به گزارش تحریریه، دلیل آن که "باگرات گالستانیان" به عنوان شخصیتی مذهبی رهبری جنبش اعتراضی ارمنستان را در دست گرفته بدان خاطر است که نمایندگان اپوزیسیون در موراد متعدد از نوامبر ۲۰۲۰ میلادی به این سو شکست خورده است. دستور کار اصلی کشور از پاییز ۲۰۲۰ مناقشه ارضی با جمهوری آذربایجان، امنیت و مسئله آرتساخ (قره باغ کوهستانی) است.
اکنون باکو خواستار در اختیار گرفتن کنترل مناطقی در منطقه تاووش ارمنستان است و اسقف اعظم گالستانیان که اسقف تاووش است نیز علیه این خواسته موضع گیری کرده است. دلیل دیگر آن است که او کاریزما و اقتدار شخصی بسیار بیش تری در مقایسه با سیاستمداران ارمنستان دارد. در مورد دموکراسی ارمنستان متاسفانه این کشور هرگز حتی به آن سطحی نزدیک نشده که "دموکراسی کارکردی" نامیده شود. اکنون محدودیتهای فروانی در ارمنستان بر سر راه فعالیت رسانهها وجود دارد. دهها زندانی سیاسی در بازداشت به سر میبرند و چارچوب قانون اساسی در نهایت به نفع حزب حاکم است.
آن چه به اشتباه قلمداد میشود آن است که این ادعا مطرح شده که جنبش اعتراضی اخیر تحت کنترل نهاد کلیسا قرار دارد در حالی که این واقعیت ندارد این جنبش تخت رهبری شخص گالستانیان است و نه یک نهاد مذهبی. کلیسا حمایت معتدلی از گالستانیان نشان داده، اما هرگز به طور مستقیم در قضیه دخالتی نداشته است.
علیرغم کارزار رسانهای ضد کلیسا که اکنون از سوی دولت در جریان است کلیسا بیشترین میزان تایید را در میان افکار عمومی ارمنستان در مقایسه با سایر نهادها دارد. حدود ۶۵ درصد ارمنیان از کلیسا حمایت میکنند. در این میان، اما اقلیتی از ارمنیان از نوعی دین سالاری (تئوکراسی) مسیحی در ارمنستان حمایت میکنند که بین ۸ تا ۱۵ درصد جامعه را تشکیل میدهند. در نتیجه، گالستانیان نیز تلاش میکند در راستای برنامههای عمدتا سیاسی و نه مذهبی حرکت کند. با این وجود، تا اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی پیش از گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی هویت مذهبی بر هویت ملی در ارمنستان مسلط بود بنابراین، دست کم در میان نسل قدیمی و کهنسال رهبری گالستانیان میتواند یک دارایی اضافی برای جنبش اعتراضی تخت رهبری او باشد.
دولت فعلی ارمنستان رابطه خوبی با کلیسا ندارد. دولت درسهای تاریخ کلیسای ارمنی را از محتوای نظام آموزشی حذف کرده و کلیسا بخش عمده امتیازات خود را از دست داده است و پاشینیان از گروههای مذهبی کوچکی که در ارمنستان به عنوان فرقه تلقی میشوند حمایت میکند.
صحبتهای گالستانیان آن گونه که من برداشت میکنم در مقایسه با سیاستمداران نسبتا معتدل است و عناصر ناسیونالیستی تند و تیز را در آن ندیده ام. اگرچه برنامه مرزی او به طور کلی میتواند به عنوان یک برنامه جناح راست تلقی شود، اما در حال حاضر چنین نیست، زیرا احزاب اپوزیسیون با معیارها و گرایشهای مختلف حدود ۱۵ تا ۲۵ درصد از حمایت را با خود دارند. بر اساس نظرسنجیها جنبش تحت رهبری گالستانیان حدود ۵۳ درصد حمایت را در اختیار دارد و حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد حمایت از دولت پاشینیان در افکار عمومی وجود دارد. با این وجود، ۸۸ درصد از ارمنیان با تغییر مرز مخالف هستند و مابقی یا بلاتکلیف بوده و یا موافق تغییرات مرزی میباشند.
در حال حاضر گالستانیان در حال برگزاری سلسله جلساتی با متخصصان رشتههای مختلف است و آنان به او در تنظیم برنامه هایش کمک میکنند. بنابراین، این موضوع میتواند تلاشی برای ایجاد یک استراتژی در حال حرکت باشد.
