یکی از راههایی که کشورها و بویژه قطبها و بازیگران منطقهای و بینالمللی برای تأمین اهداف و منافع خود انتخاب میکنند، استفاده از عملیات روانی، با کمک ابزارهای مختلف بویژه انواع رسانههاست. کشورها درراستای افزایش و حفظ قدرت نرم، از عملیات روانی استفاده میکنند. هدف از این عملیات، نفوذ بر افکار عمومی و تغییر نوع نگاه آنها به مسائل مختلف در عرصه داخلی، منطقهای و بینالمللی است. اهمیت این عملیات به اندازهای است که «در جنگهای معاصر، مانند جنگ خلیج فارس اهدافی با ارزش روانی مانند تلویزیون، پخش و سایر مکانهای ارتباطی اولین اهداف بودهاند. انهدام آن اهداف به ایجاد انفعال روانی، وحشت و درنهایت شکست کمک کرد.» نادیده گرفتن این عملیات میتواند سبب شکست، درماندگی یا انفعال یک کشور در میدان نبرد شود. در منطقه غرب آسیا نیز کاربرد عملیات روانی ازسوی کشورهای مختلف ازجمله عربستان سعودی در جریان است. شناخت این عملیات و طراحی عملیاتهای متقابل برای سیاستگذاران و تصمیمگیران و پژوهشگران این عرصه، یک ضرورت است. هدف نوشتار این است که عملیات روانی و بهصورت مشخص برخی از بازیهای روانی شناسایی و بررسی شود که عربستان سعودی یا برای مقابله با واحدهایی که آنها را دشمن یا رقیب میخواند یا برای حفظ و کنترل دوستان و متحدین خود، بهکار میگیرد.
اسب تروآ، واژهای کلی برای توصیف بیشتر بازیهای روانی است. در این عملیات روانی، لایه ظاهری اسب تروآ نشان دادن چهره صلحجو، طرفدار آزادی بیان، اهل صداقت، انکار منافع مستقیم و غیرمستقیم مادی و معنوی خود در اوضاع پیشآمده و سپس انکار نقش خود در پیش آمدن بحران است. درحالی که لایه زیرین، عملیات فریبکاری، جذب مخاطب و پیشبرد اهداف است.
در ظاهر زیبای اسب تروآ، عربستان عضوِ «مرکز مقابله با تأمین مالی تروریستی» است و مقامات این کشور همواره خود را سردمدار مبارزه با تروریسم در منطقه میدانند. برای نمونه؛ ملک سلمان در مه 2017 ادعا کرد «مردم ما و کل جهان باید برای مبارزه با نیروهای شر و تندرو از هر نوعی که باشند، مقابله کنند. حکومت ایران بهمثابه نوک نیزه تروریسم جهانی است. حکومت ایران، حزبالله، حوثیها، داعش و القاعده مانند یکدیگرند. عربستان سعودی هیچگونه تأمینکننده مالی تروریسم را تحمل نخواهد کرد.»[1] اما در باطن این اسب تروآ، نقش حمایتهای مالی عربستان از گروههای تروریستی و تندروی مذهبی افشا شده است.
در برخی از گزارشهای منتشرشده، بر نقش اشخاص حقیقی و حقوقی عربستان سعودی در تأمین مالی و تجهیزاتی گروههای تروریستی در سوریه و عراق و تربیت شدن تروریستها در مدارس مذهبی وهابی تأکید شده است؛ ازجمله در گزارشی که در سال 2006، پیرامون ناآرامیهای داخلی عراق منتشر شد،[2] گزارشی که در ژوئن سال 2013، به پارلمان اروپا ارائه شد[3] و گزارش مرکز پژوهشهای کنگره امریکا در 14 سپتامبر 2007 با عنوان «عربستان سعودی: اتهامات کمک مالی به تروریستها» که توسط سایت ویکیلیکس منتشر شد. همچنین یک سند، مربوط به وزارت خارجه امریکا به تاریخ 30 دسامبر سال 2009 که یادداشتی محرمانه ازسوی هیلاری کلینتون وزیر خارجه امریکا بود که برای سفارتخانهها و کنسولگریهای امریکا در ریاض، کویت، ابوظبی، دوحه و اسلامآباد ارسال کرده بود و طی آن عربستان سعودی را همچنان یک پایگاه عمده مالی برای القاعده، طالبان، لشکر طیبه و دیگر گروههای تروریستی دانسته بود. این سند در دسامبر 2010، ازسوی ویکی لیکس منتشر شد.[4]
سایت ویکیلیکس در سندی دیگر در 16 ژوئیه 2015، فاش کرد که عربستان سعودی طی دههها، میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی خود را برای سازمانهای اسلامی در سراسر جهان و بهصورت مخفیانه با بهکارگیری «دیپلماسی دستهچک» صرف نموده و بهدنبال پیش بردن دستور کار خود بوده است. طبق این اسناد هدف عربستان سعودی در طول سالهای اخیر، علاوهبر گسترش نسخه خاصی از اسلام مدنظر خود، تضعیف دشمن اصلی خود یعنی ایران بوده است. طبق این اسناد که منتسب به وزارت امور خارجه عربستان سعودی است، دغدغه اصلی عربستان، ایران بوده است و دیپلماتهای عربستان در آسیا، اروپا و آفریقا بهصورت مداوم در حال نظارت بر فعالیتهای ایران بودهاند.
