به گزارش تحریریه، مذاکرات هستهای که بعد از ۲۲ ماه گفت و گو میان ایران و گروه ۱+۵ در تیرماه ۱۳۹۴ به برجام منتهی شد، با انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا و ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید اما این توافق رنگ باخت و با خروج رسمی آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، برجام به کما رفت.
در این میان تیم ترامپ با راهاندازی کارزار «فشار حداکثری» و ازسرگیری تحریمهای ثانویه و نیز اعمال تحریمهایی علیه ایران به بهانههای غیرهستهای همچون حقوق بشری، تروریستی، موشکی و منطقهای شرایط را به گونهای پیچیده ساخت که دولت بعدی آمریکا نیز از احیای توافق عاجز بماند.
از زمان ورود «جو بایدن» دموکرات به کاخ سفید، شاهد ۸ دور گفت وگوی هستهای در وین بودیم که ۶ دور آن در دولت دوازهم و ۲ دور آن نیز در دولت سیزدهم انجام گرفت اما موانع و چالشهای موجود همچون مخالفت کاخ سفید با خروج نام سپاه از ذیل فهرست گروههای تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا بستر را برای توقف مذاکرات از ۲۰ اسفند ۱۴۰۰ هموار ساخت.
بایدن دنباله روی ترامپ
پایگاه تحلیلی « Responsible Statecraft» وابسته به اندیشکده کوئینسی در گزارشی با عنوان «بایدن به دام ترامپ افتادهاست»، نوک پیکان اتهام شکست برجام را به سمت بایدن نشانه رفته که در ادامه به بخشهایی از آن اشاره میشود؛
تصور کنید که اکنون ماه آگوست ۲۰۲۲ فرا رسیده و دولت بایدن برای هفتمین ماه درگیر جنگ اوکراین است. دولت بایدن و طیف دموکرات به طور قابل ملاحظهای نسبت به چشمانداز ناخوشایند انتخابات میان دوره ای نگرانند. در پشت پرده این سناریوی شوم، آمریکا و ایران ماهها است که در نبود توافق هستهای، در یک فضای آتشبس شکننده در تکاپو هستند.
همزمان با خودداری تهران از غنیسازی بالا برای کاربرد نظامی، تیم بایدن نیز از کاهش یا افزایش تحریمهایی که از ترامپ به ارث برده، خودداری میکند. هنوز بحث و گفت وگوهایی با هدف احیای طرح جامع اقدام مشترک صورت میگیرد ولی تمام محتوا و اهداف آن که به کما رفته و هرگز احیا نخواهد شد.
بایدن و مشاوران وی معتقدند که در صورت موفقیت در انتخابات میان دوره ای، قادر به حل وفصل این پرونده فرسوده خواهند بود.
در صورتی که تیم بایدن و ایران نتوانند موانع در مسیر دستیابی به توافق را در مذاکرات هستهای کنار بزنند، بحران ایجاد خواهد شد؛ موانعی که در حقیقت قرص سمی و زهرآگین ترامپ بود که با هدف جلوگیری از پایبندی تهران به توافق و ممانعت از احیای آن از سوی دولت دموکرات بعدی طراحی شد. بنابراین بحران میتواند از جهات مختلف شکل بگیرد؛ ایران از خطوط قرمز در برنامه هستهای عبور کند یا یک گروه نیابتی وابسته به ایران به نیروهای آمریکایی در عراق حمله ببرد و یا اینکه بین نیروهای دریایی دو کشور در خلیج فارس درگیری رخ دهد.
با این حال اکنون دولت بایدن در ازای برآورده کردن مطالبه تهران مبنی بر خارج ساختن نام سپاه پاسداران از ذیل فهرست گروههای تروریستی، خواستار امتیازات فرابرجامی است اما مقامات ایران از پذیرش آن امتناع میورزند و حذف نام سپاه از فهرست گروههای تروریستی را بخشی از بازگشت متقابل به برجام ارزیابی میکنند. باوجود پیگیری گزینههای سازش اما نشانهای برای حل این اختلاف وجود ندارد.
این یک وضعیت ناامیدکننده برای بایدن است که در رقابتهای انتخاباتی بر اهمیت بازگشت آمریکا به توافق هستهای با ایران تاکید میکرد ولی در عمل به تسهیل تاثیر تحریمها علیه مردم عادی ایران که با بیماری همهگیر کرونا دست وپنجه نرم میکردند، مبادرت ورزید.
بایدن از همان روز نخست ریاستجمهوری نتوانست هیچ حرکت نمادین یا غیرنمادین برای شکست کارزار فشار حداکثری ترامپ انجام دهد، تاکنون نیز هرگز زمان یا اراده سیاسی برای خروج از این بُنبست پیدا نکردهاست.
ترامپ فردی آتش افروز بود که توافق هستهای را نابود کرد اما بایدن به جای خاموش کردن تنش، در صحنه جنایت ایستاده است. در مجموع اگر بایدن شهامت داشته باشد، توافق خوبی روی میز قرار دارد و میتوادن از همه این بحرانها عبور کند.
پایان/
نظر شما