اما و اگرهای میانجی گری مکرون و آینده برجام

تهران - تحریریه - فرانسه در یک سال اخیر به محرک اصلی بخش 4 کشوری 1+5 منهای چین و روسیه برای وادار کردن ایران به ماندن در برجام تبدیل شده است.

کاخ الیزه در یک سال اخیر تحرک فوق العاده ای را در عرصه های بین المللی به ویژه در حوزه حفظ برجام در پیش گرفته است. مقام های ارشد پاریس تصور می کنند حال که کاخ سفید عرصه ای را خالی کرده است آن ها ظرفیت لازم برای میان این تحرکات را در اختیار دارند. در نشست رهبران هفت کشور صنعتی جهان در شهر بیاریتز فرانسه هم امانوئل مکرون رئیس جمهوری این کشور میدان دار بود و با دعوت غیرمترقبه از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران به محل برگزاری نشست بهت همگان را برانگیخت. از آن زمان این سوال مطرح شده است که آیا مکرون به ویژه در پرونده ایران بختی برای موفقیت و چهره شدن دارد.البته مکرون و تیم وی در حوزه سیاست خارجی اهداف سه وجهی را در این پرونده دیپلماتیک دنبال می کنند؛ ممانعت از افزایش سطح تنش در خلیج فارس، جلوگیری از روشن شدن دوباره منازعه هسته ای و دستیابی به درک تازه ای میان تهران و واشنگتن با تسهیل برگزاری یک نشست میان روسای جمهور دو کشور در آینده. تا چند هفته دیگر حسن روحانی و دونالد ترامپ در نشست مجمع عمومی شرکت خواهند کرد، مکرون هم هدف خود را تسهیل دیدار احتمالی آن ها در نیویورک قرار داده است؛ البته هر دو طرف هم سیگنال های پیچیده ای را ارسال کردند. روحانی برداشته شدن تحریم ها را مهمترین محرک برای دیدار رو در رو با ترامپ عنوان کرد. ظریف هم ایجاد زمینه مطلوب را عاملی برای آب شدن یخ روابط دو کشور عنوان کرد. دیگر مقام ها در تهران هم سخنانی را ابراز کردند که در رسانه های جهان به عنوان تمایل آن ها برای توافقی تازه در زمینه مسائل هسته ای و غیرهسته ای تفسیر کردند. البته تاکنون هیچ یک از دو رئیس جمهوری ایران و ایالات متحده آمریکا در مورد پیشنهادهای طرف قابل ابراز تمایل نکردند تا زمینه برای دیدار مستقیم آماده شود. هدف این دیدار باید مذاکره ای بدون پیش شرط برای دستیابی به موفقیت با ابتکاراتی نو و دیپلماسی منعطف باشد. امتیاز مداخله مرکون این است که وی از حمایت کامل دیگر قدرت های اروپایی برخوردار است و تاحدودی اعتماد ایران در کنار منافع ترامپ را مدنظر قرار داده است. از طرف دیگر تحرک فوق العاده مکرون در نشست گروه 7 از شکست ایالات متحده در ایجاد یک ائتلاف بین المللی علیه ایران ناشی می شود. همچنین فشارهای ایالات متحده، موجب نزدیک تر شدن ایران به روسیه شد که یکی از نمودهای آن برگزاری مانور نظامی مشترک مسکو و تهران در خلیج فارس بوده است، این در حالی است که به صورت سنتی واشنگتن معمولا در این منطقه رزمایش ها را انجام می داد. تازمانی که دولت ترامپ بر نگرش فشار حداکثری علیه ایران متکی باشد، روند کنونی برای نزدیکی بیشتر تهران و مسکو ادامه خواهد یافت که نتیجه آن بر منافع ایالات متحده خاورمیانه هم موثر خواهد بود. در این شرایط نه تنها ایران اهرم فشار در زمینه امنیت عبور و مرور نفتکش ها در تنگه هرمز را در اختیار دارد بلکه نیروهای نزدیک به ایران در کل منطقه به گونه ای نقش آفرینی می کنند تا سپر بازدارنده ای را برای دورنمای امنیت ملی ایران ایجاد کنند. مهمترین اهرم فشار ایران اما تهدید به کاستن از میزان پایبندی به توافق هسته ای سال 2015 است که هراس های اشاعه ای در غرب را افزایش می دهد. به رغم توازنی که تهدیدها و ضدتهدیدها برای هر دو طرف ایجاد می کنند مذاکره ایالات متحده و ایران با میانجی