طبق اسنادی دیگر آژانسها و نهادهای دینی ـ مذهبی وابسته به حاکمیت عربستان اقداماتی نظیر آنچه در ادامه میآید، انجام دادهاند؛ شناسایی رهبران مسلمان همسو با تفکر مذهبی عربستان در سراسر جهان، حمایت مالی از آنها و آموزش آنها در راستای اهداف عربستان، ساخت مساجد، مدارس و مراکز مطالعاتی، اهدای بورسیه تحصیلی به دانشجویان خارجی جهت تحصیل شریعت در دانشگاههای عربستان و آموزش مبلغان خارجی، تضعیف مقامات خارجی و رسانههای خبری که تهدیدی برای دستورکار پادشاه عربستان بودهاند، راهاندازی شبکه تلویزیونی فارسیزبان ازسوی پادشاه عربستان و اعزام مبلغانی به دیگر کشورها.[5] همچنین حمایت مالی و تبلیغاتی عربستان از حزب سلفی «نور» در مقابل «اخوانالمسلمین» در مصر و مشارکت این حزب در کودتا علیه مرسی، نمونهای دیگر از باطن اسب تروآی عربستان است.
نفی گذشته خود
در این بازی، درحالیکه کشور الف که مجری عملیات روانی است، خود مسبب و ریشه مشکلات در کشور ب است، اما کشور الف با ارسال پیام اجتماعی آزادیخواهی و صلحطلبی وارد بازی میشود و تلاش میکند تا خود را کشوری بیطرف در رقابتهای داخلی و منطقهای نشان دهد. یکی از بازیهای روانی که عربستان بهعنوان یکی از عملیات در جنگ شناختی از آنها بهره میگیرد، بازی «نفی گذشته خود» است. برای مثال، نقش عربستان در حمایت از عبدر به منصورهادی و ایجاد ائتلاف عربی برای حمله به یمن و ایجاد وضعیت کنونی یمن، بر کسی پوشیده نیست، اما این کشور در تلاش است تا دیگران را بهعنوان مسبب این وضعیت جلوه دهد. برای نمونه، مؤسسه بینالمللی مطالعات ایران، در تاریخ 23 مه 2021، در تحلیلی با عنوان «یمنیها در هزارتوی ایران» به نقل از سرلشکر بازنشسته، احمد علی المیمونی، مدیر گروه مطالعات نظامی و امنیتی در این مؤسسه، ضمن این ادعا که عملیات انصارالله و تداوم جنگ در یمن را به ایران و سپاه پاسداران نسبت میدهند، در حمایت از سیاستهای عربستان در یمن مینویسد: «کشور عربستان سعودی از گذشتههای دور یمنیها را با آغوش باز پذیرفته و کشور دوم یمنیها بوده است. بهعنوان یک همسایه در سختیها به مدد یمنیها شتافته و بهترین یار و حامی یمنیها بوده است. از ابتدای بحران یمن، عربستان سعودی تلاش کرد تا با ایجاد هماهنگی میان کشورهای خلیج فارس توسط طرحی موسوم به «مصالحه خلیجی» که در جلوگیری از خونریزی نقش سازندهای داشت، به بحران یمن پایان دهد اما انصارالله ا این طرح را به بنبست کشاندند»!
