نازنین بهاره تینا ۳ دختر علاف و هرزه هستند که قرار است برشی از زندگی تهوع آور آنها را بیننده ببیند.
کل داستان فیلم همین است و بس.
فیلم با نمایی از داخل ماشین شروع می شود بطوری که مردمی را می بینیم که در جریان زندگی خود در خیابان در حال رفت و آمد هستند سپس نازنین بهاره تینا را داریم که اول از خودشان فیلم گرفته تا در پیج خود منتشر کنند و سپس شروع به خیابانگردی می کنند. در واقع نازنین بهاره تینا معنای کامل عبارت NEET هستند که به معنای شخصی است که «نه درس میخواند، نه شاغل است و نه مهارتی میآموزد»، بعلاوه ویژگی هایی که در ادامه به آن اشاره خواهد شد؛
از همان ابتدای فیلم کاهانی لگد زدن به اصول و فرهنگ ایران را با دیالوگهای این سه علاف شروع می کند.
سپس بُعد دیگری از کاراکتر آنها را داریم که آن هرزگی است. برای تاکید بر هرزه بودن نازنین بهاره تینا دائم در فیلم عبارت خاصی همچون ۳ به ۲ گفته می شود تا برای بیننده جا بیافتد که این ۳ هرزه هستند.
کم کم کاهانی به دزد و عرق خور بودن این ۳ تا هرزه نیز تاکید می کند. نازنین از آنها جدا شده و بهاره و تینا را داریم که کیف یک دختر دیگر را می دزدند. سپس نازنین که حسابی مست کرده را داریم که به خانه باز می گردد.
در سکانس حضور نازنین به خانه لگد دیگر کاهانی به اصول اخلاقی ایرانی را داریم. آنجایی که نازنین با لحنی تهوع آور پدر و مادر خود را خطاب قرار می دهد و پدر نیز که یک دائم الخمر است حسابی ناز این دختر علاف و عرق خور خود را می کشد.
در سکانس بعدی بهاره و تینا همراه با دو پسر دیگر به خانه ای رفته تا کاهانی بر هرزگی بهاره و تینا تاکید دوباره داشته باشد. فردای آن روز هم افسوس خوردن نازنین را داریم که نتوانسته از فرصت یک شب هرزگی نهایت استفاده را ببرد.
از این جای فیلم به بعد تاکید مجدد کاهانی بر علاف، هزره، مستی و دزد بودن نازنین بهاره تینا است و در موقعیت های مختلف قرار است این ویژگی های ضداصول فرهنگی جامعه ایران را تا انتها بیننده مشاهده کند. حتی با ورود کاراکترهای جدید همچون مهسا و بهزاد نیز این چرخه ادامه دارد و قرار نیست تا انتهای فیلم متوقف شود.
نکته مهم این است که فیلمساز چرا میخواهد این مساله را تکرار کند؟ جواب همان است که در ابتدا گفته شد؛ لگد زدن به اصول اخلاقی جامعه؛ که اگر دقت کنیم کاهانی به اصول اخلاقی تقریبا نه تنها ایران، بلکه تمام جوامع لگد میزند.
اگر با اغماض بتوان هرزگی و عرق خوری را عنصری منفور تنها در جامعه ایران و برخی جوامع اسلامی و حتی شرقی دانست، دزدی و علاف بودن عنصری است که در کلیه جوامع بشری مذموم است. در کنار این ما با تخریب وجهه پدر، مادر و در نهایت خانواده روبرو هستیم که در تمام کشورهای دنیا احترام گذاشتن به آنها تقریبا واجب است.
ما دو پدر در فیلم داریم یکی سیاوش و دیگری سامان (شوهر سابق تینا). سیاوش پدری دائم الخمر که دائم به فکر پارتی است؛ سامان نیز تنها ویژگی مثبتش نسبت به سیاوش دائم الخمر نبودن است؛ این از پدر دنیای فیلم کاهانی.
در فیلم دو مادر نیز داریم؛ نسرین مادر نازنین که دست کمی از سیاوش ندارد؛ و تینا که از سامان جدا شده و علاف و هرزه و عرق خور است؛ این هم از مادر دنیای فیلم کاهانی.
نتیجه این مادرها و پدرها و بچه ها هم میشود خانواده ای مضمحل و تباه؛ خانواده دنیای فیلم کاهانی.
تمام سکانسهای فیلم تکرار و نشان دادن این تباهی ها است. نکته اینجاست که کاهانی نمیخواهد این عناصر را تباهی نشان دهد و اساسا تلاش می کند این تباهی ها را نوعی سرخوشی از درون بیهودگی همراه با نشاط نشان دهد؛ هر چند که با بازی افتضاح مهناز افشار، طناز طباطبایی و آیدا ماهیانی ما چیزی از سرخوشی و نشاط را در فیلم نمی بینیم.
در کل بعد از دیدن فیلم کاهانی یک سوال قطعا در ذهن بیننده بوجود می آید و آن اینکه "مسئولین امر چرا به این فیلم مجوز ساخت دادند؟"
پایان/
نظر شما