گریی امانوئل مکرون بر سر تحریم های نفتی در مقابل رعایت تعهدات برجامی تهران مطرح شده است. بدون شک مذاکراتی که می تواند مسیر روابط دو طرف را تغییر دهد به موضوعاتی همچون مسائل منطقه ای از جمله جنگ در یمن هم تسری می یابد زیرا ایران و اروپا چند دور مذاکره را در این موضوع حتی با حضور حوثی ها انجام داده اند. ایالات متحده که علاقه مندی خود به مذاکره با حوثی ها را پنهان نکرده هم ممکن است به این مذاکرات در کنار ایران و اروپا بپیوندد. مکرون هم تاکنون با استقبال گرم از وزیر امور خارجه ایران باعث نارضایتی برخی تندروهای کاخ سفید شده است. این عمل به رغم تحریم اخیر کاخ سفید علیه ظریف برای بی اعتبار کردن وی صورت گرفته است. این تحولات آشکارا موفقیت آمیز بود و ترامپ را تحت فشار قرار داده است به گونه ای که ترامپ از کنار آمدن با رهبران ایران صحبت کرده است که آمریکا چهار دهه با آن ها درگیری داشته است. ترامپ در این شرایط از اظهارات تند خود علیه ایران کاسته و حتی طرح مکرون را تایید کرد. این فرایند به آهستگی روند اروپایی سازی رویکردهای ضدایرانی ترامپ را کلید می زند. از طرف دیگر نگرانی از کاهش تنش میان ایران و آمریکا، اسرائیل را آشکارا به موضعگیری علیه تهران و حامیان و نزدیکان آن در خاورمیانه واداشته است. تل آویو می تواند از طریق دمیدن بر آتش جنگ میان تهران و واشنگتن باعث شکست ابتکار مکرون شود و نیروهای آمریکایی در خاورمیانه را گرفتار آتش جنگ کند. هنوز مشخص نیست که آیا دولت ترامپ قدرت دارد تا بنیامین نتانیاهو را که برای انتخابات دوباره آماده می شود، کنترل کند. اروپا هم در کل اهرم فشار چندانی را برای فشار بر اسرائیل در دست ندارد و به نظر نمی رسد مکرون و دیگر رهبران اروپایی بتوانند تاثیری را برای تغییر سیاست های ضدایرانی تل آویو داشته باشند. خود ترامپ هم به واسطه حمایت یهودیان ثروتمند ، خطر رنجاندن اسرائیل را به جان نمی خرد زیرا اولویت وی انتخاب دوباره به عنوان رئیس جمهوری آمریکا است. در این مسیر اگر وی بر سر دوراهی میان دیپلماسی متقاعدکننده مکرون و دیپلماسی اجبار نتانیاهو قرار بگیرد به طور قطع دومی را انتخاب خواهد کرد. علاوه بر این ترامپ بر پایان دادن به جنگ های پرهزینه برنامه دارد؛ این خواسته برای اسرائیل و حامیان آن این سوال را ایجاد می کند که کاخ سفید چگونه می تواند رویکردی تقابلی را با ایران به پیش ببرد. رهبران اروپایی البته اهرم هایی را برای فشار بر ترامپ در اختیار دارند زیرا می گویند به دنبال دور زدن تحریم های ایالات متحده از طریق کانال مالی اینستکس هستند. گزارش هایی مخابره شده است که مکرون پیشنهاد خط اعتباری 15 میلیارد دلاری برای تهران در این کانال مالی را ارائه کرده است. البته ترامپ تا این حد با آن موافق خواهد بود اما گام های بیشتر از سوی اروپایی ها برای بی تاثیر کردن تحریم ها را نخواهد پذیرفت. بانگاهی به آینده، دخالت حساب شده مکرون احتمال برگزاری دیدار میان ترامپ و روحانی را افزایش داده است که می تواند اولویت های هر یک از این دو رئیس جمهوری را مشخص کند. برای پرداختن به این بحران بین المللی خطرناک، مکرون توانست خلا وجود یک رهبر را پر کند. از نظر تاریخی مذاکره روحانی و ترامپ ضرورتی تاریخی به حساب می آید که ممکن است در هفته های آینده صورت بگیرد اما برای تحقق این امر اقدامات فوری برای اعتمادسازی ضروری به نظر می رسد. منبع تارنمای لوبلاگ
۱۳ شهریور ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۴
کد خبر: 5089

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 9 + 8 =