به گزارش تحریریه، ترکیه از جمله کشورهایی است که هم در قالب ناتو و هم بهعنوان یک کشور اسلامی در افغانستان حضور داشته است. اما براساس توافق صلح طالبان و آمریکا، نیروهای این کشور نیز به همراه سایر نیروهای خارجی باید از افغانستان خارج شوند. طالبان چه پیش از تصرف کابل، پایتخت افغانستان در ۲۴ مرداد ۱۴۰۰، چه پس از آن همواره با حضور ترکیه در افغانستان به بهانه حفاظت از فرودگاه بینالمللی کابل مخالفت کرده است. اما تحولات افغانستان، به ویژه انفجار فرودگاه کابل در ۴ شهریور ۱۴۰۰ و کشته شدن حدود ۱۷۰ شهروند افغانستانی و ۱۳ نیروی آمریکایی و ۱۸ نیروی طالب، باعث توجه بیشتر به موضوع حضور ترکیه در افغانستان شد؛ به گونهای که طالبان و ترکیه در این خصوص با یکدیگر وارد مذاکره شدند.
حضور نیروهای ترکیه در افغانستان میتواند از ابعاد مختلف برای ج.ا.ایران حائز اهمیت باشد؛ بویژه که در چندسال اخیر نقش دوگانهای در خصوص گروههای تروریستی نظیر داعش ایفاء کرده و اکنون نیز به نیابت از آمریکا، همکاریهای نظامی، امنیتی و اطلاعاتی خود را با پاکستان افزایش داده است.
از زمان قطعی شدن خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، موضوع ابقاء نیروهای نظامی ترکیه و تامین امنیت فرودگاه بینالمللی کابل مطرح بوده است. ترکیه که بیش از ۵ سال است تامین امنیت فرودگاه کابل را در دست داشته است، با خروج آمریکاییها تلاش میکند تا دوباره این مسئولیت را بعهده بگیرد. ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان تاکید کرده بود که این گروه هیچ تمایلی برای حضور نیروهای ترکیه در فرودگاه کابل ندارند و چنین کاری میتواند تصویر بدی از ترکیه در افکار عمومی افغانستان شکل دهد.
هرچند طالبان در ابتدا صریحا با این موضوع مخالفت کرده و از آنکارا خواسته بود تا تمام نیروهای خود را از افغانستان خارج کند وگرنه آنها را اشغالگر نامیده و مثل اشغالگر با آنان رفتار میشود؛ اما بعدا طالبان خود تفاهمنامهای را با ترکیه بستند تا همچنان تامین فرودگاه کابل به همراه طالبان توسط نیروهای ترکیه مدیریت شود. طالبان به دلایلی خواستار قطع روابط با ترکیه و حتی آمریکا نیست؛ چرا که برای اداره حکومت و جذب کمکهای بینالمللی، نیاز به سطحی از تعامل و کسب مشروعیت بینالمللی است. در همین راستا نیز طالبان پس از تصرف کابل، نسبت به همکاری با آنکارا اعلام آمادگی کرده و خواستار حضور اقتصادی، فنی، آموزشی و مدیریتی ترکیه بودهاند.
طالبان کشوری را در اختیار گرفته است که جنگزده است و سالها دچار بیثباتی بوده است. به همین دلیل، حکومت طالبان با کمبودها و نقصهای زیادی در حوزههای اقتصادی، آموزشی، فنی، ساختاری، نظامی و امنیتی روبرو خواهد بود. از نظر طالبان، ترکیه از جمله کشورهایی است که میتواند در راستای رفع این نواقص کمک کند و منافعی را برای این گروه به همراه آورد. منافعی که طالبان از همکاری با ترکیه به دست میآورد عبارتند از: تأمین نیازهای اقتصادی، رفع نقایص فنی، آموزش نیروهای نظامی و فنی، مشارکت در بازسازی افغانستان و به رسمیت شناختن حکومت طالبان. با وجود این، طالبان و آنکارا درباره نوع حضور ترکیه در افغانستان اختلافِ نظر دارند. دو طرف در مورد حضور اقتصادی ترکیه در افغانستان موافق هستند؛ در حالی که درباره حضور نظامی ـ امنیتی ترکها اختلافاتی وجود دارد.