اهریمنسازی
در تکنیک اهریمنسازی، مبلغ تلاش میکند تنفر و دشمنی جمعیت مخاطب را نسبت به عقیده گروه یا کشورهایی خاص برانگیزد. در این مسیر عربستان تلاش بسیاری انجام داده است تا ایران را بهعنوان یک دشمن برای منطقه و کل جهان، به تصویر بکشد، برای مثال، «کمیته امور روابط عمومی عربستان و امریکا» موسوم به «ساپراک» در آوریل سال 2017، فیلم مستندی باعنوان «خطر در لباس مبدل»[6] تولید کرد که در آن ایران را به رابطه با داعش، حمایت از گروههای تروریستی و دست داشتن در عملیات تروریستی در جهان متهم میکرد و مدعی خطر و تهدید بودن دولت ایران برای ایالاتمتحده امریکا و جهان بود. این فیلم شصت دقیقهای، به زبان انگلیسی، با زیرنویس عربی و مصاحبهمحور بود وشامل مصاحبه با بسیاری از مقامات امریکایی ازجمله مایکل فلین، مشاور امنیت ملی امریکا در دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق و مایکل لیدین، مشاور سابق شورای امنیت ملی امریکا و همچنین مصاحبه با محققان امریکایی بود. به گزارش روزنامه «اورژانت»، این فیلم توسط «مارجین اسکوپ» که بازوی مستند ساپراک است تولیدشده و علاوهبر هشت پلتفرم، مستند امریکایی از چهار شبکه تلویزیونی امریکا پخش میشود.[7]
ایجاد تفرقه و تضاد
در این روش، تلاش میشود با ایجاد یا تلقین تضادهای مختلف، خواه در جامعه کشوری که آن را دشمن میدانند، اعم از اقلیتها، قومیتها، نخبگان و حاکمیت و خواه در میان افکار عمومی منطقه یا جهان، وحدت افکار عمومی به نفع دشمن یا رقیب را از یکسو در میان جامعه دشمن و ازسویدیگر در میان افکار عمومی منطقهای و بینالمللی متزلزل کنند، برای نمونه، عربستان تلاش میکند با انجام این بازی، وحدت نظر افکار عمومی به نفع ایران را در جامعه داخلی این کشور و در سطح منطقه متزلزل کند، برای مثال، مؤسسه هوور[8] که یک اندیشکده در حوزه سیاست عمومی است، در یک نظرسنجی «سیر تحول عقاید عمومی مردم عرب نسبت به ایران و خودانگاره ایرانیان» را مورد بررسی قرار داده و طبق ادعای آن، روند تغییر ذهنیت مردم عرب نسبت به ایران محسوس است.
بازی مافیا
«مافیا»، یک بازی گروهی و استدلالی است که نبرد بین یک اقلیت آگاه (مافیا) و یک اکثریت ناآگاه (شهروند) را شبیهسازی میکند. بهطورکلی در این بازی قدرت تکلم، حفظ خونسردی و آوردن استدلالهای منطقی برای افشا کردن افراد مافیا و دفاع از شهروند بودن خود، نقش بسزایی در پیروزی هرکدام از دو گروه، دارد. منتها، بازی مافیای روسی دو تفاوت با مافیای ساده دارد؛ اول اینکه، بازی میان دو گروه شهروند ساده و مافیای ساده تشکیل میشود. بهعبارتدیگر، اعضای دو گروه، همه در یک سطح هستند و هیچکدام نقشی برتر از سایر اعضا ندارد. دوم اینکه، اعضای گروه مافیا یکدیگر را نمیشناسند. عربستان از این بازی علیه قطر در جریان ایجاد ائتلاف علیه این کشور استفاده کرد. درخصوص بحران میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نسبت به قطر که در ژوئن 2017 آغاز شد و به ائتلاف علیه این کشور منجر شد، پخش ویتریول[9] (بهمعنای سخنان تند و گزنده) علیه قطر ازطریق شبکههای ماهوارهای متعلق به عربستان سعودی مانند العربیه و اسکای نیوز عربی متعلق به امارات متحده عربی به یک امر عادی تبدیل شد. وبسایت انگلیسی شبکه العربیه با پخش سخنان شبکه العربیه، دهها قطعه تبلیغاتی علیه قطر منتشر کرد.
