به گزارش تحریریه، تارنمای مرکز تحقیقاتی «نشنال اینترست» مدعی شد: رویکرد جدید تحریمهای دولت ترامپ ممکن است راهبردی باشد که در نهایت صادرات نفت ایران را برای همیشه متوقف کند.
«گرگ پردی» در این گزارش تحلیلی با طرح این پرسش که «آیا رویکرد جدید تحریمی دولت ترامپ در نهایت صادرات نفت ایران را قطع خواهد کرد؟» آورده است که دولت ترامپ دور جدیدی از تحریمها را علیه صادرات نفت ایران اعلام کرد. کاخ سفید چند روز قبل هشت نفتکش دیگر را که نفت خام ایران را حمل کرده بودند، هدف قرار داد. اما آنچه در این مرحله جدید بود، تحریم شرکت پتروشیمی شاندونگ شوگوانگ لوکینگ، یکی از گروه پالایشگاههای مستقل موسوم به «teapot» در استان شاندونگ چین بود. این پالایشگاههای مستقل، از مصرفکنندگان اصلی نفت صادراتی ایران هستند، اما تاکنون هدف تحریمهای آمریکا قرار نگرفته بودند، زیرا ارتباطات مالی قابلتوجهی با شرکتها یا نهادهای مالی آمریکایی نداشتند که مشمول تحریمها باشند. رئیسجمهور ترامپ در ماه فوریه یک فرمان اجرایی امضا کرد که وزارت خزانهداری و وزارت خارجه را موظف میکرد تا صادرات نفت ایران را "به صفر برسانند."
بر اساس برآوردهای اداره اطلاعات انرژی ایالات متحده، صادرات نفت ایران در سال ۲۰۲۴ حدود ۵۴ میلیارد دلار درآمد داشت که تقریباً بدون تغییر نسبت به ۵۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ بود. این حجم، شامل مقداری میعانات گازی، بهطور متوسط حدود ۱.۵ میلیون بشکه نفت در روز بود. روند صادرات نفت ایران در دوران ریاستجمهوری بایدن بهتدریج افزایشی شد.
دولت بایدن به دلیل این روند صعودی و آنچه که اجرای ضعیف تحریمها تلقی میشد، بهطور مداوم مورد انتقاد قرار میگرفت. بخشی از این عدم سختگیری ممکن است به دلیل شناخت ضمنی میان دولت بایدن و ایران بوده باشد.
ایران و چین در طول زمان مجموعهای از روشها را برای تسهیل تجارت نفت خود بدون تأثیر چشمگیر از تحریمهای آمریکا ایجاد کردهاند. همانطور که اشاره شد، دو شرکت نفتی بزرگ و یکپارچه چین، یعنی پتروچاینا و ساینوپک، به دلیل شبکه جهانی معاملات تجاری و داراییهای خود، نفت خام ایران را خریداری نمیکنند. در مقابل، پالایشگاههای مستقل موسوم به "کتریهای چای یا همان teapot" گزینهای ایدهآل برای دور زدن تحریمها هستند، زیرا هیچ ارتباطی با شرکتهای نفتی یا بانکهای آمریکایی ندارند و میتوانند معاملات خود را از طریق بانکهای کوچک به یوان انجام دهند، که ایران اکنون آن را بهعنوان روش پرداخت میپذیرد. بنادر خصوصی در شاندونگ نیز اخیراً بسیاری از این معاملات را انجام دادهاند، در حالی که انتظار میرود سایر پایانههای صادراتی هدف تحریمهای آمریکا قرار گیرند. نفتکشها نیز با انتقال نفت بهصورت کشتیبهکشتی در سواحل جنوب شرقی آسیا، منشاء اولیه نفت خام را پنهان می کنند.
یکی از دلایلی که باعث شده دولت ترامپ در این مقطع، احساس نگرانی برای تشدید اجرای تحریمها نداشته باشد، وضعیت کنونی بازار فیزیکی نفت است که با عرضه فراوان مواجه است و اوپک پلاس بیش از پنج میلیون بشکه در روز ظرفیت مازاد دارد که کشورهای عضو تمایل دارند آن را بهتدریج وارد بازار کنند. این امر مانع از آن شده که بازار واکنش صعودی قابلتوجهی به احتمال از دست رفتن حجم صادرات ایران نشان دهد. همچنین چین ظاهراً با کاهش سالانه تقاضای خود برای محصولات نفتی مواجه است، که بدون وجود نفت خام تخفیفدار ایران، احتمالاً به تعطیلی برخی از پالایشگاههای مستقل منجر میشد.
با توجه به وجود روشهای متعدد برای ادامه این تجارت، در بازار تردیدهایی وجود دارد که حجم صادرات نفت ایران واقعاً به نزدیکی صفر برسد. یکی از اقدامات احتمالی دیگر میتواند فشار شدیدتر برای هدف قرار دادن نهادهای تجاری چینی باشد که محصولات نفتی را از پالایشگاههای مستقل دریافت و به فروش میرسانند. این احتمالاً شامل شرکتهای بزرگ نفتی چین نیز خواهد شد، اما اثبات آن دشوار خواهد بود و مشکلات پیچیدهای را ایجاد میکند، زیرا بسیاری از شرکتهای نفت و گاز غربی در پروژههای توسعهای و سایر داراییها با این شرکتهای بزرگ چینی شریک هستند.
رویکرد دیگر که میتواند مؤثرتر باشد، استفاده از نیرو دریایی ایالات متحده برای توقیف کشتی هایی است که مشکوک به حمل نفت خام ایران در دریا هستند. گزارشها حاکی از آن است که دولت ترامپ بهطور جدی در حال بررسی ایده توقف نفتکشها برای بازرسی است، با استفاده از پوشش قانونی یک توافقنامه معروف به ابتکار امنیت اشاعه (Proliferation Security Initiative) که در سال ۲۰۰۳ ایجاد شد و هدف آن جلوگیری از انتقال بینالمللی مواد مرتبط با سلاحهای کشتار جمعی بود. این توافق بیش از ۱۰۰ کشور امضاکننده دارد، اما مشخص نیست که اکثریت آنها از استفاده از این چارچوب قانونی برای نفت ایران حمایت کنند.
اظهارنظرهای مقامات دولت ترامپ نشان میدهد که این اقدام ممکن است با هدف توقیف دائمی نفتکشها نباشد، بلکه هدف آن بیشتر ایجاد تأخیر و در نتیجه ایجاد اثر بازدارنده در تجارت نفت ایران است.
در موارد معدودی که ایالات متحده قبلاً کشتیهای حامل محمولههای نفتی ایران را توقیف کرده است، ایران با توقیف کشتیهای متعلق به شرکتهای غربی یا کشتیهایی که توسط آنها اجاره شده بودند، تلافی کرده است. هنوز عدم قطعیت زیادی در مورد میزان تمایل دولت ترامپ برای پیش بردن این اقدامات اجرایی تهاجمی تر وجود دارد.
پایان/
نظر شما