به گزارش تحریریه، کمتر از ده ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا، بحرانهای بین المللی در سرتاسر جهان گسترانده شده است. در بخشهایی از صحبتهای ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا میتوان «ایران» را پیدا کرد.
سایت تحلیلی طنین در این خصوص و باتوجه برنامه انتخاباتی ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و اظهارات اخیر وی درخصوص جمهوری اسلامی ایران مصاحبهای را با «رامین نصیری» پژوهشگر و کارشناس مسائل بین الملل صورت داده و پیرامون این موضوع برخی سوال ها پرسیده شود.
برنامه انتخاباتی ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چیست؟
در مدت زمان کوتاهی که تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی مانده است، نامزدهای ریاست جمهوری دو حزب جمهوری خواه و دموکرات نیز برای بدست آوردن اکثریت آراء مردم آمریکا مدام در حال تبلیغات و ارائه برنامهها و ایدههای خود هستند. همگان منتظر هستند تا ببینند هر کدام از این نامزدها دقیقاً بعد از بدست گیری سکان ریاست جمهوری ایالات متحده به دنبال اجرای چه برنامههایی هستند. در این میان بررسی صحبتها و برنامههای تبلیغاتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق ایالات متحده و نامزد احتمالی جمهوری خواهان در انتخابات پیش رو دارای نکات جالب توجهی است. ترامپ مدام صحبت از توطئه و دسیسه چینی میکند. او از آخرالزمان و نبرد جهانی یا نبرد نهایی صحبت میکند.
به نظر میرسد که او میخواهد تا مردم آمریکایی را از اتفاقات بسیار ناگواری بترساند و سپس خود را به عنوان ناجی آمریکا و ناجی جهان معرفی کند تا بلکه از این طریق آراء مردم را بدست آورد. در بخشهایی از صحبتهای ترامپ میتوان «ایران» را پیدا کرد. پرونده ایران از جمله موضوعاتیست که به گمان برخی تحلیل گران در سال ۲۰۲۰ باعث شد تا ترامپ یک دورهای شود و نتواند تا برای بار دوم کرسی ریاست جمهوری امریکا را کسب کند. در واقع روابط ایالات متحده با ایران در دوره ترامپ بود که با چالشهای بسیار جدی همراه شد و در چندین مورد خطر مقابله و رویارویی مستقیم میان آنها به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرد.
دیدگاه ترامپ درخصوص پرونده برجام را چگونه ارزیابی می کنید؟
اوباما رئیس جمهور اسبق ایالات متحده در طی سلسله مذاکرات بسیار زیاد با طرفهای ایرانی بالاخره توانست تا توافقنامهای جامع برای پیشبرد برنامههای صلح آمیز هستهای جمهوری اسلامی ایران را به امضا برساند. موضوعی که دستآورد بسیار بزرگی برای آمریکا و به ویژه حزب دموکرات محسوب میشد. چرا که برنامه جامع اقدام مشترک در عین اینکه هزینه چندانی برای ایالات متحده نداشت اما باعث میشد تا برنامههای هستهای جمهوری اسلامی در زیر ذره بین نظارتی دولت فدرال رزرو و آژانس بین المللی اتمی قرار بگیرد. برجام در واقع ضمانت بسیار خوبی برای اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران محسوب میشد و هم چنین تضمین کننده عدم توانایی ساخت بمب اتمی توسط ایران محسوب میشد. هر چند که برنامههای هستهای جمهوری اسلامی کاملاً صلح آمیز است و حتی بسیار پیشتر نیز ایران عضو سازمان «اِن پی تی» و سازمان آژانس بین المللی اتمی شده بود و به صورت داوطلبانه بخشهایی از برنامههای توسعهای هستهای خود را تحت نظارتهای آژانس پیش میبرد اما ایالات متحده و غرب از همان ابتدای کار تاکید داشتند که فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی دارای ریسک و خطر دستیابی به سلاح هستهای است. بنابراین برجام، توافق نامهای بود که همه این مسائل را به گونهای حل و فصل میکرد.
