شورای وحدت از احزاب و گروههای سیاسی قدیمی و با ریشه در کشور متشکل است و افراد حاضر در این مجموعه بزرگ در قالب تشکل های سیاسی و اجتماعی و احزاب گوناگون حاکی از سابقه و تجربیات بسیار زیاد این تشکل است.
افراد و چهره هایی که هر کدام سرد و گرم های زیادی را در سپهر سیاسی کشور بعد از انقلاب درک نمودند و شأن پیدایش هریک از احزاب را میدانند و خوب میدانند که جریانات سیاسی و مواضع افراد گاهی راست هستند و گاهی چپ؛ یا گاهی راست نشان میدهند و نفوذ میکنند ولی عملا چپ میپیچند، و یا برعکس.
بدون شک یکی از حساسترین و مهمترین زمان های حضور و بروز احزاب و تشکلهای سیاسی در همه کشورها عرصه انتخابات است، در این عرصه است که احزاب مختلف مواضع هوشمندانه مبتنی بر تحلیل های مختلف در جمیع جهات اتخاذ می کنند؛ هر چقدر تصمیم متخذه از پختگی، صلابت و اقتدار برخوردار باشد نشان از هوش، ذکاوت، درایت و درک درست از شرایط کشور دارد، چرا که احزاب تنها در این عرصه ها است که میتوانند مقبولیت، قدرت، ضریب نفوذ خود را در جامعه و به قدرتهای سیاسی تحمیل کنند و از این کارزار نقش بالاتر و مهمتری برای فعالیت و ارتقای جایگاه برای حزب خود دست و پا کنند تا بتوانند در صحنه سیاسی و اجرایی کشور نقش آفرین باشند.
همانطور که می دانید از بین تعداد زیاد حزب ثبت شده در کشور که در مقیاس جهانی به نسبت خیلی بیشتر از میانگین هم هست تنها تعداد کمی بطور تاثیرگذار در کشور فعال هستند، عمدتا فقط و فقط در عرصه انتخابات فعالند، گویی از ده بیست صفحه اساسنامه فقط مواد انتخاباتی آن را می خوانند و بدلیل عدم درک درست و پیش بینی و دوراندیشی و نداشتن زیر ساخت ها لازم و آینده پژوهی هر چهار سال یکماه فعال میشوند و یادشان میافتد هوادارانی دارند اما بعد از انتخابات همه چیز را از ذهن و سوابق خود پاک مینمایند و سعی میکنند خودشان را با شرایط بوجود آمده وفق دهند.
از آنجاییکه در کشور ما هنوز تحزب شکل درست و واقعی خود را نگرفته، دبیران محترم احزاب و شوراهای مرکزی بدلیل نداشتن جلسات تشکیلاتی مرتب و پیوسته، از تصمیم گیری ها و تعاملات سیاسی و اتفاقات مهم کشور فاصله گرفته و در مواقع لزوم بدلیل ضعف اطلاعات و عدم درک درست وقایع و اتفاقات کشور در بزنگاهای حساس دچار خطای راهبردی می شوند و تصمیماتی را میگیرند که باعث سوزاندن کارت حزبی می شوند که میتوانست بعنوان یک اهرم سیاسی به ارتقای جایگاه حزب کمک کند.
دلایل عقب ماندگی احزاب در ایران و عدم ایفای نقش درست احزاب و خلاصه جا نیفتادن حزب در ایران زیاد است:
*مهمترین عاملی که باعث وضع موجود تحزب در ایران شده نداشتن درک درست و کامل و نبود اعتقاد به کار حزبی فارغ از نتیجه برد یا باخت است.
*دبیران احزاب در ایران عمدتا قیم و صاحب حزب هستند و هر تصمیم و مواضعی که اتخاذ می نمایند اعضای شورای مرکزی باید تابع آن باشند.
*متاسفانه این باور قالب شده که احزاب کوچکتر و تازه وارد برای بقای خود باید آویزان این تشکل و آن تشکل بشوند و دنبال احزاب درشتر و قوی تر بروند.
*اقتصادی عمل نکردن در زمان تشکیل و عدم استفاده بموقع از ظرفیتهای قانونی وحزبی.
* عدم یارگیری مناسب و دور اندیشی لازم،
*قائل نبودن به چارت سازمانی واقعی و ساختار تشکیلاتی در رده های مختلف و...
*عدم توجه به هواداران بعد از انتخابات و بعضا بی حرمتی و رعایت ننمودن شأن سرمایه های اجتماعی حزب خود.
این موارد و دهها مورد دیگر باعث شده تا احزاب در کشور ما نتوانند همچون کشورهای دیگر در عرصه های سیاسی اجتماعی درست عمل نمایند. (باستثنای چند حزب و گروه)
در خیمه اصولگرا ها شورای محترم ائتلاف، شورای محترم وحدت، حزب پایداری جامعه اسلامی مهندسین و ... جز معدود احزابی هستند که بدلیل داشتن امکانات و نفوذ در تشکل ها و احزاب سالهاست علمدار هستند و برای أحزاب نوپا بنوعی تعیین تکلیف می کنند. ضمن احترام به آنها، خطر اینجاست اگر تحلیلی درست از شرایط زمان و حساسیتهای زمان نداشته باشیم نتیجهی آن میشود خطای استراتژیک و حمایت از آقای پور محمدی.
بقولی با کدام آب و صابون این خطا و اشتباه را از چهره شورای وحدت باید شست. واقعا چطور میخواهند توجیه کنند. از بزرگان و مدعیان سیاسی حاضر در این تشکل بعید بود چنین اشتباه مهم و خطای راهبردی.
بنابراین به این نتیجه می رسیم که نداشتن بلوغ سیاسی میتواند باعث اشتباهات مختلفی در عملکرد سیاسیون و جریانات سیاسی شود . لذا باید بیشتر از پیش مشق تحزب و حزبی فکر کردن، حزبی عمل کردن، حزبی رفتار کردن و حزبی حرف زدن را تمرین کنیم.
پایان/
نظر شما