عناوین زیر که بر این حرکت تبلیغاتی تأکید میکنند، در اولین روزهای بحران در وبسایت العربیه به چشم میخورد: «قطر از سیاست مداخله ایران در بحرانهای منطقه پیروی میکند»[10]؛ «چگونه تندروهای قطر و ایران ازنظر سیاسی بسیار شبیه هم هستند»[11]؛ «حزبالله و قطر داستان عشق ممنوعه؟»[12]؛ «حفتر قطر را به حمایت از تروریسم در لیبی متهم کرد»[13]؛ «تحلیلگران از نزدیکی پایگاه ایالاتمتحده به حماس در قطر نگران هستند»[14]؛ «بنیانگذار اطلاعات قطر: «دوحه عقل خود را از دست داده است»[15]؛ «چه کسی قطر را در پشت صحنه اداره میکند؟».[16]درنتیجه، کانال خبری العربیه پس از شکایت قطر مبنیبر نقض کد بیطرفی و دقت در منابع خبری، مجوز پخش خود را با آفکام[17] در بریتانیا از دست داد[18] زیرا آفکام به دلیل استانداردهای بالا در حفظ کدهای پخش برنامههایی که همه پخشکنندگان بریتانیا باید از آن پیروی کنند، از احترام بینالمللی برخوردار است. درواقع، پیامهای تبلیغاتی فوقالذکر غیرعادی هم نبودند زمانی که در نظر بگیریم خاندان سلطنتی عربستان بخشهای بزرگی از رسانههای عربی را در اختیار دارند و آنها را محکم در راستای سیاستهای رسمی عربستان سعودی حفظ میکنند. فهرست سازمانهای رسانهای که بهطور کامل یا جزئی متعلق به خاندان سلطنتی سعودی هستند، جامع است و شامل مرکز پخش خاورمیانه[19] که شش شبکه تلویزیونی و دو کانال رادیویی را اداره میکند، است. این شبکهها و کانالها عبارتاند از: شرکت ارتباطات اربیت[20]، رادیو و تلویزیون عرب[21]، گروه روتانا[22] (گستردهترین شرکت رسانهای سرگرمی در جهان عرب)، شرکت رادیو و تلویزیون لبنان[23]، شبکه لبنانی تلویزیون المستقبل[24]، روزنامههای لبنانی النهار و عاد دیار[25]، و دهها کانال مذهبی دیگر.
اقدامات چهارجانبه (ازسوی چهار کشور عربی؛ عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین و مصر) از بسترهای چندکاناله (رسانههای چاپی، کانالهای ماهوارهای، رسانههای اجتماعی و غیره) و تبلیغات تکراری که سریع و مستمر بود، نمونهای از عدم تعهد به حقیقت را نشان میداد. اقدامات هماهنگ مصر، عربستان سعودی، بحرین و امارات میتوانست قطر را ویران کند. آنها مزیت تهاجمی داشتند، اثر غافلگیرکننده را ایجاد کردند، از پیمانکاران خصوصی برای اطمینان از انکار قابل قبول استفاده کرد ند و حملات سایبری را علیه گرههای اطلاعاتی قطر مانند خبرگزاری آنها هدایت کرند و درعینحال، پیامهای تبلیغاتی را به این موقعیتها ارسال کرند. بههمینترتیب، وب سایت الجزیره در اوایل ژوئن 2017 مورد حمله سایبری قرار گرفت، اما مهندسان این شبکه موفق شدند آن را دفع کنند. در این میان، استراتژیستهای کشورهای چهارجانبه سعی کردند سانسور را بر الجزیره[26] تحمیل کنند؛ به این امید که مخاطبان به سایر رسانههای خلیج فارس روی آورند. به موازات آن، ترولها و روباتها برای پیشبرد روایت کشورهای چهارگانه در فضای مجازی بهکار گرفته شدند. این خصومتهای رسانهای و سایبری در پسزمینه محاصره اقتصادی و تهاجم کامل دیپلماتیک علیه قطر رخ داد. باوجود این، بحران خلیج فارس به یک جنگ سایبری تمامعیار تبدیل نشد و بنابراین، جنگ اطلاعاتی (بهمعنای واقعی کلمه) صورت نگرفت.