شاید در ظاهر شباهتهایی میان گالستانیان و آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران وجود داشته باشد. اما تفاوتهایی نیز میان آنان وجود دارد. آیت الله خمینی رهبری مذهبی برای مدت زمانی طولانی بودند که ایدئولوژی حکومت دینی را تئوریزه کرده بودند و سالها علیه رژیم پهلوی مبارزه کردند. در ارمنستان، اما چنین دستور کاری وجود ندارد. با این وجود، برخی از فراخوانها در میان عموم مردم برای مشارکت فعال کلیسا وجود دارد. برخی از شباهتها نیز وجود دارد. غربی شدن سریع مشابه دوره پهلوی اکنون در ارمنستان نیز دیده میشود که باعث عصبانیت اقشار سنتیتر جامعه شده است. در کنار آن، اما از دست دادن اراضی توسط ارمنستان و واگذاری آن به باکو خشم زیادی را در ارمنستان برانگیخته است.
در این میان یک تفاوت قابل توجه نیز به ویژه در زمینه جمعیت وجود دارد. آیت الله خمینی توانستند حمایت جامعه روستایی را که حدود ۵۰ درصد جمعیت را تشکیل میدادند و هم چنین حمایت جمعیت شهرنشین که روستائیان تازه وارد شهر شده بودند را کسب کنند. هم چنین در زمان انقلاب ۱۹۷۹ جمعیت ایران بسیار جوان بود. در مقابل، ارمنستان از سال ۱۹۵۹ میلادی دارای جمعیت اکثرا شهرنشین است و جامعهای پیر محسوب میشود. بنابراین، دست کم از نظر جمعیتی انرژی اعتراضی در ایروان امروز چند برابر کمتر از انرژی اعتراضی تهران ۴۵ سال پیش است.
در حال حاضر، گالستانیان اکثریت حمایت را در مناطق مرزی مانند تاووش و سیونیک و هم چنین در میان پناهجویان آرتساخ (قره باغع کوهستانی) و به ویژه در میان طبقه متوسط ایروان به دست آورده است. با توجه به این که طبقه متوسط در ارمنستان از نظر تعداد کم است این امر اعتراض ایروان را محدود میکند، زیرا طبقه پایین دست کماکان از پاشینیان حمایت میکند.
در مورد تاثیر کشورهای خارجی بر تحولات جاری ارمنستان به گمان ام روسیه میخواهد از کشیده شدن پایش به جنبش اعتراضی اخیر خودداری ورزد، زیرا در صورت موفقیت جنبش اعتراضی روسیه باید باکو را که میخواهد شتاب بیش تری بگیرد و اقدام نظامی انجام دهد از ادامه کار منصرف کند. با این وجود، برخی از رسانههای روس از جمله رسانههای دولتی از جنبش اعتراضی حمایت میکنند. گالستانیان از هیچ کشور خارجیای حمایت نکرده مگر از جمهوری اسلامی ایران و چندین بار این کار را انجام داده است.
اکنون اعتراضات در ارمنستان و گرجستان همزمان شده اند، اما تفاوت قابل توجهی میان آن دو تحول وجود دارد. دخالت خارجی در تحولات گرجستان آشکار است در حالی که رویدادهای جاری ارمنستان بیشتر جنبه محلی و داخلی دارند. با این وجود، اگر به تصویری کلان نگاه کنیم چه خواسته و چه ناخواسته همه بازیگران منطقهای به علاوه اپوزیسیون در ارمنستان به درگیریهای ژئوپولیتیکی کشیده میشوند و در صورت پیروزی جنبش اعتراضی خطر بزرگ تری وجود خواهد داشت.
در مورد نیروهای مسلح ارمنستان من باور دارم ارتش به جای حمایت از پاشینیان از گالستانیان حمایت خواهد کرد، اما بعید است که مستقیما وارد عمل شود. در عوض، ارتش در صورت پیروزی گالستانیان در یک نبرد سیاسی از او حمایت خواهد کرد. من گمان میکنم ارتش بیطرفی سیاسی را در صورت درخواست پاشینیان از آن نهاد برای سرکوب اعتراضات احتمالی آینده در ارمنستان رعایت خواهد کرد.
در مورد چشم انداز سیاسی ارمنستان من احتمال وقوع انقلاب را نمیبینم، اما در بلند مدت حمایت از دولت پاشینیان کاهش خواهد یافت. اکثریت ارمنیان اکنون منتقد دولت هستند. با این وجود، در میان مدت و بلند مدت اگر قدرت خارجیای در فرآیندهای داخلی ارمنستان به نفع اپوزیسیون وارد عمل شود احتمال وقوع انقلاب وجود خواهد داشت. اکنون، اما علیرغم آن که نهادهای غربی از دولت گرجستان انتقاد میکنند دولت ارمنستان را مورد انتقاد قرار نمیدهند.
منبع: فرارو
پایان/
نظر شما