اما ترامپ منتقد اصلی برنامههای صلح آمیز هستهای ایران بود و در همان برنامهها و شعارهای تبلیغاتی خود پیش از دوران ریاست جمهوری خود در سال ۲۰۱۶ نیز مدام از مشکلات و نواقص برجام میگفت. به گونهای که تقریباً یک سال بعد در ۸ می ۲۰۱۸ از برجام خارج شد. اما به راستی مشکل ترامپ با برجام چه بود؟ به نظر میرسد ترامپ دو مشکل عمده و اساسی با مسئله برجام داشت:
الف) ترامپ معتقد بود که اگر قرار است دستاوردی در روابط آمریکا با ایران وجود داشته باشد باید متعلق به حزب جمهوری خواه و شخص ترامپ باشد. در واقع ترامپ با خروج از برجام میخواست تا به یک توافق دیگر با ایران دست پیدا کند تا به عنوان یک دستاورد برای خود معرفی کند و هم چنین ناکارآمدی و نادانی دموکراتها را برجسته کند.
ب) مشکل دوم ترامپ با این مسئله این بود که اساساً ترامپ معتقد بود که تحریمهای اقتصادی باعث شده است که ایران پای میز مذاکره بیاید بنابراین این نیاز از سوی ایران است و باید ایران امتیاز بدهد و در عین حال ایالات متحده هیچ نیازی به این توافق نامه ندارد. در واقع ترامپ تصور میکرد که ایالات متحده میتوانست بدون دادن هیچ امتیازی همچین توافق نامهای را با ایران امضا کند.
ج) مشکل سوم ترامپ این بود که او معتقد بود برجام دارای آوردهای برای ایالات متحده است و آن عبارت است از اطمینان از عدم توسعه فعالیتهای هستهای ایران و همچنین ضمانت عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای، که این آورده در همان سال اول امضای این توافق نامه برای آمریکا بدست آمده است و بنابراین دیگر نیازی به ادامه این توافق نامه نیست.
د) مشکل آخر ترامپ سایر دولتها و حکومتهای عمدتاً غرب آسیا به ویژه رژیم صهیونیستی و عربستان و بحرین و غیره بود چرا که ترامپ متوجه بود که میزان درآمدهای فروش تسلیحات به این کشورها به بهانه ایران هراسی در واقع چقدر زیاد است و بنابراین سعی داشت تا تهدید ایران را به صورتی دیگر نمایش دهد. مضافاً اینکه ترامپ معتقد بود که باید توافق نامه برجام در سایر موضوعات منطقهای نیز ادامه داشته باشد. در واقع برجام را به عنوان آغازی بر یک راه طولانی تصور میکرد که میتواند به عادی سازی روابط میان ایران و آمریکا منتهی شود. در این راه هم تصور میکرد که به دلیل فشارهای اقتصادی و تحریمها قرار است تا ایران به عنوان طرفی که مدام قرار است تا امتیاز بدهد و ایالات متحده نیز به عنوان طرفی که قرار است تا از این امتیازها استفاده کند، باشد. اما تاکید جمهوری اسلامی به توافق صرفاً در موضوع فعالیتهای هستهای باعث شده بود که خود را بازنده از سر گیری روابط تصور کند. هم چنین فشار لابیهای صهیونیستی و برخی کشورهای عربی بر دولت ترامپ نیز بی تأثیر نبود. این فشارها حاکی از این بود که عادی سازی روابط ایران با ایالات متحده ممکن بود تا منجر به کمرنگ شدن نقش این کشورها در بسط و توسعه برنامههای ایالات متحده در منطقه شود.
بحران سوریه و عراق چه تأثیری بر دولت ترامپ گذاشت؟
دوره ریاست جمهوری ترامپ مصادف شده بود با اوج فعالیتهای گروههای تروریستی داعش و القاعده در سوریه و عراق و لیبی و یمن و ترامپ به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده به دنبال استفاده از این شرایط برای به پیش بردن برنامههای سیاست خارجی خود بود. اما ایران به عنوان سردمدار مبارزه با تروریسم در این دوره بود که با رشادتهای بسیار فراوان فرماندهانی همچون شهید همدانی، شهید قاجاری، شهید سلیمانی و ... توانست تا سازمان تروریستها را نابود کند و ایالات متحده را با ناکامی مواجه سازد. داعش که به اعتراف سیاست مداران آمریکایی ساخته و پرداخته دولت فدرال رزرو بود در نهایت شکست خورد و تبدیل به یک ناکامی دیگر در پرونده سیاست خارجی ایالات متحده و ترامپ شد.
