به گزارش تحریریه، ایراس به نقل از «فایننشال تایمز» نوشت، روی کاغذ، روابط تجاری بین روسیه و چین بزرگ به نظر میرسد: در سال ۲۰۲۳ گردش مالی تجاری بین دو کشور به ۲۴۰ میلیارد دلار رسید که تنها در یک سال ۲۶٫۳ درصد افزایش یافت. مسکو و پکن میتوانند خوشحال باشند، زیرا چنین آمارهای تملقآمیز این دیدگاه را تایید میکند که دو پایتخت از دوستی “بدون محدودیت” برخوردار هستند. اما اگر به زیر سطح دادههای تجاری روسیه و چین بپردازید تصویر ظریف تری پیدا میکنید. جای تعجب نیست که دومین اقتصاد بزرگ جهان (چین) و هشتمین اقتصاد بزرگ جهان (روسیه) با یکدیگر تجارت می کنند. همچنین تعجبآور نیست که این روابط تجاری در حال تقویت هستند زیرا تحریمها مسکو را به سمت تغییر جهت تجارت از اروپا به آسیا سوق میدهد. اما جالبتر پاسخ به این پرسش است که آیا شرکتهای چینی روابطی غیرعادی با همتایان روسی خود برقرار کردهاند. اول، به این موضوع نگاه کنید که آیا گردش مالی بین روسیه و چین به طور غیرعادی بالا است یا خیر. تولید ناخالص داخلی اسمی روسیه بین برزیل و استرالیا قرار دارد. همانطور که قابل مشاهده است، گردش مالی تجاری روسیه، برزیل و استرالیا با چین به طور کلی برابر است. این کافی نیست تا به این نتیجه برسیم که چنین روابطی بین روسیه و چین چیز خاصی نیست، اما حداقل نشان می دهد که لفاظی در مورد روابط ویژه بین دو کشور بر پایههای متزلزلی استوار است.
واردات چین از روسیه در سال ۲۰۲۳ در حدود ۱۲٫۷ درصد رشد کرد. به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۲، واردات چین از کانادا ۳۹ درصد افزایش یافت، اما تعداد کمی از ناظران معتقدند که پکن در حال ایجاد پیوند ویژه با اتاوا است. اگر بخواهیم مشخص کنیم آیا شرکتهای چینی به طور نامتناسبی به کالاها و محصولات روسی متکی هستند یا خیر، نگاه به سطح واردات چین از روسیه ممکن است آموزندهتر باشد. این تصویر ممکن است کرملین را خوشایند نکند: روسیه همچنان تامین کننده کوچکی برای مشاغل چینی است. واردات چین از شرکتهای روسی با ۱۲۹ میلیارد دلار در سال گذشته تنها ۵ درصد از کل واردات را تشکیل میدهد. علاوه بر این، افزایش صادرات به چین ممکن است یک شمشیر دولبه باشد: شرکتهای کالایی روسی به طور فزایندهای به چین به عنوان یک بازار صادراتی تکیه میکنند و به پکن اهرمی در برابر مسکو میدهند.
شاید دوستی بی حد و حصر به دلیل بالا بودن صادرات چین به روسیه باشد؟ آنها مطمئناً ۴۶٫۹ درصد در سال ۲۰۲۳ رشد کردند که بالاترین نرخ در بین شرکای تجاری چین در آن سال بود. اما، دوباره، نگاه کردن به دادهها از نظر سطح تجارت، تصویر متفاوتی به دست میدهد: شرکتهای چینی به همان اندازه هلند به روسیه صادرات میکنند، اقتصادی تقریباً ۲٫۵ برابر کوچکتر از روسیه که مرز طولانی با چین ندارد. صادرات چین به روسیه با ۱۱۱ میلیارد دلار کمتر از صادرات به ویتنام است. البته، مسائل کیفی و صادرات ابزارهایی که به روسیه در تولید تجهیزات نظامی کمک می کند، برای مسکو اهمیت حیاتی دارد. با این حال، در طرح بزرگ، کسبوکارهای روسی مشتریان بزرگی برای شرکتهای چینی نیستند، و این نشان میدهد که روابط تجاری این دو چقدر نامتعادل است.
برجستگی جدید در روابط تجاری بین روسیه و چین به جای رونق، ممکن است به پایه غیرطبیعی پایین آن بازگردد. تجارت بین دو کشور تا زمان تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ توسعه نیافته بود. با توجه به اینکه تحریمها اکنون ارتباط روسیه را با اروپا قطع کرده است، مسکو چارهای جز روی آوردن به پکن ندارد و باعث افزایش رشد در این روند میشود. اگر تئوری همپایی catch-up theory درست باشد، تجارت روسیه و چین به زودی ممکن است تثبیت شود. رویدادهای اخیر این دیدگاه را تأیید میکند. مذاکرات برای خط لوله گاز Power of Siberia 2 متوقف شده است. علاوه بر این، تنها تعداد انگشت شماری از پالایشگاه های چینی میتوانند نفت خام روسیه غنی از گوگرد را فرآوری کنند.
هر دو عامل حاکی از آن است که فروش انرژی روسیه به چین به زودی تثبیت خواهد شد. در همین حال، در ماه مارس، بانکهای چینی پردازش فروش تجهیزات فناوری اطلاعات به روسیه را متوقف کردند و احتمالاً رشد صادرات پکن به مسکو را در این فرآیند متوقف کنند، زیرا تجهیزات فناوری اطلاعات بخش عمده فروش چین به روسیه را تشکیل میدهند. در سه ماهه اول سال جاری، صادرات چین به روسیه به طور کلی ثابت ماند.
این که مؤسسات مالی چین به طور فزایندهای نسبت به تجارت با شرکتهای روسی محتاط هستند، نگرانیهای فزاینده در چین را در مورد خطر گرفتار شدن در تحریمهای ثانویه ایالات متحده نشان میدهد. با توجه به اینکه واشنگتن اکنون اجرای این اقدامات را تشدید میکند، چنین ترسی میتواند در ماههای آینده حتی شدیدتر شود. بنابراین نرخ های رشد بسیار بالا برای تجارت بین روسیه و چین به زودی میتواند به موضوع گذشته تبدیل شود. مسکو و پکن ممکن است به دوستی بی حد و حصر خود ببالند، اما به نظر نمی رسد که این نزدیکی به حوزه تجارت هم تسری پیدا کند.
نویسنده: آگاته دمارایس؛ کارشناس ارشد ژئواکونومی در شورای روابط خارجی اروپا
پایان/
نظر شما