ناجی یا رابین هود
کشوری که این بازی را انجام میدهد میخواهد در ظاهر به دیگران القا کند که این توانایی و تمایل را دارد که مشکلات دیگران را حل کند. اگرچه فرد ناجی یا رابین هود، در حقیقت بر ضعف خود اشراف دارد، اما میخواهد با انتخاب نقش ناجی، ضعف خود را بپوشاند. برای مثال، عربستان با ساخت ویدیوها، انیمیشنها و بازیهای کامپیوتری، خود را ناجی ملت عرب و ملت ایران جلوه میدهد. رقابت عربستان و ایران در رسانههای اجتماعی، رواج تبلیغات بصری را سبب شده است. ازجمله آنها میتوان به یک ویدیوی تبلیغاتی سعودی با عنوان «ویدیوی نیروی بازدارنده سعودی»[27][28] اشاره کرد. درک و شناخت هدف اصلی سازندگان این گونه فیلمها، برای ایجاد یک گفتمان و روایتی از واقعیت که مطلوب آنها باشد، نیازمند تحلیل بصری است.
رسانهها بخش مهمی از پیوند تبلیغاتی رژیم سعودی را تشکیل میدهند. نسخه عربی - انگلیسی ویدیو با رسیدن به بیش از 6/1 میلیون بازدید، وسعت قابلتوجهی داشته است. نظرات فرقهگرایانه و ضدایرانی به این فیلم، تصویری از همبستگی ایجاد میکند که در سراسر جهان عرب گسترده شده است. ازنظر بصری، تصاویر چهار شاخص کلیدی داشت:
é هویت فرقهای (برای نشان دادن «ما» بودن اعراب در مقابل «دیگری» بودن ایران)؛
é ملیگرایی اسلامی (ویدیو این ایده را القا میکند که ایران تهدیدی برای مقدسات خود اسلام است و عربستان منجی است)؛
é انساندوستی (نشان دادن تصاویری از ارسال کمکهای بشردوستانه عربستان به یمن و موانعی که کشتیهای ایرانی در مسیر امدادرسانی ایجاد میکنند، این ایده کذب را القا میکند که عربستان حامی بشریت و ایران دشمن بشریت است)؛
é نظامیگری (اکثر صحنهها نمایش دقیق تسلیحات سعودی و تواناییهای مخرب آنها برای تخریب ادعایی مجتمعهای هستهای و پایگاههای هوایی ایران است. سازنده فیلم مشتاق است سلاحهایی از بریتانیا، ایالاتمتحده و شرکتهای چینی را بهمنظور جلوه دادن گستردگی شبکه جهانی ریاض نشان دهد).
این ویدیو یک ابزار تبلیغاتی و پروپاگاندایی است که توسط رژیم سعودی بهکار رفت تا عربستان را قدرتمند نظامی و ایران را ترسو جلوه دهد. بهطورکلی این ویدیو نشاندهنده آمادگی عربستان سعودی برای جنگ با ایران است.[29] ساخت انیمیشنهایی که در آن جنگ احتمالی میان عربستان سعودی و ایران را به تصویر میکشد، نمونه دیگری از بازیهای روانی ناجی یا رابین هود بودن عربستان است. برای مثال، در انیمیشنی با عنوان «سناریوی جنگ بین عربستان سعودی و ایران؛ به شکلی متمایز روی نقشه»[30]، بهوضوح این تصور را القا میکند که در جنگ احتمالی میان این دو کشور، قدرت برتر از آن عربستان سعودی است. بخش دیگری از فعالیتهای عربستان در این راستا، ساخت بازیهای ویدیویی است.
یک ویدیوی دیگر مربوط به بازیهای کامپیوتری است که در آن ارتش عربستان به خاک ایران حمله میکند و پیروز میشود. در این ویدیو محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در نقش یک فرمانده ارتش، حمله نیروهای این کشور به خاک ایران را فرماندهی میکند. این فعالیتها بهمنظور مخدوش کردن افکار عمومی کشورهای عربی درباره جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای منطقهای این کشور و متقاعد کردن افکار عمومی کشورهای عربی به اینکه هر آنچه عربستان و متحدان آن در منطقه باور دارند، روایت اصلی و واقعی است، انجام میشود.
قربانی ـ برچسب زدن
این یک شیوه ترکیبی است؛ در بازی قربانی یک کشور خود را قربانی، ضربهدیده و شکستخورده در یک رابطه نشان میدهد. هدف یا پیدا کردن یک منجی و یا عذاب دادن طرف مقابل است. بر اساس بازی برچسب زدن نیز تلاش میشود که کشور و رسانه مجری این بازی، فرد، گروه، دولت یا کشوری دیگر را بدون آنکه استدلالی در محکومیت یا تأیید آنها آورده شود، صرفاً با کاربرد واژههای مختلفی که بار منفی یا مثبت دارند، محکوم یا از آن دفاع کند. کاربرد واژگان بستگی به مقاصد، فرافکنیها و ارزیابیهای کشور مجری دارد. برای مثال، عربستان از یکسو، خود را قربانی اقدامات ایران میداند و از سوی دیگر به جمهوری اسلامی ایران، برچسب تروریسم و حامی تروریسم میزند.
