فریب افکار عمومی را میتوان بخشی از سیاست بقای حکمرانی دانست که در سیاستگذاری خارجی و روابط بین الملل مورد بهرهبرداری قرار گرفته و اصل نیرنگ را شکل میدهد. نیرنگ که خود مؤلفه اصلی سلطه داخلی یا بینالمللی است.
اصل نیرنگ، سیاست و ابزاری در سیاستگذاری عمومی بهویژه سیاستگذاری خارجی است که توان اثرگذاری بر شهروندان، دستکاری افکار عمومی و تضمین بقای بازیگر در نظام جهانی را داشته و پرستیژ ساختگی برخی قدرتهای مهم را نیز پوشش میدهد.
وضعیت کنونی جهان بهخصوص آسیای جنوب غربی که آشوبناک بوده و شکنندگی مدارهای ژئوپلیتیک را افزایش داده، برای دولتهای عرب و حاکمان مستبد عربی همانند شمشیر تیزی است که بنیان حکمرانی آنان را تهدید میکند. در چنین شرایطی سران دولتهای عربی به اصل نیرنگ متوسل شدهاند تا شهروندان را فریب داده و با دستکاری افکار عمومی ملتها، خود را پیروز یا نیروی خوب و خیرخواه تحولات معرفی کنند!
تحولات بحرانی بیش از چهار ماه اخیر فلسطین بهویژه غزه که پیامد تهاجم ۷ اکتر حماس به درون شهرهای اسرائیلی است، جلوهای از شکست بزرگ و تاریخی اعراب است که با برخی مؤلفههای اصل نیرنگ پوشش داده شده، و شهروندان جهان عرب را فریب داده و به سکوت وادار کردهاند.
دولتهای عرب که طی سالهای اخیر به قدرتهای بزرگ اقتصادی، تجارت، فناوری و دیپلماسی نرم منطقهای نیز تبدیل شدهاند، در تحولات غزه ۲۰۲۳-۲۰۲۴ به سبب ناتوانی یا عدم اراده پایان جنگ و کشتار شهروندان فلسطینی، به بزرگترین بازندگان نظام جهانی بدل شدهاند. شکست بزرگ و رسوایی نیرنگ برتری اعراب را موارد زیر میتوان بررسی کرد:
یکم – برتری فریبنده سرزمینی اعراب: یکی از جلوههای شکست تاریخی جهان عرب را میتوان برتری یک کشور - دولت کوچک در محاصره کشورهای عربی یا تمامی دولتهای عربی منطقه و جهان برشمرد که ادعای قدرت ژئوپلیتیک اعراب را پوشالی کرده و رسوا ساخته است.
اسرائیل که دولت کشوری کوچک با تنها کمی بیش از ۹ میلیون نفر جمعیت است، در مقابل ۲۲ کشور عرب غرب آسیا و شمال آفریقا با بیش از ۴۰۰ میلیون نفر جمعیت قرار گرفته و بیش از ۷ دهه است که بر این کشورها برتری داشته و به آنان زور میگوید!
برتری مطلق جمعیت و مساحت کشورهای عربی بر اسرائیل که در حوزه جمعیت "یک به چهل و پنج" است، مؤلفهای از قدرت راهبردی است که در مسئله اعراب و اسرائیل برعکس عمل کرده و کشور کم جمعیت و کوچکتر بر کشورهای بزرگ و مجموع کشورهای عرب جهان برتری یافته است. این برتری سرزمینی و جمعیتی تاکنون هیچ مزیتی در مناقشه بیش از هفتاد ساله اعراب و اسرائیل برای جهان عرب نداشته است.
دوم – برتری ژئوپلیتیک اعراب: کشورهای عربی در نظام جهانی دارای موقعیت ژئوپلیتیک بینظیری هستند که نقش آنان در مناسبات و معادلات منطقهای و جهانی را مهم کرده است. جایگاهی که بدیل برخی کشورهای عربی به پایگاههای سیاسی و نظامی قدرتهای بزرگ جهانی یا میدان ستیز ژئوپلیتیک را تبدیل کرده است.
برتری ژئوپلیتیک اعراب نسبت به اسرائیل را میتوان در حضور یا تسلط کشورهای عربی بر تنگهها و آبراههای مهمی مانند: دریای عرب، دریای سرخ، کانال سوئز، تنگه جبل الطارق، خلیج فارس، دریای عمان، دریای مدیترانه و ... که نقش مهمی در ارتباطات و تحارت جهانی دارند، مشاهده کرد.
قدرت ژئوپلیتیک کشورهای عربی به گونهای است که قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی همواره تلاش دارند تا در این مناطق پایگاه نظامی داشته، در این ژئوپلیتیک مداخله و آن را کنترل یا مدیریت کنند. اما این قدرت و برتری ژئوپلیتیک هرگز به سود اعراب و حل نهایی مسئله فلسطین مورد بهرهبرداری دولتهای عربی قرار نگرفته است!
برتری ژئوپلیتیک اعراب، یک قدرت بالقوه است که هرگز بالفعل نشده و تنها طی یک ماه اخیر از سوی دولت انصارالله یمن در دریای عرب و دریای سرخ علیه اسرائیل عملیاتی شده و نمایش داده میشود.
