تاملات درباره مسائل سیاسی را می توان در سه سطح مطرح کرد:
سطح «نرماتیو و هنجاری» که دو پرسش کلان را مورد توجه قرار میدهد. یکی تعیین تکلیف کردن غایات حکمرانی اعم از آزادی و عدالت و رفاه و هدایت و... است و دیگری نحوه سازماندهی جامعه برای تحقق آن غایات است.
سطح «توصیفی» که به جای طرح آرمانشهری سیاست، به توصیف و تحلیل و آشکار کردن پیامدهای جهان سیاست، آنچنانی که هست، میپردازد.
سطج «سیاستگذاری» که بناست «چگونه» از امر واقع سیاست (سطح توصیف) به امر مطلوب (سطح نرماتیو) رفتن را طرح کند و نشان دهد.
در این سه سطح، سطح نخست وجهی زیرساختی دارد و راه را به شکل روشمند برای توانایی صجبت کردن در دو سطح دیگر فراهم میکند. بدون تعیین تکلیف سطح نخست، درستاندیشی و انسجام تحلیلی در سطح دوم و کاربست هر دو در سیاستگذاری، ناممکن میشود و گرفتار خطا و اعوجاج خواهد شد.
مباحث سطح اول در زیر عنوان فلسفه سیاسی قابل طرح است. بنا به وجود دو سنت فلسفی در قرن بیستم، یعنی سنت تحلیلی و قارهای، از دو نوع فلسفه سیاسی نیز میتوان صحبت کرد. سنت تحلیلی نسبت به سنت قارهای، ایجابیتر و بیشتر ناظر به حل و فصل مسائل حکمرانی است.
کتاب حاضر در سنت فلسفه تحلیلی است که علاوه بر جامعیت، از مزیت ترجمه روان و خوشخوان و دقیق جناب آقای دکتر حیدری نیز برخوردار است و برای کسانی که میخواهند نسبت عمیقتری با مسائل حکمرانی برقرار کنند، کتاب مفیدی است.
البته بهتر این است که مباحث این کتاب در سلسلهای از درسگفتارها و با تأکیدگذاریهایی درباره مسائل حکمرانی اکنون ما، طرح و عرضه شود که اگر عمری باقی بود، بنا دارم این کار را انجام دهم.
پایان/
نظر شما