آنکارا از مخالفت طالبان درباره حضور ترکیه در افغانستان ناامید نخواهد شد و بر خواسته خود اصرار خواهد کرد. زیرا منافع اقتصادی، سیاسی و امنیتی خاصی برای خود درنظر گرفته و به دنبال تحقق آنها است؛ بویژه که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه اعلام کرده که اگر دولت فراگیر در افغانستان تشکیل نشود، توافقی برای فرودگاه کابل در کار نخواهد بود. گفتنی است منافع ترکیه در افغانستان عبارتند از:
۱- بهبود روابط با آمریکا و ناتو: اختلافهای ترکیه با آمریکا و ناتو از جمله خرید سامانه موشکی S400 روسی توسط ترکها، رفتارهای توسعهطلبانه اردوغان و تحریمهای اقتصادی نشان داده است که رویکرد مثبتی به ترکیه وجود ندارد، و این مساله نگرانی زیادی برای دولت حاکم در ترکیه ایجاد کرد. به همین دلیل، اردوغان درصدد است زمینههای جدید همکاری با آمریکا و ناتو ایجاد کرده تا بتواند اختلاف نظرها در مورد مسائل دیگر و پیامدهای منفی آن برای خود را تعدیل کند.
۲- تقویت نفوذ در آسیای مرکزی: حضور ترکیه در افغانستان که دارای قومیتهای ازبک، ترکمن، اویغور و… است که ارتباط مستقیمی با کشورهای آسیای مرکزی دارند، میتواند باعث تسهیل حضور و نفوذ بیشتر ترکها در این کشورها که از نظر مذهبی، زبانی و تاریخی اشتراکات زیادی با ترکیه دارند، شود. به این ترتیب، ترکیه علاوه بر نزدیک کردن خود به «جهان ترک»، میتواند خود را به عنوان یک قدرت در این منطقه معرفی کرده و از این حضور علیه قدرتهای دیگر، از جمله روسیه استفاده کند.
۳- ایجاد ابزار فشار: اردوغان با حضور در افغانستان علاوه بر امکان ارتباط مستقیم با گروههای حامی خود در آسیای مرکزی، میتواند اویغورهای این کشور و اویغورهایِ مخالف چین را بیش از پیش مورد حمایت قرار دهد و حتی با گروههای ضدایرانی نیز رابطه برقرار کند. به هر میزان که ترکیه در این امر موفق شود، ابزار فشاری علیه روسیه، چین و ایران در اختیار خواهد داشت و از آن در معادلات منطقه استفاده خواهد کرد.
۴- منافع اقتصادی: حضور ترکیه در کشوری که در اثر جنگ تخریب شده، نیازمند بازسازی زیرساختها، سرمایهگذاری و مدیریت فنی و اقتصادی است به طور قطع منفعت خوبی دارد. علاوه براین، حضور ترکیه در افغانستان، نقش ترکها در طرحهای اقتصادی چین از جمله طرح کمربند و جاده را افزایش میدهد.
علاوه بر این منافع، اشتراکات مذهبی و فرهنگی ترکیه و افغانستان، نگاه مثبت مردم افغانستان به ترکیه و قدرت نرم ترکها در این کشور، روابط خوب آنکارا با بازیگران و شخصیتهای محلی بانفوذ، همکاری و روابط بسیار نزدیک با قطر و پاکستان به عنوان دو بازیگر اصلی و تأثیرگذار بر طالبان، حمایت آمریکا و اروپا، پذیرش توان و نقش ترکها در مسائل فنی، مدیریتی و اقتصادی توسط طالبان، اسلامی و به ویژه سنی بودن دولت اردوغان، نیاز طالبان به مورد شناسایی قرار گرفتن از سوی جامعه بینالملل و ناتوانی طالبان در مسائل فنی، مدیریتی، آموزشی، امنیتی و اقتصادی مهمترین عواملی هستند که امکان حضور و نفوذ ترکیه در افغانستان را فراهم میکند.
در این میان، انفجار فرودگاه کابل حضور ترکیه در افغانستان را تقویت کرد. انفجار فرودگاه کابل، حس ناامنی و چالشهایی که در آینده برای طالبان متصور است را بیش از پیش نشان داد. این انفجار از این جهت بر حضور ترکیه در افغانستان تأثیرگذار است که ضعف طالبان را نمایان و ترکیه را در اصرار بر پیشفرض خود مبنی بر توان مدیریت و رفع مشکلات فنی و امنیتی و براین اساس، درخواست خود مصممتر میکند.