«کنسول عربستان که در ایران ربوده شد»[31] نام یک مستند اختصاصی در مورد حادثهای است که در سال 1987 تهیه شده است. این مستند مدعی میشود که داستان مربوط به ربوده شدن رضا النزهه، کنسول عربستان سعودی در تهران است؛ حادثهای که به ادعای آنها منجر به کشته شدن دستیار وی، سوزاندن آن و یورش به سفارت عربستان شد.[32] این مستند و مستندهای دیگر وقایعی را روایت میکند که در سال 1987 در مکه مکرمه در موسم حج رخ داد، زمانیکه زائران ایرانی تظاهرات عظیمی را شکل دادند که بهسرعت به خشونت و درگیری نیروهای امنیتی سعودی با آنها تبدیل شد که منجر به کشته و زخمیشدن تعداد زیادی از آنها شد.[33] با وجود کشته و زخمیشدن تعداد زیادی از تظاهراتکنندهها توسط نیروهای امنیتی سعودی، این مستند تلاش میکند تا حجاج ایرانی را تروریست جلوه دهد. همچنین در لیست سیاه 58 بندی عربستان علیه ایران که وزارت خارجه عربستان در تاریخ 19 ژانویه 2016 منتشر کرد، این کشور مدعی شد که موارد ذکر شده در این لیست، اقدامات تروریستی است که ایران پس از انقلاب اسلامی ایران انجام داده یا از آنها حمایت کرده است. در بند 14 آن آمده است «در سال 1987 به «رضا عبدالمحسن النزهه» کنسول عربستان در تهران حمله شد، وی سپس توسط سپاه پاسداران دستگیر و بعداً در مذاکرات میان ایران و عربستان آزاد شد.»[34]
قربانی ـ ناجی
این بازی نیز، یک بازی ترکیبی است که مجری آن ازیکسو خود یا دیگران را قربانی طرف مقابل جلوه میدهد و ازسویدیگر، خود را برخوردار از قدرت برای نجات دادن خود و دیگران میداند. برای مثال، (همان گونه که در ادامه میآید) عربستان در حالی که خود را قربانی اقدامات گروه انصارالله یمن میداند، خود را برای نجات ملت یمن، یک ناجی نیز جلوه میدهد. سایت خبری«IRIN»[35] با نام «بشردوستانه جدید»[36][37]، در گزارشی با عنوان «داخل اتاقهای جنگ یمنِ عربستان سعودی» نوشت: «IRIN با دسترسی نادری که در داخل وزارت دفاع عربستان سعودی و در درون واحدهای تخصصی که در آن تصمیمگیری برای هدفگیری مناطق در یمن، اتخاذ میشود، اعطا شده بود، یک گسست سخت بین محاسبات خونسردانه ژنرالها در ریاض و مرگ غیرنظامیان، زنان و کودکان بیگناه در واقعیت صحنه یافت. در طول تور راهنمایی که به IRIN داده شده بود، مقامات نظامی عربستان (برخلاف آنچه در واقعیت مشاهده میشد)، اصرار داشتند که در هدفگیری دقیق هستند، قوانین جنگ را رعایت میکنند و دائماً آنچه را که برای جلوگیری از تلفات غیرنظامیان است، انجام میدهند». در این نمونه، عربستان، مردم یمن را قربانی اقدامات انصارالله و خود را ناجی این ملت معرفی میکند.
* پژوهشگر منطقه غرب آسیا در مؤسسه ابرار معاصر تهران
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
[1]. «شاه عربستان: ایران نوک نیزه تروریسم جهانی است»، یورو نیوز، 21 آپریل 2017.
[2]. Paul M. P. Bell “Pakistan’s Madrassas – Weapons of Mass Instruction?” Naval Postgraduate School Monterey. California, March 2007, pp: 20-21.
