به گزارش تحریریه، پایگاه تحلیلی «nationalreview » در گزارش نوشت درس نگرفتن از رکود تورمی گذشته ممکن است به یک رکود تورمی بزرگ دیگر در آینده منجر شود.
با اوج گیری زمستان در نیمکره شمالی، قیمت انرژی و بیشتر کالاهای دیگر در آمریکا و اروپای غربی به شدت افزایش یافته است. کارشناسان هواشناسی می توانند در مورد آب و هوای پیش رو چیزهای زیادی بگویند و آینده را پیش بینی کنند، اما به نظر می رسد که اقتصاددانان در بلاتکلیفی شدیدی فرو رفته اند.
بسیاری از همین اقتصاددانانن، ابتدا به ما اطمینان دادند که تورم چیزی نیست که از آن ترسید، سپس آنها تورم را گذرا نامیدند اما وقتی به اروپا و ایالات متحده نگاه کردند به این نتیجه رسیدند که اقتصادها نه تنها در مسیر بهبود قرار دارند، بلکه در سال های آینده هم از رشد مناسبی برخوردار می شوند. ثابت شده است که اقتصاددانان پیوسته در مورد تأثیر اقتصادی همه گیری کرونا اشتباه می کنند.
مقایسه شرایط فعلی با دهه ۱۹۷۰ بسیار مفید است. همانطور که رشد بیش از حد در عرضه پول به تورم آن دوره دامن زد و اکنون مورخان اقتصادی در مورد آن اتفاق نظر وجود دارد، تورم فعلی ما نیز به دلیل رشد فوقالعاده عرضه پول در دو سال گذشته رخ داده است.
پول یکی از مفاهیمی است که به خوبی در اقتصاد تعریف نشده است، رشد پول طی دو سال گذشته از ۵۰ درصد فراتر رفته است در حالی که تقریباً رشد در هر چیز دیگری در اقتصاد بین ۶ تا ۷ درصد بوده است. اگر سرعت عرضه یک کالای اقتصادی هشت برابر بیشتر از عرضه کالاهای اقتصادی دیگر افزایش یابد، انتظار منطقی از ارزش نسبی کالای در حال عرضه چیست؟ ضرر.
اقتصاددانان در دولت بایدن و جاهای دیگر توجه اصلی خود را بر تحولات بازار کار متمرکز کردند و تأثیر شتاب چشمگیر در رشد پول را نادیده می گیرند.
اقتصاددانان در پی شیوع کووید-۱۹ زمان و توان زیادی را صرف بحث در مورد اختلالات زنجیره تامین به عنوان دلیل تورم کردهاند. این بحث بیشتر یک حاشیه پردازی است که بر علائم بیماری تورم متمرکز است. علت اصلی تورم فعلی و تورم فزاینده ای که پیش رو وجود دارد، رشد بیش از حد عرضه پول است.
«میلتون فریدمن» به عنوان یکی از بزرگترین اقتصاددان پولی تاریخ، زمانی گفت: تورم همیشه و در همه جا یک پدیده پولی است به این معنا که تنها با افزایش سریعتر مقدار پول نسبت به تولید ایجاد می شود. این گفته صریح فریدمن مطمئناً با داده های موجود در دو سال گذشته تأیید می شود.
در همین حال، آشکار می شود که رشد تولید واقعی در اقتصادهای غربی در حال کاهش است و احتمالاً در آینده به منفی نزدیک خواهد شد. در حال حاضر، نرخ رشد اقتصادی آلمان در سه ماهه پایانی سال ۲۰۲۱ به محدوده منفی کاهش یافته است. هر گونه بهبودی در وضعیت هم احتمالا کوتاه مدت خواهد بود، به این معنی که یک حرکت سخت در پیش است.
به دنبال آن باشید که یک رشد منفی در تولید واقعی برای همه یا بیشتر اقتصادهای بزرگ غربی رخ بدهد. نرخهای پایین اوراق قرضه ده ساله و ۳۰ ساله سیگنال کلیدی بازار برای رشد اقتصادی ناامیدکننده آینده است.
در نهایت، تورم دهه ۱۹۷۰ با اقدامات جسورانه «پل ولکر» رئیس فدرال رزرو شکسته شد؛ وی ابتدا رشد عرضه پول را متوقف و سپس معکوس کرد. ولکر ابتدا توسط رئیس جمهور کارتر در سال ۱۹۷۹ منصوب شد و سپس در سال ۱۹۸۳ توسط رئیس جمهور ریگان منصوب شد، ولکر حمایت سیاسی رئیس جمهور ریگان را داشت تا اقدامات لازم را برای متوقف کردن تورم و پایان دادن به مارپیچ تورمی دهه ۱۹۷۰ انجام دهد.
بین دهه ۱۹۷۰ و امروز تفاوت هایی وجود دارد. اندازه بدهی ملی در ایالات متحده ۳۰ برابر زمانی است که رئیس جمهور ریگان سوگند یاد کرد. نرخ بهره در آن زمان دو رقمی بود و امروز بسیار ناچیز است. امروز شخصی مشابه ولکر نمیتواند از دیدن افزایش شدید کاهش چشمگیر نرخهای بهره لذت ببرد.
از آنجایی که نرخها به ناچار افزایش مییابند، خدمات بدهی وزارت خزانهداری را تشدید میکنند و احتمالاً باعث پولسازی بیشتر از طریق بدهی میشوند، که موجب افزایش تورم میگردد، نه کاهش آن. اقدامات بسیار شدیدی برای شکستن پشت تورم لازم است. در همین حال، اقتصادهای ضعیف غربی، که به دلیل سیاستهای گذار دچار مشکل شدهاند، رشد واقعی کم یا حتی منفی را برای سالهای آینده ایجاد خواهند کرد.
تضعیف اقتصادهای واقعی در جهان غرب و افزایش تورم یک طوفان کامل است. سیاست گذاران با یک وظیفه تقریباً غیرقابل حل برای مهار فشارهای تورمی رو برو هستند و همزمان برای ایجاد رشد اقتصادی واقعی تلاش می کنند.
هواشناسان اغلب در مورد آب و هوای بد پیش رو به ما هشدار می دهند، اما اقتصاددانان گاهی اوقات به طرز عجیبی تمایلی به انجام این کار ندارند. نتایج این اقدام آن ها می تواند فاجعه بار باشد.
پایان/
https://www.nationalreview.com/۲۰۲۲/۰۲/the-perfect-storm-is-coming
نظر شما