به گزارش تحریریه، همزمان با «سوت زنی شادمانه بنیامین نتانیاهو» در اتومبیلش که فیلم آن منتشر شد، موج دوم حملات در بیروت به اجرا در آمد که طی آن دستگاه های بی سیم ها متعلق به حزب الله منفجر شدند. حملات به نیروهای حزب الله از سوی اسرائیلی ها این نگرانی را ایجاد کرده است که احتمال حمله اسرائیل به صورت زمینی به جنوب لبنان برای تسخیر این سرزمین هم ممکن است در دستور کار قرار داشته باشد. در چنین شرایطی وضعیت بازیگران بزرگ منطقه ای از جمله ایران و عربستان به همراه موضع گیری ایالات متحده که در آستانه انتخابات قرار دارد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

سی ان‌ان به نقل از یک منبع امنیتی لبنانی گزارش داد که «اطلاعات حاکی از وقوع بین ۱۵ تا ۲۰ انفجار در ضاحیه جنوبی بیروت است» دستگاه‌های بی‌سیم کمتر از پیجرها استفاده می‌شوند. از همین رو تعداد انفجارهای آن مانند پیجرها فراگیر نبود.

طبق گزارش وزارت بهداشت لبنان تا لحظات پایانی روز چهارشنبه ۲۸ شهریور ۱۴۰۳ «۳ شهید و بیش از ۳۰۰ زخمی در پی انفجارهای امروز در تجهیزات ارتباطی» ثبت شده است.

از آمریکا آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، یک روز پس از دور اول انفجارها، نسبت به خطر تشدید تنش در خاورمیانه هشدار داد. بلینکن در پاسخ به پرسشی درباره این انفجارها با اشاره به این که ایالات متحده هنوز در حال جمع‌آوری و ارزیابی اطلاعات است، تاکید کرد که «گسترش درگیری به سود هیچکس نیست.»

در ارتباط با دور تازه انفجارها در لبنان؛ رویترز خبرداد که بی‌سیم‌های حزب‌الله در مراسم تشییع جنازه کشته‌شدگان پیجرها منفجر شدند. همچنین گزارش شده است که در برخی نقاط تلفن‌های همراه، لپ‌تاپ، رادیو و رایانه‌ها نیز دچار حادثه انفجار شدند.

از مجموعه اطلاعات اخیر می توان نتایج زیر را به دست آورد:

۱- دستگاه های پیجر تحت نام یک برند تایوانی ساخته شده بود، اما این شرکت مدعی است سازنده دستگاه های مذکور شرکتی در لهستان است. با این حال در اظهارنظری عجیب دو نماینده مجلس خواهان تحریم یک برند دیگری شدند که اخیرا در ایران فعالیتش را آغاز کرده است.

۲- نیویورک تایمز ادعا کرده که مواد منفجره در فاصله تحویل به مشتری، به این پیجرها اضافه شده است. اما باید به دیده تردید نسبت به این ادعا نگاه کرد. اسرائیل در هر عملیاتی تلاش می کند تا مدل انجام عملیاتش مخفی بماند تا منابع و همکارانش را حفاظت کنند. بعضا این موارد با دادن اطلاعات دروغ صورت می گیرد. نظیر اطلاعاتی که در مورد ترور اسماعیل هنیه در ایران داده شد.

۳- با توجه به اینکه تعدادی از آسیب دیدگان انفجارها از ناحیه چشم بود، دسترسی به سیستم حزب الله برای ارسال پیامک هم می تواند مورد بررسی قرار گیرد. به این معنا که پیش از آغاز عملیات پیامی ارسال شده تا افراد برای خواندن پیام حتما به نزدیکی دستگاه برود یا برای خواندن آن را مقابل صورت قرار دهند.

۴- در منطقه به سالگرد طوفان القصی نزدیک می شویم و حملات اسرائیل به حزب الله وضعیت نتانیاهو را در داخل سرزمین های اشغالی تقویت می کند. کسی که تا قبل از واقعه طوفان القصی مشخص نبود بتواند دولتش را ادامه دهد. اما با بحران سازی های پی در پی و برساختن وضعیت جنگی، ساختار سیاسی اسرائیل نتوانسته برای برکناری او اقدام کند.

۵- در آمریکا به انتخابات نزدیک می شویم و هر دو حزب تمایلی ندارند تا خودشان را به طور آشکار در موضعی قراردهند که رای دهندگان آمریکایی را تحت تاثیر قرار دهد. اما وضعیت هرچقدر به سمت تخاصم بیشتر در منطقه پیش برود، وضعیت برای ترامپ بهتر از «هریس» و «حزب دموکرات» خواهد بود.

۶- دور از ذهن نیست که اسرائیل بعد از فراغت از زیر و رو کردن غزه، به سراغ شمال و سرزمین های جنوبی لبنان که محل استقرار حزب الله است، برود. آنهم در شرایطی که هزاران نفر از نیروهای حزب الله با این انفجارها هم لو رفتند، هم با حادثه رخ داده در شرایط آمادگی برای یک درگیری به سر نمی برند. این وضعیت اوضاع را برای حمله اسرائیل مساعد می کند. اگرچه حزب الله در بیانیه روز گذشته از آمادگی کامل خبر داده بود.

۷- وضعیت برای دولت تازه تاسیس مسعود پزشکیان در ایران هم بغرنج است. وارد شدن اسرائیل به لبنان، همچون وارد شدن اسرائیل به غزه نیست که ایران نتواند از آن چشم پوشی کند. به هرحال برای جمهوری اسلامی، موجودیت حزب الله و جنوب لبنان مساله ای نیست که قابل چشم پوشی باشد. از همین رو ورود طرفین به جنگ وضعیت را برای دولت پزشکیان که با مشکلات داخلی دست به گریبان است، سخت‌تر خواهد کرد.

پایان/