سوم – برتری ابزارهای قدرت: اگر قرار باشد اعراب و اسرائیل را در مؤلفه ابزارهای قدرت مقایسه کنیم، برتری مطلق ابزارهای بالقوه با اعراب خواهد بود که به برتری سرزمینی و ژئوپلیتیک آن اشاره شد. اما اعراب دارای ابزارهای بیشمار قدرت هستند که میتواند مانند سلاح علیه اسرائیل و حامیان جهانیاش یعنی اروپا و ایالات متحده امریکا عمل کند و موفق باشد.
ابزارهای قدرت اعراب علیه اسرائیل و حامیان غربیاش که در دهه ۱۹۷۰ نیز در تحریم بزرگ نفتی و بحران نفت جهانی جلوه کرد، سیاستی که نفت را به اسلحه اثربخش و کارآمد کشورهای عربی تبدیل و شوک بزرگ نفتی به نظام جهانی را به دنبال داشت، جلوه کرده و پیشینه روشن و شفاف اثربخشی را داراست.
علاوه بر نفت و گاز که از مزیتهای قدرت کشورهای عربی است، تجارت شکوفای کشورهای جنوب خلیج فارس و سرمایهگذاری گسترده آنان در سایر کشورها بهخصوص اروپا و امریکا میتواند ابزار فشار کشورهای عربی بر حامیان غربی اسرائیل برای کنترل سیاستهای تهاجمی نژادپرستانه این کشور باشد که البته تاکنون هیچ کشور عربی از چنین ابزاری استفاده نکرده است.
چهارم – بزنگاه برتری و شکست تاریخی اعراب: تهاجم شگفت انگیز و موفق ۷ اکتبر حماس به درون شهرهای اسرائیل، خیزش افکار عمومی جهان عرب و همراهی سایر گروهها و دولتهای محور مقاومت برای حمایت از حماس و آرمان آزادی فلسطین را میتوان یک بزنگاه تاریخی برای اعراب دانست که برتری و پیروزی آنان بر اسرائیل را تضمین میکرد.
حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل که افکار عمومی جهان عرب را برای یک تقابل و جنگ بزرگ علیه اسرائیل آماده ساخته بود، را میتوان تنها موقعیت ویژهای دانست که طی چند دهه اخیر برای جهان عرب فراهم شده بود تا به پیروزی بزرگ در نظام جهانی دست یابند. اما این فرصت پیروزی تاریخی به بزرگترین شکست تاریخی اعراب از یک کشور کوچک تبدیل شد!
بزرگترین فرصت پیروزی تاریخی اعراب بر اسرائیل به بزرگترین رسوایی و شکست اعراب در مقابل اسرائیل و در نظام بینالملل تبدیل شد تا کشورهای عربی از دفاع و حفظ جان شهروندان فلسطینی نیز عاجز باشند و حتی قادر به برقراری یک صلح موقت نیز نباشند.
کشتار گسترده شهروندان فلسطینی و شرایط وخیم زندگی کودکان و زنان فلسطینی را میتوان سند بدترین و بزرگترین شکست جهان عرب دانست که سران دولتهای عربی طی چهار ماه اخیر موفق به کسب آن شدهاند.
دولتهای عرب بهخصوص صاحبان منابع نفت و گاز که طی یک دهه اخیر به بازیگران اقتصاد، ورزش، فناوری و ... نظام جهانی نیز تبدیل شده اند و ادعای برتری منطقهای و جهانی دارند، قدرتهای پوشالی هستند که تنها به فریب افکار عمومی جهان عرب قادر بوده و این نیرنگ به تضمین بقای قدرت آنان کمک کرده است.
نیرنگ سران دولتهای عربی که ادعای برتری نژادی و دینی در مقابل سایر بازیگران منطقهای دارند، اما از دفاع برای حفظ جان شهروندان عرب فلسطینی در مقابل اسرائیل اجتناب کرده و زنان و کودکان بیگناه و بیدفاع فلسطینی را با کاسههای گدایی یک وعده غذایی ناچیز در رسانهها و افکار عمومی جهان، تنها گذاشتهاند!
کشورهای عرب که طی چند دهه اخیر به انبار بزرگ تسلیحات پیشرفته جهان تبدیل شده و قادرند تا اسرائیل را تا عمق ۱۰۰ متری زیر زمین نابود کنند، در تأمین امنیت جانی و تهیه غذای دو میلیون شهروند غزه نیز درماندهاند. اما در رسانههای منطقهای و جهانی به جذب و خرید بازیکنان گران قیمت فوتبال جهان، سرمایه گذاری در سایر کشورها و ... مشغول بوده است و افتخار میکند. دولتها و خاندانهای بزرگ و پرادعای عربی که برای خرید بازیکنان مشهور و گران قیمت فوتبال یا باشگاههای بزرگ ورزشی جهان به صف شده و میلیاردها دلار هزینه این بلندپروازی ورزش سیاسی خود میکنند، از دیدن صف اجساد کودکان و زنان غزه یا صف طولانی گرسنگان غزه که کاسه به دست منتظر غذایی ناچیز هستند، هیچ شرمی ندارند و بلکه آنرا سند همراهی و همسویی با غرب و حرکت در مسیر تغییر نظم جهانی قلمداد میکنند.
وضعیت کنونی جهان عرب با گذشت چهار ماه از بحران غزه نشان میدهد که اعراب با بزرگترین و ننگینترین شکست تاریخی خود مواجه شده اند و اسرائیل به تنهایی میتواند با نیمی از جهان عرب درگیر شود و آنها را تصرف کند.
پایان/
نظر شما