به گزارش تحریریه، در رابطه با شعرخوانی اردوغان آن هم در یک مراسم نظامی رسمی در کشور آذربایجان نکات ذیل قابل تعمق است:
(۱) آذری های ایران بودند که پس از ساسانیان امپراطوری ایران را در دوران صفویه احیا کردند و مانع از بلعیده شدن ایران توسط ترکهای عثمانی شدند. آذربایجانی ها نه تنها در دوره صفویه که پس از آن در دوره قاجاریه سدی در برابر تهاجمات روسیه تزاری بودند.
(۲) نه تنها آذربایجان شوروی که حتی ترکیه نیز قرنها بخشی از ایران محسوب می شد.
(۳) اگر قرار است الحاقی صورت گیرد کشور آذربایجان است که باید به ایران (آذربایجان ایران) ملحق گردد. مردم جمهوری آذربایجان از نظر مذهبی، تاریخی و قومی به ایران به مراتب نزدیکترند تا ترکیه.
(۴) تحت تاثیر تهاجم و سلطه خارجی (اقوام مهاجم ترک زبان آسیای میانه) بود که زبان مردم آذربایجان ایران و آذربایجان شوروی سابق و بخش میانی و غربی ترکیه به ترکی تبدیل شد. بین مردم آذربایجان ایران و ترکیه مشابهت نژادی، فرهنگی، قومی، تاریخی یا ... قابل توجهی وجود ندارد.
(۵) بین مناطق آذربایجان ایران و بخش ترک نشین ترکیه پیوستگی قومی و نژادی وجود ندارد. دو قوم ارمنی و کرد چند صد کیلومتر فاصله انداخته اند که ارمنی ها را ترکیه قتل عام و کردها سالها است که با دولت ترکیه در حال نزاع هستند.
(۶) اگر قرار باشد بحث های قومیتی غالب شود، نه تنها خیالات خام سران ترکیه به جایی نخواهد رسید که ترکیه بخش مهمی از خاک خود را با تجزیه توسط کردها از دست خواهد داد.
(۷) حزب عدالت و توسعه اردوغان محبوبیت خود را به میزان قابل توجهی از دست داده و دولت اردوغان که با تراز تجاری منفی و نرخ تورم بالا و بحران های عدیده روبرو است، با ماجراجویی و توهم دون کیشوت وار احیای دولت عثمانی در صدد است تا افکار عمومی را مشغول کند و به حیات سیاسی خود ادامه دهد.
اما چه شده که فرجام کار ایران و ایرانیان به اینجا رسیده و در مدت کوتاهی سردار سلیمانی و فخری زاده مسئولین ارشد نظامی منطقه ای و هسته ایران ترور می شوند، ارزش ریال با یک تویت یا عطسه ترامپ تعیین می گردد و اردوغان با وقاحت از خاک ایران سخن می گوید؟
سلطه دو جبهه «عوامل نفوذی خائن داخلی» و «فرادستان غارتگر اقتصاد» است که موجب شده نه تنها در حوزه اقتصاد که در عرصه سیاست خارجی هم کشور دچار پسرفت و انفعال شود. اقلیتی فرادست که در دولت، مجلس و همه جا حضور دارند همه هم و غم خود را بر کسب منافع اقتصادی هر چه بیشتر متمرکز و امورات کشور را به حال خود رها کرده اند و جناح های سیاسی کاسبان تحریم شده اند. دستاورد دو دوره تحریم های اقتصادی و آن چه در یکی دو دهه اخیر گذشته این بوده که اقتصاد ایران به شدت تضعیف و تخریب گردیده، شکاف بین دولت و مردم به گسل تبدیل شده و عامه مردم به فلاکت افتاده اند و در این میان اقلیتی کاسب تحریم ثروتمندتر شده و سرمایه های بیشتری از کشور خارج کرده اند. بودجه آینده فروشانه و تورم زای سال ۱۴۰۰ که برای استمرار کسب منافع اقتصادی ائتلاف غالب تنظیم شده با استمرار وضعیت نابسامان اقتصادی هر گونه امیدی برای اصلاح را به ناامیدی مبدل کرده است. در شرایط انفعال اقتصادی، سیاسی و اجرایی دولت است که اردوغان به خود اجازه می دهد هر یاوه ای بر زبان براند. ایران نیازمند یک تحول ساختاری و اساسی به سمت مردم است که در غیر این صورت هیچ امیدی به اصلاح و بهبود نخواهد بود.
پایان/
نظر شما