارس انجام دهد، نباید از متحدان خلیج فارس خود وحدت در منافع، تواناییها یا نیات انتظار داشته باشد.
هدف واشنگتن باید این باشد که اطمینان حاصل کند هیچکدام از متحدان خلیج فارس احساس نمیکنند که منافعشان نادیده گرفته شده است.
توافقهای ابراهیم، که روابط میان چند کشور عربی و اسرائیل را عادیسازی کرده است، میتواند مبنایی برای مشارکت علنی اسرائیل در شبکه فراهم کند. این توافقها قبلاً همکاریهای امنیتی و اقتصادی قابل توجهی میان کشورهای خلیج فارس و اسرائیل بهوجود آورده است. طبق گفته «دانیل موتون»، مدیر پیشین دفاع و سیاست سیاسی-نظامی خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای امنیت ملی ایالات متحده، «یکچهارم صادرات دفاعی اسرائیل در سال ۲۰۲۲ به سمت کشورهای امضاکننده توافقهای ابراهیم رفت.»
طرح IAMD همچنین میتواند به ایالات متحده کمک کند تا به رقبای بزرگقدرت خود، روسیه و چین، پیام دهد که ایالات متحده قصد دارد در خاورمیانه بماند و نقش واشنگتن را بهعنوان تضمینکننده کلیدی امنیت کشورهای خلیج فارس تقویت کند، در زمانی که مسکو و پکن بهعنوان شرکای امنیتی بالقوه جذابتر میشوند.
شبکه IAMD پیام روشنی به ایران ارسال میکند که ایالات متحده آماده است تا به مقابله با تلاشهای تهران برای دستیابی به سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته از روسیه بپردازد که میتواند از آنها برای تهدید کشورهای منطقه استفاده کند.
ادامه دارد
نظر شما