موضوعی که باعث شد تا ترامپ مدام از مقابله با اقدامات ایران در منطقه سخن بگوید. ترامپ در صحبتهایی در ۲۹ مارس مدعی شده بود که بیش از هفت تریلون دلار (۷۰۰۰ میلیارد دلار) هزینه ایالات متحده در طی حضور خود در سالهای بعد از حادثه یازده سپتامبر در منطقه غرب آسیا بوده است. در حالیکه عملاً دست آوردی برای ایالات متحده نداشته است. در حالیکه به ادعای ترامپ در همین زمان ایران توانسته است تا با هزینهای بسیار ناچیز به دست آورد های مهم امنیتی و سیاسی دست پیدا کند. در واقع ترامپ خواهان کنترل ایران در همه زمینهها است در حالیکه تحقق چنین امری بسیار دور از ذهن است.
اهداف آمریکا از شهادت سردار سلیمانی چه بود؟
به دنبال ناکامیهای گسترده ترامپ در منطقه نهایتاً در اقدامی غیرمشروع و احمقانه ترامپ دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرد. عملیات آذرخش کبود نهایتاً با همکاریهای اطلاعاتی و لجستیکی ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در دی ماه سال ۹۸ در فرودگاه بغداد انجام شد. این ترور به دنبال آن بود که ترامپ مدام از نقش غیر قابل کنترل سردار سلیمانی در تحولات منطقه سخن میگفت و معتقد بود که با حذف فیزیکی او میتوان اوضاع منطقه را کنترل کرد. در حالی که برعکس محاسبات اشتباه او، اتفاقاً ترور سردار سلیمانی باعث شد تا عزم ایران برای مقابله با آمریکا در منطقه افزایش پیدا کند و نهایتاً هدف گذاری اخراج آمریکا از منطقه را به عنوان پاسخ سخت به این جنایت برای خود تعریف کند.
نکته مهم این است که به دنبال این ترور نه اهداف و نه برنامههای سردار سلیمانی متوقف نشد. بلکه بلافاصله سردار قاآنی فرماندهی نیروی قدس را بر عهده گرفت و برنامههای نیرو قدس با قوت قبلی ادامه پیدا کرد. در این میان اما اشتباهات احمقانه ترامپ در برابر ایران برای بار دیگر تکرار شد و ترور سردار سلیمانی تبدیل به یکی از ناکامیهای سیاسی ترامپ شد. در پی این ترور سپاه پاسداران پایگاه عین الاسد آمریکا را مورد هدف قرار داد و با موشکهای بالستیک بخشهایی از این پایگاه نظامی را ویران کرد.
اظهارات اخیر ترامپ درخصوص جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
اما ترامپ امروز در سال ۲۰۲۴ که به دنبال برگشت به کرسی ریاست جمهوری است تلاش دارد تا اقدامات خود در برابر ایران را به گونهای توجیه کند و به دنبال دست آورد سازی مصنوعی از این اقدامات است. ادعای اطلاع دادن ایران قبل از حمله به عین الاسد از این دست موضوعات است. این ادعای ترامپ که توسط علی شمخانی، مشاور سیاسی مقام معظم رهبری و دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی تکذیب شده است نشان میدهد که تا چه اندازهای ترامپ از پاسخ سخت موشکی ایران شوکه شده است و هیچ توجیهی برای آن ندارد. شمخانی در این باره میگوید: «به دلیل روابط نزدیک ایران با عراق، و همچنین رعایت مسائل حسن همجواری و همسایگی، نیم ساعت قبل از انجام اعملیات موضوع صرفاً به نخست وزیر وقت عراق به صورتی اطلاع رسانی شد امکان پیش بینی تمهیدات حفاظتی خاص از سوی آمریکا مقدور نباشد.» در واقع ترامپ سعی دارد تا سیاستهای ناموفق خود را در رسانهها به گونهای نمایش دهد که انگار این سیاستها باعث شدهاند که ایران تحت کنترل ایالات متحده قرار بگیرد و دیگر منافع ایالات متحده را متضرر نسازد.