[3]. Claude Moniquet “The Involvement of Salafism/Wahhabism in The Support and Supply of Arms to Rebel Groups Around the World,” Directorate-General for External Policies of the Union. Directorate B. Policy Department. CEO. European Strategic Intelligence and Security Center, ESISC, June 2013, pp: 12-13,
http://www.europarl.europa.eu/RegData/etudes/etudes/join/2013/457137/EXPO.
[4]. «ویکیلیکس: کلینتون. عربستان را بزرگترین پایگاه مالی گروههای تروریستی میداند»، رادیو فردا. 15 آذر 1389.
[5]. Ben Hubbard & Mayy El Sheikh, “WikiLeaks Shows a Saudi Obsession With Iran,” The New York Times, 16 July 2015,
http://www.nytimes.com/2015/07/17/world/middleeast/wikileaks-saudi-arabia-iran.html
[6]. https://www.youtube.com/watchیv=5ktyPt1fknw
[7]. «الخطر المتنکر».. فیلم یکشف ارتباط إیران بـ«داعش»، الخلیج أونلاین، 1 مارس 2017، https://alkhaleejonline.net.
[8]. Hoover Institution
[9]. Vitriol
[10]. https://english.alarabiya.net/News/gulf/2017/05/31/DNP-Qatar-following-Iran-s-policy-of-interference-in-the-region-s-crises
[11]. https://english.alarabiya.net/features/2017/05/29/ANALYSIS-How-Qatar-and-the-Khomeinis-are-very-much-alike-politically
[12]. https://english.alarabiya.net/features/2017/05/27/Hezbollah-and-Qatar-a-story-of-forbidden-love-
[13]. https://english.alarabiya.net/News/north-africa/2017/05/29/Haftar-accuses-Qatar-of-supporting-terrorism-in-Libya
[14]. https://english.alarabiya.net/features/2017/05/29/nalysts-raise-fears-of-US-base-so-close-to-Hamas-in-Qatar
[15]. https://english.alarabiya.net/features/2017/05/29/Qatari-intelligence-founder-Doha-has-lost-its-mind-
[16]. https://english.alarabiya.net/views/news/middle-east/2017/05/26/Who-runs-Qatar-behind-the-scenes-
[17]. سازمان تنظیمکننده مقررات رسانهای بریتانیا
[18]. Middle East Monitor Qatar victory as Saudi’s Al Arabiya surrenders UK broadcasting license ,2018, www.middleeastmonitor.com/20180216-qatar-victory-as-saudis-al-arabiyasurrenders-uk-broadcasting-licence/
[19]. Middle East Broadcasting Centre (MBC)
[20]. Orbit
[21]. Arab Radio and Television (ART)
[22]. The Rotana Group
[23]. The Lebanese Broadcasting Corporation (LBC)
[24]. The Lebanese channel Al Mustaqbal TV
[25]. The Lebanese newspapers Al Nahar and Ad Diyar
[26]. «Saudi Arabia Bans Al Jazeera Channels in Hotels,» TCA Regional News Al Jazeera, 9 June 2017, Ahttp://www.aljazeera.com/news/2017/06/saudi-arabia-bans-al-jazeera-channels-hotels170609141041079.html
[27]. فیلم قوه الردع السعودی
[28]. Saudi Strike Force (translated from Arabic). (2017, December 12). Saudi Strike Force Video (translated from Arabic) [Video].
https://www.youtube.com/watch?v=9selhGBPdek
[29]. «How to Analyze Visual Propaganda in the Middle East: An Analysis of Imagery in the Saudi Strike Force Movie,” 21 March 2022, wiley onlinelibrary, https://onlinelibrary.wiley.com/doi/pdf/10.1111/dome.12262.
[30]. https://www.youtube.com/watch?v=Zd3hAMp0y9E
[31]. وثائقی: القنصل السعودی الذی اختطف فی إیران
[32].https://www.youtube.com/watch?v=RZuWKkMfZI0
[33].https://www.youtube.com/watch?v=l7_b2fuxmZ8
[34].https://www.spa.gov.sa/viewstory.php?lang=ar&newsid=1448376
[35]. www.irinnews.org
[36]. The New Humanitarian
[37]. سایت New Humanitarian (اخبارIRIN سابق) توسط سازمان ملل در سال 1995 و در پی نسلکشی رواندا، با این شعار که گزارش عینی روی زمین از بحرانهای بشردوستانه میتواند به کاهش یا حتی جلوگیری از فجایع آینده با این بزرگی کمک کند، تأسیس شد.
نظر شما