به گزارش تحریریه، مرکز بررسیها و پژوهشهای «الناطور» اردن در گزارش خود به قلم «عریب الرنتاوی» مدیر این اندیشکده نوشت، به نظر میرسد زمانی که بر وفق مراد آمریکا بود به پایان رسیده است. دوران هژمونی آمریکا در نظام جهانی در هم پیچیده شده و نظام تک قطبی در آخرین لحظههای عمر خود است و جهان به مرحله چند قطبی وارد میشود.
داستان از بخش اروپایی آتلانتیک آغاز شده است. روابط دو سوی آتلانتیک پس از جنگ جهانی دوم در دوره «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری پیشین آمریکا با بزرگترین تنش روبرو شد. ترامپ تمایل خود را برای بر هم زدن اتحاد دو سوی آتلانتیک پنهان نکرد. او انگلیس را تشویق کرد تا طرح «برگزیت» را پیش برد. او رهبران قاره اروپا را مورد حمله قرار داد و این مسائل سبب شد که اعتماد متقابل از بین برود تا اینکه «جو بایدن» با رویکرد جدید و متفاوتی وارد کاخ سفید شد.
اما سال نخست ریاست جمهوری بایدن به پایان نرسیده که او از برخی از اصول سیاست خارجی نظیر احترام به چندجانبه گرایی و تقویت همکاری از طریق آتلانتیک چشمپوشی کرده است. عقب نشینی شتاب زده آمریکا از افغانستان هم نخستین شعله آتشی بود که سبب شد اروپاییها نسبت به رویکرد دولت بایدن با احتیاط رفتار کنند. وزیر امور خارجه فرانسه بایدن را متهم کرد که او ادامه دهنده راه ترامپ است و منافع و مواضع همپیمانان خود را نادیده میگیرد. توافق فروش زیردریایی هستهای آمریکا به استرالیا نشان داد که بایدن در داشتن روابط فراآتلانتیکی اولویت را به انگلیس میدهد و برخلاف منافع اتحادیه اروپا عمل میکند. ائتلاف «آوکوس» هم نشان داد که بایدن همان شیوه ترامپ را ادامه میدهد.
پروندههای بلاتکلیف میان اروپا و آمریکا بسیارند. ازجمله این پروندهها، پرونده گازپروم، روابط با چین، رقابت در بازارهای سلاح و ... است. این موضوع سبب شده برخی کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه و آلمان در اندیشه احیای اندیشه «ارتش اروپایی و سیاست امنیتی و دفاعی اروپایی» باشند.
در منطقه خاورمیانه هم نزدیکترین همپیمان آمریکا یعنی اسرائیل با چین به عنوان سرسختترین رقیب و دشمن آمریکا روابط برقرار کرده است. اختلاف درباره روابط اسرائیل با چین اکنون یکی از سه موضوع اصلی مورد اختلاف دولت بایدن و «بنت» نخست وزیر اسرائیل است. چین با قدرت به بخشهای حساس اسرائیل وارد میشود و اسرائیل هم تلاش میکند لابی صهیونیستی را در چین فعال سازد تا در آینده در راستای منافع آن عمل کنند.
ترکیه هم با امضای توافق خرید موشک «اس ۴۰۰» از روسیه در راستای نادیده گرفتن دستورات آمریکا عمل کرده است. این اقدام ترکیه نشان میدهد که دولت های آمریکا نتوانسته اند اردوغان را از این موضوع باز دارند. همچنین با وجود فشارهای آمریکا، ترکیه موضع خود را درباره کردها نرمتر نکرده است. آمریکا که در دادن جایزه نوبل به «آبی احمد» نخست وزیر اتیوپی نقش داشت اخیرا نتوانسته است آبی احمد را به مسیر صلح و مذاکره با مصر و سودان درباره سد النهضه وارد کند.
ایران هم بیش از ۴ دهه است که سرسختترین دشمن آمریکاست. این کشور اکنون در تنشهای خود با آمریکا در عرصههای مختلف از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است. ایران از پشتیبانی روسیه و چین هم برخوردار است. آینده روابط ایران با هند، پاکستان و سازمان شانگهای دارای افق روشنی است. برقراری روابط این کشور با آن سوی خلیج فارس هم در خارج شدن این کشور از انزواء نقش خواهد داشت و این کشور در حالی به مذاکرات هستهای در وین وارد میشود که دارای برگ برندههای بسیاری است. کشورهای عربی هم که در طول تاریخ بدون چون و چرا از آمریکا تبعیت میکردند اکنون تمایل دارند در برابر آمریکا رکشی کنند. ولیعهد عربستان با وساطت عراق به دنبال برقراری روابط با ایران است. امارت هم که نخستین کشور عربی بود که به جنگندههای پیشرفته «اف ۳۵» آمریکا دست یافت خواهان داشتن روابط با ایران است. روابط تجاری امارات با ایران شکوفا و دارای ابعاد مختلفی است. این دو کشور در زمینه امنیتی و سیاسی هم همکاری میکنند.
امارات در اتیوپی هم با حمایت از آبی احمد نخست وزیر این کشور و همچنین در لیبی در مقابل آمریکا ایستاده است. هیاتهای آمریکایی که به کشورهای شاخ آفریقا، فلسطین، عراق و دیگر کشورهای منطقه رفت و آمد میکنند نتوانسته اند هیچ دستاورد و پیشرفتی داشته باشند. حتی آمریکا درباره لبنان و سودان هم موفقیتی کسب نکرده است.
تارنمای مرکز پژوهشها و بررسیهای الناطور در بخش پایانی گزارش خود آورد: آمریکا دیگر قدرت گذشته را ندارد. قدرت این کشورها در عرصه بینالمللی و منطقهای فرسوده شده است. همپیمانان و دوستان آمریکا دیگر مانند گذشته بدون چون و چرا از آمریکا تبعیت نمیکنند. کشورهای منطقه به دنبال جایگزینی برای آمریکا و ائتلاف سازی های جدید هستند و بسیاری از قدرت های نوظهور هم آمادگی دارند که خلاء حضور آمریکا را پر کنند.
پایان/
نظر شما