یا در دیگر ادعایی ترامپ گفته است که سیاست فشار حداکثری بر علیه ایران در دوران ریاست جمهوریاش کاملاً موفق بوده است و باعث شده بود که ایران دیگر توان پیش بردن برنامههای خود در منطقه غرب آسیا را نداشته باشد. در حالی که برنامه جمهوری اسلامی در منطقه دقیقاً اخراج ایالات متحده و هم چنین برقراری امنیت است که در همان زمان هم کاملاً اجرا میشد و امروز هم در حال اجرا است.
در واقع هیچ گاه فشار حداکثری ترامپ باعث نشده است که خللی در اجرای برنامههای جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خود به وجود بیاید. بنابراین این ادعا نیز به دنبال تلاش برای دست آورد سازی محسوب میشود و واقعیت ندارد.
ارزیابی نهایی شما از ترامپ در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا چیست؟
سال ۲۰۲۴، سال انتخاباتی محسوب میشود و در ۳۰ کشور دنیا انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و در ۲۰ کشور دیگر انتخابات پارلمانی قرار است برگزار شود، در این میان انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده از اهمیت بالایی برخوردار است. در این انتخابات هم به نظر میرسد که ایران یکی از موضوعات تعیین کننده هست.
جان بولتون مشاور سابق ترامپ که حالا تبدیل به دشمنی برای او شده، در گفتوگویی به جمهوریخواهان اعلام کرده است که از ایران غافل نشوند. چرا که این کشور نقش موثری در تعیین سرنوشت انتخابات ایالات متحده خواهد داشت. حتی اگر جان بولتون تندرو هم به جمهوریخواهان این توصیه را نمیکرد، همه نامزدها به ویژه ترامپ، ایران را یکی از مسائل مهم و مورد بحث در انتخابات پیشرو به حساب میآوردند.
هر چند که ترامپ دارای سن وسال بالا، پروندههای فساد گسترده سیاسی و اخلاقی و غیره است اما تبدیل به اصلیترین گزینه جمهوری خواهان در انتخابات شده است. ترامپ نیاز دارد تا از اقدامات قبلی خود در قبال ایران دفاع کند چرا که افکار عمومی و هم چنین جامعه نخبگانی ایالات متحده معتقدند که اقدامات ترامپ احمقانه و نابخردانه بوده است. ترور سردار سلیمانی، خروج از برجام، اعمال تحریمهای گسترده بر علیه ایران و سایر اقداماتی که مطمئناً توسط نامزدهای حزب رقیب به عنوان اقدامات بی اساس، ناموفق و هزینه زا برای ایالات متحده مورد انتقاد جدی قرار خواهد گرفت. در واقع ترامپ به خوبی میداند که باید از الان به دنبال سرپوشی باشد تا بر سلسله کارها و شکستهای خود بکشد تا بدین وسیله به نوعی بتواند تا خود را مبرا از اتهامات کند و همچنین دست آورد هایی برای خود دست و پا کند تا با استفاده از این دست آورد در انتخابات بتواند آراء مردم را کسب کند.
البته در کنار این تلاش برای تطهیر و مشروع سازی اقدامات خود، ترامپ قصد دارد تا دل برخی از دشمنان و لابیهای صهیونیستی و بعضاً عربی و اروپایی مخالف با ایران را نیز بدست بیاورد تا با کمک آنها پیروز عرصه انتخابات شود. هر چند که محبوبیت ترامپ نه به دلیل عملکرد خود او بلکه عمدتاً به دلیل ناکامیهای جو بایدن در عرصه سیاست خارجی است که افزایش پیدا کرده است اما ترامپ توجه دارد در کنار نقد عملکرد بایدن نیاز دارد که از اقدامات خود نیز به گونهای دفاع مناسبی داشته باشد. از سوی دیگر جامعه آمریکایی در دو راهی انتخاب میان دو نامزد ناکام است. شاید آمریکاییها تصور میکنند که ترامپ بتواند آنها را از آتش بحرانهای بینالمللی قزاینده نجاتشان دهد اما همچنان با دیده تردید و ابهام به این موضوع نگاه میکنند. چرا که ترامپ مدام از این بحرانها صحبت میکند و مدام اعلام میکند که خطر در کمین است اما مشخصاً برنامهای برای نجات از بحرانها ندارد و هم چنین کارنامه گذشته او نیز موید ناکارآمدی سیاستهای داخلی و خارجی اوست.
پایان/
نظر شما