با وجود این، ترکیه برای این حضور، با چالشها و موانعی نیز مواجه است. جدا از مخالفت طالبان که پیش از این توضیح داده شد و مخالفتهای احزاب و گروههای داخلی ترکیه که در تصمیمهای اردوغان اهمیتی ندارد، مخالفت قدرتهایی مانند روسیه و ایران مهمترین چالشی است که روبروی آنکارا قرار دارد. روسیه و ایران به عنوان بازیگران درگیر در بحران افغانستان، هرگونه نقش مؤثر ترکیه در افغانستان را رد میکنند.
روسیه و ایران حضور ترکیه در افغانستان را چه در قالب ناتو و چه در قالب خارج از ناتو و براساس اهداف و سیاستهای آنکارا، نمیپذیرند. زیرا آنها نسبت به تجربه رفتاری ترکیه در سوریه و قفقاز و مناظق دیگر نگاه مثبتی ندارند و بر این باور هستند که ترکها اهدافی فراتر از اهداف اعلام شده را در افغانستان دنبال خواهند کرد. تجربه چندین نمونه انتقال گروههای تروریستی-تکفیری و مزدوران خارجی به مناطق درگیری توسط ترکیه بویژه در جنگ دوم قرهباغ در سال ۱۳۹۹ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، عضویت در ناتو و مذاکره و توافق با آمریکا درباره حفاظت از فرودگاه بینالمللی کابل و اخیز نیز پیروزی هیات تحریر لشام در سوریه باعث بدبینی روسیه و ایران به حضور ترکیه در افغانستان شده است. بدون شک ترکیه برای جبران برخی شکستهای خود در منطقه خاورمیانه و نیز به دلیل جلب نظر آمریکاییها و افزایش وزن منطقهای خود در آسیای مرکزی، تلاش خواهد کرد تا در کنار اهداف و سیاستهای اعلامی، در سیاستهای اعمالی به گونه دیگری عمل کنند با توجه به این مساله رصد و سنجش سیاستها و اقدامات ترکیه در افغانستان در خصوص طالبان، داعش و مردم افغانستان باید مورد توجه قرار گیرد. نکته آخر این که خروج آمریکا از افغانستان به معنی رها کردن آن نیست و بیتردید آمریکا از طریق بازیگرانی نظیر ترکیه (که فعلا افکار عمومی نسبت بدان بدبین نیستند) سیاستها آتی خود را پیاده خواهد کرد. نشست فوقالعاده وزرای خارجی شورای همکاری کشورهای ترکزبان(ترکیه، ازبکستان، آذربایجان، قزاقستان و قرقیزستان) در مورد افغانستان نیز در همین راستا در روز دوشنبه ۵ مردادماه ۱۴۰۰ در استانبول برگزار شد. نحوه حمایت از رشد، برقراری ثبات، ارسال کمکهای بشردوستانه به افغانستان، جلوگیری از موج مهاجرت و ریشهیابی گروههای تروریستی و… از جمله موضوعات نشست فوق بود.
نتیجهگیری
آمریکا به خوبی بر این نکته واقف است که پس از خروج از افغانستان، این کشور دچار خلا قدرتی خواهد شد و به همین دلیل نمیخواهد قدرتهایی نظیر روسیه و ایران، پرکننده این خلا باشند. به همین جهت نگاه مثبتی به نقش نیابتی ترکیه در افغانستان دارد. ترکیه نیز به دلایل مختلف علاقمند است تا از خلأ ایجاد شده در افغانستان بیشترین بهرهبرداری را بکند و همین مساله رجب طیب اردوغان را برای حضور و نفوذ بیشتر در این کشور تحریک کرده است. علاوه بر عدم حضور قدرت برتر داخلی و خارجی در افغانستان، حوزه امنیت و اقتصاد این کشور نیز دچار خلأ جدی است. این خلأها بر حضور هر بازیگر خارجی از جمله ترکیه در افغانستان تأثیر زیادی دارد. بنابراین، آینده حضور ترکها در افغانستان به عواملی مانند رفع یا ماندگاری مشکلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی این کشور و نقش بازیگرانی مانند روسیه، ایران و چین در رفع این خلأها و نحوه مخالفت با حضور ترکیه بستگی دارد. ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر حضور ترکیه در افغانستان نشان میدهد وزن پیشرانها بیشتر از پسرانها است. براین اساس، این احتمال وجود دارد که طالبان به اجبار مواضع سخت خود را در قبال حضور نظامی ـ امنیتی نیروهای ترک تعدیل کند و در معادلات افغانستان برای ترکیه نقش قائل شود.
منبع: ایراس
پایان/
نظر شما